• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

باعث در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



باعث به معنی برانگیزاننده پیامبران به نبوت و انسانها پس از مرگ، از اسما و صفات الهی است.



باعث اسم فاعل از مصدر «بَعْث» (برانگیختن) و در لغت به معنای برانگیزنده است.
[۲] لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۴۳۸، «بعث».
واژه بَعْث به حسب موارد استعمال و به اعتبار متعلَّق آن در معانی توجیه (گرداندن)، ارسال (فرستادن)، اهباب (وزاندن)، ایصال
[۳] التحقیق، ج‌۱ - ۲، ص‌۲۹۵، «بعث».
(رساندن) و مانند آن همچون تنبیه
[۴] ترتیب العین، ص‌۱۷۴، «بعث».
(بیدار ساختن) به کار رفته است.
باعث در حقیقت به معنای ایجاد کننده انگیزه در موجود و خارج کننده آن از حالت تساوی و مایل ساختن آن به سَمْتی خاص است، گرچه معنای مذکور با توجه به اختلاف موارد استعمال مستلزم معانی گوناگونی است. واژه باعث که براساس روایات از اسمای حسنای الهی است
[۵] الکافی، ج۱، ص‌۱۶۴.
در قرآن کریم صریحاً نیامده؛ اما مشتقات ماده آن ۶۷ بار در قرآن به کار رفته
[۷] المعجم الاحصائی، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
و بیش‌تر در موارد زنده کردن و زنده شدن پس از مرگ، اعم از حیات دوباره در روز قیامت که از آن به حشر و معاد تعبیر می‌شود و نیز فرستادن انبیا به کار رفته است.

۱.۱ - اقوال مفسران در معانی بعث

مفسران با توجه به موارد استعمال بعث و مشتقات آن در قرآن کریم معانی متعددی از آن گرفته‌اند که عبارت است از:
۱. الهام کردن؛ در ماجرای قتل هابیل خداوند به کلاغی الهام کرد تا زمین را بکاود
[۸] بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
[۹] روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
:«فَبَعَثَ اللّهُ غُرابًا یَبحَثُ فِی الاَرضِ...».
۲. جعل و قرار دادن؛ در داستان طالوت خداوند وی را زمامدار و فرمانده سپاه قرار داد:
[۱۱] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۲‌.
[۱۲] روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
«اِنَّ اللّهَ قَد بَعَثَ لَکُم طالوتَ مَلِکًا...».
۳. بیدار کردن از خواب :«و هُوَ الَّذی یَتَوَفّکُم بِالَّیلِ ویَعلَمُ ما جَرَحتُم بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبعَثُکُم فیهِ لِیُقضی اَجَلٌ مُسَمًّی... اوست که ( روح ) شما را به شب برمی‌گیرد و آنچه در روز کرده باشید می‌داند. سپس شما را در روز برمی‌انگیزد تا مدتی نامبرده سپری شود». یعنی در روز شما را از خواب بیدار می‌کند.
[۱۵] بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
[۱۶] روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.

برخی این معنا را گسترش داده و آن را شامل بیدار کردن آفریدگان از خواب برزخ و ورود به عرصه محشر دانسته
[۱۷] شرح الاسماء، ص‌۳۸۶.
و گفته‌اند:همان‌گونه که حیات دنیوی در مقایسه با حیات برزخی خواب است حیات برزخی نیز در مقایسه با حیات اخروی و حضور در پیشگاه خداوند قادر، خواب است
[۱۸] شرح الاسماء، ص‌۱۸۳.
:«مَن بَعَثَنا مِن مَرقَدِنا...».
۴. مسلط کردن:«بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید... بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما برمی‌گماریم (مسلط می‌کنیم)».
[۲۱] بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.

۵. فرستادن انبیا و رسل
[۲۲] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۵.
:«فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیّینَ مُبَشِّرینَ و مُنذِرینَ...».
۶. زنده گردانیدن پس از مرگ ، اعم از این‌که در دنیا و به معنای رجعت:«ثُمَّ بَعَثنکُم مِن بَعدِ مَوتِکُم»
[۲۶] بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
[۲۷] مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۱.
[۲۸] روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
یا زنده کردن در قیامت و حشر باشد:«ثُمَّ اِنَّکُم یَومَ القِیمَةِ تُبعَثون».
۷. بیرون آوردن از قبر :«اَنَّ اللّهَ یَبعَثُ مَن فِی القُبور».
[۳۰] بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۵.
[۳۱] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج۱، ص‌۲۶۶.


۱.۲ - نظر شارحان اسمای الهی

برخی از شارحان اسمای الهی نیز برای باعث معانی گوناگونی ذکر کرده‌اند که مانند معانی گذشته لازمه معنای اصلی باعث است؛ از جمله: نگهدارنده بنده در هنگام سقوط و دستگیری کردن از وی
[۳۴] الاسماء والصفات، ج‌۱، ص‌۱۴۹.
، پناه دهنده بندگان در هنگام عجز و ناتوانی و قبول کننده توبه بعد از گناه
[۳۵] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۵.
، وادار کننده بندگان به کارهای سترگ و ارزشمند و بازدارنده از وسوسه‌های شیطانی
[۳۶] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
، برانگیزاننده انسانها به طاعت و فرمانبرداری
[۳۷] الاسنی فی شرح الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۴۷۶.
و پاک کردن دلهایشان از هوا و هوس و مبرا کردن اعمالشان از پلشتی و دنس،
[۳۸] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
برانگیزاننده اراده‌ها برای دستیابی به مقام توحید
[۳۹] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
و آشکار کننده آنچه در عالم غیب است.
[۴۰] موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۵.



الاسماء و الصفات؛ الاسنی فی شرح الاسماء الحسنی؛ بحار الانوار؛ بصائر ذوی التمییز؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ روض الجنان و روح الجنان؛ شرح الاسماء او شرح دعاء الجوشن الکبیر؛ الکافی؛ لسان العرب؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم؛ موسوعة له الاسماء الحسنی.


۱. مفردات، ص‌۱۳۲.    
۲. لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۴۳۸، «بعث».
۳. التحقیق، ج‌۱ - ۲، ص‌۲۹۵، «بعث».
۴. ترتیب العین، ص‌۱۷۴، «بعث».
۵. الکافی، ج۱، ص‌۱۶۴.
۶. بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۲۱۰.    
۷. المعجم الاحصائی، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
۸. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
۹. روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۳۱.    
۱۱. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۲‌.
۱۲. روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.    
۱۴. انعام/سوره۶، آیه۶۰.    
۱۵. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
۱۶. روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
۱۷. شرح الاسماء، ص‌۳۸۶.
۱۸. شرح الاسماء، ص‌۱۸۳.
۱۹. یس/سوره۳۶، آیه۵۲.    
۲۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۵.    
۲۱. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
۲۲. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۵.
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.    
۲۴. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۵۶.    
۲۶. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۴.
۲۷. مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۱.
۲۸. روض الجنان، ج‌۱، ص‌۲۹۷.
۲۹. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۶.    
۳۰. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۱۵.
۳۱. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج۱، ص‌۲۶۶.
۳۲. حج/سوره۲۲، آیه۷.    
۳۳. یس/سوره۳۶، آیه۵۲.    
۳۴. الاسماء والصفات، ج‌۱، ص‌۱۴۹.
۳۵. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۵.
۳۶. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
۳۷. الاسنی فی شرح الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۴۷۶.
۳۸. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
۳۹. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
۴۰. موسوعة له الاسماء الحسنی، ج‌۱، ص‌۲۶۵.



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص، برگرفته از مقاله«باعث».    




جعبه ابزار