• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بابا رکن‌الدین مسعود بن عبدالله بیضاوی شیرازی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بابا رکنالدین مسعود بن عبداللَّه بیضاوی شیرازی، عارف سالک و عابد زاهد، از عرفای بزرگ قرن هشتم هجری می‌باشد.



اصلاً از مردم بیضای فارس بود و بدین سبب برخی از منابع نسبت «بیضاوی» را هم به لقب او افزوده‌اند. جابری انصاری
[۱] جابری انصاری، محمدحسن، تاریخ اصفهان و ری، ص۳۲۵.
نسبت «انصاری» را برای بابا رکنالدین ذکر کرده و او را از خاندان جابری انصاری شمرده است و برخی از مؤلفان متاخر، به تبع او، آن را تکرار کرده‌اند
[۲] قمی، شیخ عباس، هدیة الاحباب، ص۱۱۶.
ولی این نسبت که در منابع قدیم ذکری از آن نیست پایه‌ای ندارد.


نزد شیخ کمال‌الدّین عبدالرزّاق کاشانی (متوفی ۷۳۶)، شیخ داود قیصری (متوفی ۷۵۱) و نعمان خوارزمی به کسب علم و معرفت و طیّ طریق سلوک و عرفان پرداخته است. گویند در اصفهان نیز از مریدان بابا بیات بوده است
[۴] شیرازی، رکنالدین مسعود، نصوص الخصوص: مقدمه، ص دَه.
و در طریقت به سلسله سهروردیه انتساب داشت.


اغلب سال‌های زندگی را در اصفهان سپری ساخته و در بین حکّام و اعیان و بزرگان اصفهان صاحب احترام و نفوذ کلمه بسیار بوده است. میرعبدالحسین خاتون‌آبادی می‌نویسد: هنگامی که هلاکو پادشاه مغول قصد تصرف اصفهان و قتل عام مردم آنجا را داشته، خواجه نصیرالدّین طوسی او را نزد بابا رکنالدین برد و به خواهش بابا رکنالدین قتل عام اصفهان برطرف شد یا در آن تخفیف ایجاد شد.
[۵] حسینی خاتون‌آبادی، سیدعبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، ص۳۶۴.



بابا رکنالدین در عرفان نظری دستی توانا داشته و در شرح و ترویج اندیشه‌های محی‌الدّین عربی قادر بوده است.
کتب زیر از تالیفات اوست:
۱. «قلندریه» که شیخ آذری در «جواهر الاسرار» یاد کرده است
[۶] اقبال، عباس، بابارکن‌الدین و قبر او، ص۴۶.
که امروز از آن نشانی در دست نیست.
۲. «کشف الضرّ فی شرح نظم الدُّر» در شرح تائیّه ابن فارض
[۷] حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۲۶۶.
[۸] منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج۲، ص۱۳۱۹.

۳. «نصوص الخصوص» در شرح فصوص الحکم، که با مقدمه استاد همایی و با همت دکتر رجبعلی مظلومی در سال ۱۳۵۹ش به چاپ رسیده است.
[۹] نصوص الخصوص، مقدمه، ص نوزده.

مهمترین اثر او این شرح است که به تشویق استادش نعمان خوارزمی در سال‌های ۷۳۹ـ۷۴۳ تالیف کرد و نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص نامید.
۴. کتاب دیگری نیز به نام معلوم الخصوص من مفهوم الفصوص داشته که در زمان تالیفِ نصوص الخصوص ناتمام بوده،
[۱۰] شیرازی، رکنالدین مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، ص۳۳۸.
ولی در فهارس و کتابشناسی‌ها به آن اشاره‌ای نشده است.
او به فارسی نیز شعر می‌سروده و نمونه‌هایی از آن در نصوص الخصوص آمده است.


بابارکن‌الدین نه تنها در هنگام حیات مورد احترام همگان بود، پس از مرگ نیز از روحانیت او استمداد می‌جستند و قبرش همواره زیارتگاه خاص و عام بوده است. شیخ بهاءالدین عاملی (متوفی ۱۰۳۰) به بابا رکنالدین معتقد بوده و شاگردش محمدتقی مجلسی اول (متوفی ۱۰۷۰) در مشیخة شرح من لا یحضره الفقیه داستان کرامت‌آمیزی درباره مزار بابارکن‌الدین و شیخ بهاءالدین نقل کرده است.
[۱۲] معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، ج۱، ص۲۶۱.
[۱۳] گزی‌ برخواری‌، عبدالکریم‌ بن‌ مهدی، تذکرة القبور، ص۴۳ـ۴۴.



