بارِئ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بارِئ: (فَتُوبُوا اَلی بارِئِکُمْ)«بارِئ» به معنای خالق است
و در اصل، به معنای جداکردن چیزی از چیز دیگر میباشد؛ چرا که
آفریدگار، مخلوقات خود را از مواد اصلی و نیز از یکدیگر جدا میکند.
(وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) (و زمانی را که
موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب
گوساله برای
پرستش به خود
ستم کردید؛
توبه کنید؛ و به سوی آفریننده خود بازگردید؛ و خود را [
یکدیگر را
] به
قتل برسانید؛ این کار، برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است.» سپس
خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا اوست توبهپذیر مهربان.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه (بارئ) از اسماء حسنای خداست، هم چنان که در آیه:
(هُوَ اللَّهُ، الْخالِقُ الْبارِئُ، الْمُصَوِّرُ، لَهُ الْاَسْماءُ الْحُسْنی) (او،
اللّه، و خالق، و بارئ، و مصور، است و او دارای
اسماء حسنی است) آن را یکی از اسماء نامبرده شمرده است، و این اسم در
قرآن کریم در سه جا آمده، که دو تای آنها در همین آیه است. و اگر از میان همه اسماء حسنی که به معنایش با این مورد مناسبند نام (بارئ) در این آیه اختصاص بذکر یافته، شاید علتش این بوده باشد، که این کلمه قریب المعنای با کلمه خالق و موجد است، که از ماده (ب- ر- ء) اشتقاق یافته، وقتی میگویی: (برء یبرء براء) معنایش این است که فلانی فلان چیز را جدا کرد، و خدای تعالی از این رو بارئ است، که خلقت یا خلق را از عدم جدا میکند، و یا
انسان را از
زمین جدا میکند، پس کانه فرموده: (این توبه شما که یکدیگر کشی باشد، هر چند سختترین اوامر خدا است، اما خدایی که شما را باین نابود کردن امر کرده، همان کسی است که شما را هستی داده، از عدم در آورده، آن روز خیر شما را در هستی دادن بشما دید، و لذا ایجادتان کرد، امروز خیرتان را در این میبیند، که یکدگر را بکشید، و چگونه خیرخواه شما نیست؟ با اینکه شما را آفرید؟ پس انتخاب کلمه (بارئ)، و اضافه کردن آن بضمیر (کم- شما)، در جمله (بارئکم)، برای اشعار بخصوصیت است، تا محبت خود را در دلهاشان برانگیزد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بارِئ»، ص۹۳.