باطنه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باطِنه، ایالت و سرزمین پستی در
عربستان شرقی که میان سواحل
خلیج عمان و کوهستانهای الحَجَر قرار دارد.
باطِنه، ایالتی ساحلی در سلطاننشین
عمان میباشد.
کوههای الحجر که در بخش خاوری
شبه جزیره مسندم واقع است، به ستون فقرات آن
تشبیه شده، و در محل به ظاهره، یعنی پشت یا (که ناحیه مرتفعتری در سمت غربی الحَجَر است) معروف است. و از طریق دو گذرگاه مهم وادی الجِزْی و وادی الحَواسِنه به باطنه منتهی میشود، در مقابل، باطنه یعنی شکم و درون (یا به معنای ناحیه پست و کم ارتفاع است) که به بخشهای داخلی نیمه باختری مسندم اطلاق میگردد.
خاک آن در نزدیکی ساحل شنی است و چاههای کم عمق فراوانی در آن وجود دارد.
خاک زمینهای دور از ساحل رُسی و زمینهای دامنههای کوهستانی سنگی است.
وادیهای فراوانی از میان این سرزمین میگذرد و تا ساحل، که در آنجا بستر آنها عریض میشود، ادامه مییابد.
از
شمال به دماغه
خَطْمَه مِلاحه و از
جنوب به دهکده
حَیْل آل عُمَیر، واقع در جنوب شرقی شهر
السیب و مغرب شهر
مسقط، محدود است.
باطنه نوار ساحلی نسبتاً باریکی میان کوههای الحجر و
دریای عمان است که از جنوب عمان تا
تنگه هرمز کشیده شده است و از بندر لوا تا نزدیکیهای مسقط را در بر میگیرد. این سرزمین از شن سرخ و ماسه نرم پوشیده شده است. نواحی نزدیک به
دریا پوشیده از شنهای ریز و نرمتر است و هر چه از دریا دور شویم شنها درشتتر میشود. پهنای این نوار ساحلی میان ۱۶ تا ۳۲ کم در نوسان است.
این سرزمین همچون قوسی از مسقط و دماغه ملاحه کشیده شده است و
خلیج فارس را از دریای عمان جدا میکند. در دماغه ملاحه کوهها به دریا نزدیکتر است و هر چه به
جبل النخل و
بندر سیب نزدیک شویم، فاصله کوهها از دریا بیشتر شده، بر وسعت این سرزمین افزوده میشود.
باطنه یکی از مهمترین مناطق کشاورزی عمان است و پس از مسقط پرجمعیتترین منطقه آنجا به شمار میرود (عمان، npn)
در امتداد ساحل، نوار ممتدی از نخلستانها وجود دارد که در بعضی جاها تا عمق بیش از ۱۱ کیلومتر در داخل خشکی پیش میرود. در این منطقه موز، زردآلو، انبه، انار، مورد، بادام هندی و انواع مرکبات به عمل میآید و لیموی آن از شهرت بسیاری برخوردار است. همچنین در این ناحیه
گندم،
جو و سبزیجات نیز کشت میشود و
صید ماهی و
مروارید هم رواج دارد (هاولی، ص۲۰۱-۲۰۲؛ هاولی، ص۲۲)
حیوانات اهلی آنجا عبارتاند از
گوسفند و
بز و
الاغ و مخصوصاً
شتر جمازه که در میان سه نوع، شتر عُمان به لحاظ راهوار بودن ممتاز است.
ماهیگیری اغلب با «شاشه»، که نوعی کرجی غرق نشدنی از شاخههای
نخل («جرید») و شبیه وَرقیّهی کویتی است، صورت میگیرد.
کشتیهای بزرگتر برای
تجارت رهسپار
خلیج فارس و
عربستان جنوبی و
زنگبار و
پاکستان میشوند.
منطقه کوهستانی شرق باطنه از شمال تا جنوب ۸۰ کم و از شرق به غرب ۳۲ کم است. ارتفاع برخی قلههای آن تا حدود ۵۰۰، ۲متر میرسد (هاولی، ص۲۷۲؛ هاولی، ص۲۱) این کوهها در حقیقت ادامه بلندیهای
زاگرس در ناحیه باختری و جنوبی
ایران است که به وسیله تنگه هرمز از یکدیگر جدا شده، با رشته کوههای زاگرس حدود ۵۰ کم فاصله دارد
هاولی، ص۲۷۲)
ایالت باطنه متشکل از ۶ منطقه به نامهای برکاء المصنعه، السویتی، خابوره صحم، صحار، لوی و شناحی است
و علاوه بر دو شهر کهن و مهم عمان، یعنی
صحار و
رستاق، دارای شهرهایی چون حزیم، نخل و ینکال است. در باطنه بیش از ۳۰۰ شهر و روستا و نیز شمار بسیاری دژهای استوار وجود دارد
باطنه از لحاظ داد و ستد یکی از مهمترین ایالات عمان به شمار میرود و ماهیگیری، سفالگری، نساجی، کشتیسازی در آنجا رواج دارد.
