• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بان (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بَان (به فتح باء) از واژگان قرآن کریم به معنای آشکار و ظاهر شد.
واژه‌های بَیان، بَیْنُونَة و تِبْیان همه از بَيْن (به فتح باء و سکون یاء) به معنی وسط هستند و چون وجود وسط توام با انفصال، ظهور و انقطاع است، لذا بان را به معنی قطع شدن و آشکار شدن است.
از مشتقات این کلمه در قرآن کریم عبارتند:
بَیِّن (به فتح باء و تشدید یاء) صفت مشبهه است‌.
مُبِین (به ضم میم و کسر باء) اسم فاعل از باب افعال به معنی آشکار یا آشکار کننده است. کلمه مُبین صد و نوزده بار در قرآن مجید آمده است.
بَيان (به فتح باء) به معنى كشف و از نطق اعمّ است و اسم مصدر نيز می‌آيد.

فهرست مندرجات

۱ - معنای بَان
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - نُبَیِّنُ‌ (آیه ۷۵ سوره مائده)
       ۲.۲ - بَیِّنٍ (آیه ۱۵ سوره کهف)
       ۲.۳ - تَبَیَّنَ‌ (آیه ۲۵۶ سوره بقره)
       ۲.۴ - لِتَسْتَبِینَ‌ (آیه ۵۵ سوره انعام)
       ۲.۵ - یُبِینُ‌ (آیه ۵۲ سوره زخرف)
              ۲.۵.۱ - تفسیر آیه
       ۲.۶ - مُبین
              ۲.۶.۱ - مُبِینٍ (آیه ۱۰ سوره دخان)
              ۲.۶.۲ - مُبِینٍ (آیه ۱۸ سوره زخرف)
              ۲.۶.۳ - مُبَیِّنَةٍ (آیه ۱۹ سوره نساء)
              ۲.۶.۴ - مُبَیِّناتٍ (آیه ۳۴ سوره نور)
              ۲.۶.۵ - تعداد کاربرد مبین
       ۲.۷ - بَیان
              ۲.۷.۱ - بَيانٌ (آیه ۱۳۸ سوره آل عمران)
              ۲.۷.۲ - الْبَيانَ‌ (آیه ۴ سوره الرحمن)
              ۲.۷.۳ - بَيانَهُ‌ (آیه ۱۹ سوره قیامت)
       ۲.۸ - تِبْياناً (آیه ۸۹ سوره نحل)
       ۲.۹ - الْمُسْتَبِينَ‌ (آیه ۱۱۷ سوره صافات)
۳ - تعداد کاربردها
۴ - پانویس
۵ - منبع


بَان به معنای آشکار و ظاهر شد.
واژه‌های بَیان، بَیْنُونَة و تِبْیان همه از بَيْن به معنی وسط هستند و چون وجود وسط توام با انفصال، ظهور و انقطاع است، لذا «بان» را به معنی قطع شدن و آشکار شدن گفته‌اند!
می‌گویند: «بَانَ‌ الشَّی‌ء عن الشَّی‌ءٍ» یعنی قطع شد.
و گویند: «بَانَ‌ الشّی‌ءُ بَیَاناً» یعنی آشکار و روشن شد.
ثلاثی و باب‌های افعال، تفعیل، تفعّل و استفعال این کلمه هم لازم و هم متعدی، به صورت هر دو آمده است.


به مواردی از بان که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - نُبَیِّنُ‌ (آیه ۷۵ سوره مائده)

(انْظُرْ کَیْفَ‌ نُبَیِّنُ‌ لَهُمُ الْآیاتِ)
(بنگر چگونه نشانه‌ها‌ى حق را براى آن‌ها آشكار مى‌سازيم.)


۲.۲ - بَیِّنٍ (آیه ۱۵ سوره کهف)

بَیِّن صفت مشبهه است‌.
(لَوْ لا یَاْتُونَ عَلَیْهِمْ بِسُلْطانٍ‌ بَیِّنٍ)
«چرا بر خود دلیل روشنی نمی‌آورند.»


۲.۳ - تَبَیَّنَ‌ (آیه ۲۵۶ سوره بقره)

(قد تَبَیَّنَ‌ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ)
«کمال و رشد از ضلالت پر روشن گردیده‌.»
تفعّل در اینجا به احتمال قوی برای حصول دفعه بعد دفعه است.


