بحر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بحر: (یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ)«بحر» در اصل، به معنای محل وسیعی است که آب زیاد در آن مجتمع باشد؛
و معمولًا به دریاها و گاهی به نهرهای عظیم نیز گفته میشود. بعضی گفتهاند:
«بحر» به معنای شهرهایی است که در کنار دریا است؛ و بعضی گفتهاند:
«بحر» به معنای مناطق حاصلخیز و پر باغ و زراعت است! ما دلیلی بر این گونه، تکلفات نمیبینیم، چرا که
«بحر» معنای معروفی دارد، که همان «دریا» است و فساد در آن، ممکن است به صورت کمبود مواهب دریایی و یا ناامنیها و جنگهایی که در دریاها به وقوع میپیوست، باشد.
ترجمه و تفسیر آیات مربوط با بحر:
(وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ) (کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی از درختی نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و هیچ دانهای در تاریکیهای
زمین، و هیچ تر و خشکی وجود ندارد، جز اینکه در کتابی آشکار [
در کتاب علم خدا
] ثبت است. )
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) (فساد، در صحرا و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛
خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید به سوی حق بازگردند. )
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: این آیه به ظاهر لفظش عام است، و مخصوص به یک زمان و یا به یک مکان و یا به یک واقعه نیست و در نتیجه مراد از بر و بحر همان معنای معروف است که شامل همه روی زمین میشود.
مفسرین در تفسیر این آیه سخنان مختلف و عجیب و غریبی زدهاند، مثلا بعضی گفتهاند: مراد از ارض سرزمین
مکه است بعضی گفتهاند: مراد از بر- خشکی بیابانهایی خشک است که نهری از آن نمیگذرد، و مراد از بحر هر شهر و قریهای است که بر لب نهری بزرگ قرار داشته باشد. بعضی دیگر گفتهاند: مراد از بر صحراها و محل قبایل است، و مراد از بحر سواحل، و شهرهای ساحل دریا و نهرها است. بعضی دیگر گفتهاند: مقصود از بر بیابانهای لم یزرع و خشک است، و مراد از بحر صحراهای سبز و خرم است. بعضی گفتهاند: در اینجا مضافی در تقدیر است، و تقدیر ظهر الفساد فی البر و مدن البحر است، یعنی فساد در زمین و شهرهای دریا ظاهر شد.
شاید داعی آقایان بر این حرفها این بوده که فکر کردهاند آیه شریفه- بر حسب روایتی که رسیده- ناظر به قحطسالی مکه به دنبال نفرین
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
قریش است، چون قریش در کفر خود لجاجت کرده، و بر عناد خود ادامه دادند، و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نفرینشان کرد، در نتیجه شهر مکه دچار قحطی شد، لذا خواستهاند با این اقاویل آیه را به آن روایت تطبیق دهند، در نتیجه این طور به زحمت افتادهاند. و نیز بعضی گفتهاند: مراد از فساد در خشکی کشتن یکی از پسران
آدم برادر خودش را میباشد، و مراد از فساد در دریا غضب کردن آن پادشاه است که کشتیهای مردم را میگرفت. ولی خود خواننده به سستی این سخن واقف است، زیرا در آیه شریفه دلیلی بر آن نیست علاوه بر اینکه آیه عام است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بحر»، ص۹۶.