استخراج
مس در باطنه بیش از ۵ هزار سال سابقه دارد و هم اکنون نیز از ۳ معدن مس فعال در اطراف صحار بهرهبرداری میشود که ذخایر آن حدود ۱۸ میلیون تن تخمین زده شده است.
این منطقه با سواحل زیبا و جاذبههای سیاحتی و آثار باستانی از مناطق مهم گردشگری کشور عمان به شمار میرود. (عمان، npn)
بیشتر اهالی باطنه را هناویها تشکیل میدهند که از قبیلههای آل سعد و حواسنهاند؛
قبایل عمده آبادی نشین عبارتاند از آل سعد و حَواسِنه که بیشتر بدویهای منطقه نیز از این دو قبیله یا از بنی خاروصاند.
قبایل کوچکتر عبارتاند از: الِبدُوات، آل حَمَد، آل جَراد، المَوالِک، النَوافِل، آل بُوقُرَیْن، آل بورُشَیْد، الشُبول.
اغلب مردم الباطنه از لحاظ سیاسی هِناوی و از نظر مذهبی اِباضیاند، گو اینکه بلوچها و سیاهپوستان بیشتر
سنی مذهباند.
در ۱۳۲۶/۱۹۰۸ لوریمر
جمعیت آبادی نشین الباطنه را ۰۰۰، ۱۰۵ تن برآورد کرد، که نیمی از آنها در طول ساحل اقامت داشتند ولی جمعیت این ایالت در ۱۳۷۲ش/۱۹۹۳م حدود ۵۴ هزار نفر بوده است.
در این قسمت به ملوک و حاکمان این منطقه از زمان اسلام آوردن اهالی این منطقه تا زمان حاضر را بررسی میکنیم.
در روزگار
شاپور اول ساسانی (سل ۲۴۱- ۲۷۲م) باطنه بخشی از ایالت
مازون (عمان) به مرکزیت صحار و تحت استیلای ایرانیان بوده است.
به
روایت کلبی بسیاری از ساکنان
مازون غیرعرب بودهاند
و شماری
زرتشتی در آنجا میزیستهاند که از
ایران کوچ کرده بودند.
اهالی عمان در ۸ ق و به روایتی در ۶ ق به دست فرستادگان
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
دین اسلام درآمدند،
اهالی باطنه در
سال هشتم هجری به دست
ابوزید انصاری و
عمرو بن عاص، که در
صحار مورد استقبال خاندان جُلَنْده قرار گرفتند، به دین اسلام درآمدند.
اما اندکی پس از
رحلت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در ۱۱ ق از اسلام روی گردان شدند و
ابوبکر، کسانی را به عمان گسیل داشت و پس از پیروزی مسلمانان، اهالی عمان به اسلام گردن نهادند.
در نیمه دوم سده ۱ق با ظهور
خوارج، سواحل عمان مرکز دعوت و پایگاه نظامی خوارج گردید.
در دوران
معتضد عباسی (حک ۲۷۹- ۲۸۹ق)، خوارج صحار برای مقابله با دشمنان خود از
خلیفه عباسی مدد خواستند. خلیفه شخصی به نام
بوثور را به صحار گسیل داشت و او آنجا را گشود و
خطبه به نام خلیفه عباسی کرد و خوارج را نیز از آنجا بیرون راند.
عمان در زمان
عضدالدوله دیلمی (حک ۳۳۸-۳۷۲ق) دستخوش فتنهجوییهای خوارج بود. عضدالدوله برای فرونشاندن این فتنه لشکری فرستاد و آنجا را به تصرف درآورد. در سراسر دوران
حکومت آلبویه و
سلجوقیان کرمان (حک ۴۵۶-۵۸۳ق) عمان تحت استیلای آنان بود
و از
سده ۷ تا اوایل سده ۱۰ق، این ناحیه تابع
جزیره هرمز شد.
در اوایل سده ۱۰ق/۱۶م موقعیت تجاری
تنگه هرمز و سواحل
خلیج فارس و
دریای عمان توجه پرتغالیها را به خود جلب کرد. آلبوکرک دریانورد معروف پرتغالی در ۹۱۳ق/۱۵۰۷م قلمرو ملوک هرمز را به تصرف درآورد و در سواحل خلیج فارس و دریای عمان از جمله در
مسقط دست به
قتل و
غارت زد. حاکم بندر صحار چون تاب مقاومت در خود نمیدید، شهر را تسلیم آلبوکرک نمود و قرار گذاشت که خراجی را که به سلطان هرمز میپرداخته، از این پس به پرتغالیها بپردازد.