۲.۴ - لِتَسْتَبِینَ‌ (آیه ۵۵ سوره انعام)

(وَ لِتَسْتَبِینَ‌ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ)
«تا راه گناهکاران روشن گردد.»


۲.۵ - یُبِینُ‌ (آیه ۵۲ سوره زخرف)

(اَمْ اَنَا خَیْرٌ مِنْ هذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَ لا یَکادُ یُبِینُ‌)
«یا من بهترم از اینکه خوار است و نزدیک نیست سخنش را آشکار کند و فصیح بگوید.»
این قول فرعون است که درباره موسی گفت.
«یُبِینُ‌» در این‌جا متعدّی است.


۲.۵.۱ - تفسیر آیه

در مجمع البیان از حسن نقل شده که در موقع بعثت گره از زبان موسی گشوده شده بود چون در دعای خود گفت‌
(وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی)
(و گره از زبانم بگشاى.)

خدا در جواب فرمود
(قَدْ اُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی‌)
(فرمود: «اى موسى! خواسته‌ات به تو داده شد.)

و فرعون این سخن را برای تعییر گفت و اشاره به ما سبق کرد. این استدلالات کاملا صحیح است ولی ظاهر آیه آن است که اثری باقی مانده بود.

احتمال دیگری به نظر می‌آید که قوی است، و آن این‌که معنی‌ «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی» آن نیست که در زبان موسی گره بوده است بلکه موسی از خدا خواست که منطق او را روان گرداند تا حقایق را خوب مجسّم کند و مطلبش را بفهمند، و فرعون غرضش آن بود که این شخص از اقامه حجت عاجز است، ادعا و دلیلش روشن نیست. به نظرم عقده زبان موسی از آن در اذهان مانده که نقل شده در بچّگی آتش را در دهان گذاشت و زبانش لکنت پیدا کرد. و مؤیّد احتمال ما آن است که موسی می‌خواست در مقابل فرعون سخن گوید و احتمال داشت مقام و جاه فرعون سبب تلجلج زبان موسی گردد و مطلب را خوب ادا نکند لذا گفت: پروردگارا منطق مرا روان کن و لکنت از زبانم بگشا.

در جای دیگر آمده که موسی به خدا عرض کرد
(وَ یَضِیقُ صَدْرِی وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانِی فَاَرْسِلْ اِلی‌هارُونَ)
(و سينه‌ام تنگ مى‌شود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست؛ برادرم هارون را نيز رسالت ده تا مرا يارى كند)
کاملا روشن است که موسی از تنگی سینه و در نتیجه از روان نشدن زبانش می‌ترسید.

(وَ اَخِی‌ هارُونُ هُوَ اَفْصَحُ مِنِّی لِساناً)
(و برادرم هارون زبانش از من فصيح‌تر است.)
روشن می‌کند که‌ هارون از موسی فصیح‌تر بود نه اینکه موسی لکنت داشت.


۲.۶ - مُبین

بنابر آن‌چه گفته شد که افعال‌ این مادّه لازم و متعدی به کار رفته، ممکن است‌ «مبین» را که اسم فاعل از باب افعال است به معنی آشکار یا آشکار کننده بگیریم مثل‌

۲.۶.۱ - مُبِینٍ (آیه ۱۰ سوره دخان)

(یَوْمَ تَاْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ‌ مُبِینٍ)
(منتظر روزى باش كه آسمان دود آشكارى پديد آورد. )


۲.۶.۲ - مُبِینٍ (آیه ۱۸ سوره زخرف)

و مثل‌ (وَ هُوَ فِی الْخِصامِ غَیْرُ مُبِینٍ)
«او در خصام و گفتگو آشکار کننده نیست.»


۲.۶.۳ - مُبَیِّنَةٍ (آیه ۱۹ سوره نساء)

(اِلَّا اَنْ یَاْتِینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ)
«مگر آن‌که کار بد آشکار، بیاورند»


۲.۶.۴ - مُبَیِّناتٍ (آیه ۳۴ سوره نور)

(وَ لَقَدْ اَنْزَلْنا اِلَیْکُمْ آیاتٍ‌ مُبَیِّناتٍ)
«حقّا که به شما آیات روشن فرستادیم.»

