باخع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باخع: (فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَّفْسَکَ)«باخع» از مادّه
«بخع» (بر وزن بخش) به معنای هلاک کردن خویشتن از شدت
غم و اندوه
و به تعبیر دیگر «دق مرگ نمودن» است. این تعبیر نشان میدهد که تا چهاندازه
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت به مردم دلسوز و در انجام رسالت خویش اصرار و پافشاری داشت؛ و از این که میدید تشنهکامانی در کنار چشمه زلال
قرآن و
اسلام نشستهاند و باز از تشنگی فریاد میکشند، ناراحت بود.
(فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا) (گویی میخواهی، خود را به خاطر اعمال آنها از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار
ایمان نیاورند!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه بخوع و بخع به معنای کشتن و هلاک کردن است. این آیه و دو آیه بعدش در مقام خرسندی و تسلی خاطر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، و حرف فاء که بر سر آیه آمده برای تفریع کلام بر کفر و انکار ایشان به آیات خدا است که از آیات قبلی استفاده میشد. و معنای آیه چنین است: مثل اینکه بوی این میآید که از شدت اندوه بر اعراض کفار از قرآن و انصرافشان از شنیدن دعوتت، خودت را از بین ببری.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «باخع»، ص۹۳.