بندر صحار و سواحل باطنه تا ۱۰۵۳ق/۱۶۴۳م تحت استیلای پرتغالیها باقی بود، تا آنکه در همین سال
ناصر بن مرشد یعربی بر صحار دست یافت و تمام پرتغالیهای مستقر در پادگان آنجا را از دم
شمشیر گذراند و تا ۱۰۵۸ق/ ۱۶۴۸م تمامی قلعههای پرتغالیها در سواحل دریای عمان جز مسقط را به
تصرف خود درآورد.
در دوران
نادرشاه افشار بندرها و جزیرههای خلیج فارس و دریای عمان همواره دستخوش دستبردهای دائمی خوارج عمان بود. نادرشاه برای فرونشاندن این ناآرامیها به بهانه حمایت از
امام سیف بن سلطان دوم که حکومتش مورد تعرض
بلعرب بن حمیر قرار گرفته، و از نادرشاه کمک خواسته بود، در ۱۱۴۹ق لشکریانی به سواحل دریای عمان گسیل داشت و تا ۱۱۵۲ق/۱۷۳۹م به ناآرامیهای عمان پایان داد و سیف بن سلطان را به حکومت عمان گماشت. حاکم قلعه صحار، یعنی
احمد بن سعید بوسعیدی بار اول حاضر به
تسلیم شهر نشد، اما پس از ۸ ماه محاصره از مقاومت عاجز شد و پذیرفت که با شرایطی آبرومندانه صحار را تسلیم ایرانیان نماید.
پس از آن وی به حکمرانی صحار و یکی دو نقطه دیگر از عمان گماشته شد و متعهد گردید که هر ساله مبلغی به عنوان خراج به عامل ایران در عمان بپردازد؛ اما او در ۱۱۵۸ق/۱۷۴۵م از آشفتگیهای سیاسی اواخر زمامداری نادرشاه بهره جست و توانست به راحتی بر صحار و شهرهای باطنه، مسقط و دیگر نواحی عمان دست یابد و بدینترتیب، امامت خود و
سلطنت اعقابش را در عمان تأمین کند.
(۱) ابن اثیر، الکامل.
(۲) ابن فقیه احمد، مختصر کتاب البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۲ق/۱۸۸۵م.
(۳) اصطخری ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمه کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۴) اقبال آشتیانی عباس، مطالعاتی در باب بحرین و جزایر و سواحل خلیجفارس، تهران، ۱۳۲۸ش.
(۵) بلاذری احمد، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۶م.
(۶) جناب محمدعلی، خلیجفارس و آشنایی با امارات آن، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۷) عاشور سعید عبدالفتاح، تاریخ اهل عمان، قاهره، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۸) قائم مقامی جهانگیر، اسناد فارسی عربی و ترکی در آرشیو ملی پرتغال درباره هرمز و خلیج فارس، تهران، ۱۳۵۴ش.
(۹) کولسنیکف آ، ایران در آستانه یورش تازیان، ترجمه محمد رفیق یحیایی، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۱۰) مجتهدزاده پیروز، خلیجفارس، کشورها و مرزها، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۱) نشأت صادق، تاریخ سیاسی خلیجفارس، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۲) یگانه عباس، عمان، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۱۳) D، The Trucial States، London، ۱۹۷۰.
(۱۴) Lorimer، T G، Gazetteer of the Persian Gulf، p Oman and Central Arabia، Calcutta، ۱۹۰۸.
(۱۵) Miles، S B، The Countries and Tribes of the Persian Gulf، London، ۱۹۶۶.
(۱۶) X Oman/ Al Batinah/ The Region n، www asiatour com/oman/e-۰۷ alba/eo-alb۱۰htm.
(۱۷) الکامل فی التاریخ، چاپ کارلوس ترنبرگ، لیدن ۱۸۵۱ـ۱۸۷۶.
(۱۸) ابن
بشر، تاریخ مکه ۱۳۴۹/۱۹۳۰.
(۱۹) ابن رُزَیق، فتح، نسخة خطی کمبریج، ش Add ۲۸۹۲.
(۲۰) احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶.
(۲۱) سالمی، تحفة الاعیان، قاهره ۱۳۳۲ـ۱۳۴۷/ ۱۹۱۳ـ ۱۹۲۸.
(۲۲) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۳۶۴،برگرفته از مقاله «ایالت باطنه». دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۲۴۱، برگرفته از مقاله «باطنه».