بعضی‌ها «مُبَیَّناتٍ» را به فتح «یاء» و اسم مفعول خوانده‌اند یعنی آیات روشن شده که خدا آنها را روشن کرده است. «بَیِّنَةٌ» مؤنث «بیّن» و جمع آن‌ بَیِّنَات‌ است و آن دو به معنی دلیل روشن و آیات واضح‌اند.

۲.۶.۵ - تعداد کاربرد مبین

کلمه مبین صد و نوزده بار در قرآن مجید آمده و در همه، جز آیه ۱۸ سوره زخرف لازم به کار رفته گر چه در بعضی از آن‌ها ممکن است متعدی حساب کرد مثل‌ «کِتابٌ مُبِینٌ» ممکن است آیه زخرف را نیز لازم گرفت‌.


۲.۷ - بَیان

بيان به معنى كشف و از نطق اعمّ است و اسم مصدر نيز می‌آيد.

۲.۷.۱ - بَيانٌ (آیه ۱۳۸ سوره آل عمران)

(هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً)
«اين كلام و سخنى روشن است براى مردم‌.»


۲.۷.۲ - الْبَيانَ‌ (آیه ۴ سوره الرحمن)

(خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ‌)
«انسان را آفريد و به او بيان و كشف ما فى الضمير را تعليم كرد.»


۲.۷.۳ - بَيانَهُ‌ (آیه ۱۹ سوره قیامت)

(ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ‌)
(سپس بيان و توضيح آن نيز بر عهده ماست.)


۲.۸ - تِبْياناً (آیه ۸۹ سوره نحل)

(وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ‌ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ)
«كتاب را بر تو به جهت بيان هر چيز فرستاديم.»
در مجمع البیان می‌فرمايد: تبيان و بيان هر دو به يک معنى است‌.


۲.۹ - الْمُسْتَبِينَ‌ (آیه ۱۱۷ سوره صافات)

(وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ‌ الْمُسْتَبِينَ‌)
«به آن دو کتاب روشن داديم.»
ممكن است مستبين در اين‌جا متعدى باشد يعنى كتابى كه مجهولات را روشن می‌كند و شریعت را بيان مى‌نمايد و شايد لازم و به معنى كتاب روشن باشد.

کلمه مبین صد و نوزده بار در قرآن مجید آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۵۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۵۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۱۷.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۲۲۰.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۲۲۰.    
۶. فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰۴.    
۷. مائده/سوره۵، آیه۷۵.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۰۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین،تفسیر المیزان، ج۶، ص۷۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۳۵.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۵.    
۱۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۴۸.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۵۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۰۰.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۲۳.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۱۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۱.    
۲۳. انعام/سوره۶، آیه۵۵.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۴۹.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۰۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۱۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۷.    
۲۸. زخرف/سوره۴۳، آیه۵۲.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۶۴.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۱۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۴۱.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۸.    
۳۳. طه/سوره۲۰، آیه۲۷.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۳.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۶.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۱.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵.    
۳۹. طه/سوره۲۰، آیه۳۶.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۶.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۹.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۲.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۶.    
۴۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۷.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۵۹.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۵۸.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۱.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان،، ج۷، ص۲۹۱.    
۵۱. قصص/سوره۲۸، آیه۳۴.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۹.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۷.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۴.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۹۶.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۴.    
۵۷. دخان/سوره۴۴، آیه۱۰.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۹۶.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۰۷.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۳۶.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۹۱.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۹۴.    
۶۳. زخرف/سوره۴۳، آیه۱۸.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۳۴.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۹۰.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۹۹.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۶۶.    
۶۸. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۴۱۰.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۵۹.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۵.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۰.    
۷۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۴.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۶۸.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۱۴.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۳۴.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۱.    
۷۸. زخرف/سوره۴۳، آیه۱۸.    
۷۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۸.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۳۰.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۲.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۶۴.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۴۲.    
۸۴. الرحمن/سوره۵۵، آیه۴.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۱۹، ص۱۵۷.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۴.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۶۱.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۹.    
۸۹. قیامت/سوره۷۵، آیه۱۹.    
۹۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۷۷.    
۹۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۷۵.    
۹۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۱۰.    
۹۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۱۴.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۰۱.    
۹۵. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۶۸.    
۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۲۴.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۳۴.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۶.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۵.    
۱۰۱. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۷.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۳۹.    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۵۷.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۳۷.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بان»، ج۱، ص۲۵۷.    






جعبه ابزار