بالس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بالِس، سابقاً به
شهر و بندرگاهی در
شمال سوریه، در کرانه غربی
رود فرات میگفتند.
منزلگاه مهمی در صد کیلومتری
حلب و در
دروازه جزیره، واقع بر سر راه
انطاکیه و مدیترانه به
رَقّه و بغداد است. این موضع در
محل تلاقی راههای آبی
و خاکی
و در درّهای گرم با امکانات آبیاری فراوان برای توسعه
کشاورزی البتّه باعث رونق تجاری
و زراعی شهر شد.
بالس در دوران باستان به ترتیب به نامهای آرامی
و یونانی بیت بلس
و باربالیسوس معروف بوده
و ذکر آن هم در
نقشه پوتنژه
و هم در فهرست مناصب آمده است.
در اواسط
قرن چهارم میلادی، چون تقسیمبندی اداری
ایالت سوریه انجام شد، بالس به «ایالت بزرگ فرات»
تعلّق یافت
و تا
عصر امپراتوری
روم شرقی منزلت شهر مرزی داشت.
از آن
زمان به بعد، ایرانیان چندین بار آن را
غارت کردند
و خصوصاً هنگام
حمله انوشیروان ویران شد، اما بنای آن به
همّت یوستینیانوس تجدید شد.
قبلاً نویسندگان تذکرههای مذهبی آنجا را
محل شهادت باخوس،
قدّیس معروف آن ناحیه، قلمداد کرده بودند. ظاهراً اشیای بازمانده از این قدّیس هنوز در آن منطقه محفوظ بوده است.
پس از
فتح حلب، بالس بر اثر انعقاد پیمانی با
ابوعبیده به تصرّف عربها درآمد
و برخی از ساکنان آنجا شهر را ترک کردند.
در دوره
امویان شهر به صورت بخشی از «جُند»
قِنَّسْرین درآمد
و پس از آن، در زمان
خلافت هارون الرّشید، به
سرزمین عواصم منضم شد
و مدت مدیدی اهمیّت سوق الجیشی خود را به سبب نزدیکی به سرزمینهای روم شرقی حفظ کرد.
مَسلَمَه بن عبدالملک،
فرمانده معروف، به اندازهای به این
شهر علاقهمند شد که آبراهی در آن حفر کرد
و تولید محصولات زمینهایی را که مقرّ خویش ساخته بود بهبود بخشید. این زمینها در
ملکیت بازماندگان او باقی ماند.
شهر بالس در
سال ۲۴۵، در پی زلزلهای که در سراسر شمال
شام روی داد،
آسیب دید. پس از آن نیز، مانند دیگر شهرهای آن ناحیه، از زیر نفوذ
خلفا خارج شد
و به دست
طولونیان و سپس
حمدانیان افتاد
و سرانجام زیر سلطه
سلجوقیان قرار گرفت.
ابن حوقل، با اینکه به خرمنهای انبوه
غلاّت آنجا اشاره میکند، به صراحت مینویسد که افول اقتصادی بالس پس از پایان فرمانروایی
سیف الدوله حَمْدانی آغاز شد.
اما اطلاعات مختصری که جغرافی نویسان به دست میدهند، نباید ما را بر آن دارد که
شواهد باستان شناختی دالّ بر آبادانی آن شهر تا دوران
ایوبیان را از یاد ببریم.
در دوران
جنگهای صلیبی، بالس به ویژه با یورشهای ناموفّق فرانکها مواجه شد
و پس از آن به دست امرای متعدّد
مسلمان افتاد که آخرینِ ایشان ملک ظاهر غازی
و ملک عادل ابوبکر ایوبی بودند. (ظاهراً ملک عادل از سال ۶۰۷ به بعد در آنجا
حکومت کرده است، زیرا این
تاریخ بر منارهای که به فرمان او در آنجا بنا شده ثبت است).
شواهد مختلف، از جمله مشاهدی که به گمان مردم بالس، به
علی علیهالسّلام
و حسین علیهالسّلام اختصاص داشته، حاکی از آن است که ظاهراً بیشتر ساکنان بالس در این زمان
شیعی مذهب بودهاند.
حمله مغول چنان آن شهر را ویران کرد که بعداً، حتی در سازمان اداری ممالیک
شام، نام بالس ذکر نشده است.
در
حال حاضر، ویرانههای بالس در پنج کیلومتری روستای جدید مِسْکِنه، در
دشت مرتفعی مشرف بر درّه فرات واقع است
و رود فرات در فاصله ای نسبتاً دور از آن جاری است.
هنوز هم تشخیص
دژ مستحکم شهر
و دروازههای عظیم آن
و نیز بقایای
قلعه آجری حاکمنشین، که به زمان یوستینیانوس
تعلّق دارد،
و محل مسجد جامع و مناره آجری هشت ضلعی زیبای آن، که بر پایهای مستطیل شکل بنا شده
و چهار ردیف نوشته تزیینی بر روی آن دیده میشود، میسّر است. در تلهای بیشماری که خردههای آثار سفالی کهن به وفور در آنها دیده میشود هیچگاه حفّاری از روی برنامه نشده است ولی، در کاوشهایی که در حدود سال ۱۳۰۴/۱۹۲۵ در اطراف مناره انجام گرفته، گچبریهای تزیینی بسیار جالبی به دست آمده که نوشتههایی به
تاریخ سال ۴۶۴
و ۴۶۹ بر آنها حک شده است.
(۱) ابن حوقل، کتاب صوره الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
(۲) ابن عدیم، زُبده الحَلَب فی تاریخ حَلَب، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۹۵۱ـ ۱۹۶۸، ج ۱، ۲، فهرست.
(۳) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناد ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳.
(۴) احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، بیروت ۱۹۸۸، ص ۱۵۰ـ۱۵۱.
(۵) محمدبن جریر طبری، تاریخ الرسل
و الملوک، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۹ـ۱۸۹۶، سلسله ۳، ص ۵۲، ۱۴۴۰، ۲۰۲۸، ۲۲۰۰.
(۶) هروی، کتاب الزیارات، چاپ سوردل ـ تومین، ص ۶۱.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بالس»، شماره۳۲۴.