بابا رکنالدین در یکشنبه ۲۶ ربیع الاوّل ۷۶۹ق وفات یافته و
[۱۴] همایی، جلال‌الدین، تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص۳۷.
[در جنوب اصفهان و در مسیر جاده قدیم شیراز که بعدها به مزار بابا رکنالدین و تخت فولاد مشهور شد به خاک سپرده شد.
آرامگاه بابارکن‌الدین، که از آثار تاریخی اصفهان است، در دوره مغول ساخته شده است. پس از آن بقعه‌ای هرمی شکل بر روی قاعده‌ای پنج ضلعی با دوازده ترک بر سر مزار او بنا شد. و بعداً در زمان شاه عباس اول صفوی، احتمالاً در سال ۱۰۱۹ یا ۱۰۲۹ (و نه ۱۰۳۹ چنانکه اشتباهاً در کتیبه آمده است)، مرمّت شده و موقوفاتی برای آن قرار داده شد.
[۱۵] هنرفر، لطف‌الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص ۵۰۰-۴۹۳.
مرمّتی در آن به عمل آمد و ایوان کاشی کاری و صحن بدان افزوده شد.
در زمان شاه سلطان حسین صفوی (سال ۱۱۱۲) نیز تعمیرات و تزییناتی در بقعه انجام شد. پس از آن در قرن سیزدهم برخی معتقدان در آن مرمّت‌هایی کردند. گنبد آرامگاه هرمی کثیرالاضلاعِ دوازده ترک است. بامی که گنبد روی آن ساخته شده هفت گوشه است و بنا روی پنج پایه قرار دارد.
قبر بابارکن‌الدین در زیر گنبد در صُفه یا ایوان کوچکی در سمت چپِ درِ ورودی قرار دارد و از مرمر یکپارچه به شکل مکعب مستطیل ساخته شده است. عناوین و القاب و تاریخ وفات او در بالای قبر، بر قطعه سنگی مرمرین به خط ثلث نوشته شده است
[۱۶] هنرفر، لطف‌الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۴.

بابارکن‌الدین نخستین دانشمند معروفی است که در قبرستان تخت فولاد دفن شده است، ازین‌رو در قدیم تا چندی پیش از صفویه آنجا را «قبرستان بابا رکنالدین» می‌نامیدند.
[۱۷] هنرفر، لطف‌الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۳.

در زمان شاه سلیمان، میر معزّ صوفی متولّی موقوفات تکیه بابا رکنالدین بود
[۱۸] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۳۰۲.
و پل ساخته شده بر روی زاینده رود که تخت فولاد را به اصفهان مربوط می‌کند به پل بابا رکنالدین معروف بوده و بعدها به پُل خواجو شهرت یافت. در سال ۱۲۰۰ق یکی از عرفاء به نام میرزا محمّدنصیر بایزیدی تکیه را مرمّت کرد و در زمان ریاست مرحوم جواد مجدزاده صهبا بر اداره باستان‌شناسی اصفهان تکیه بار دیگر مرمّت شد. در سال‌های اخیر شهرداری اصفهان آن تکیه را مرمّت و زیباسازی و نورپردازی کرده است.
برخی از علمای بزرگ شیعه همچون شیخ بهائی و حاج محمّدابراهیم کلباسی و ملّا محمّدتقی مجلسی به زیارت او می‌رفته و به او اعتقاد داشته‌اند. تکیه بابا رکنالدین از هنگام تاسیس تا امروز محل عبادت و ریاضت و چلّه‌نشینی عرفاء و اهل دل بوده و بسیاری از علماء و فضلاء در جوار مزار بابا رکنالدین به خاک سپرده شده‌اند. از جمله ملّا حسن آرندی نائینی، ملّا محمّدعلی نوری مازندرانی و جمعی از وابستگان او و میرزا حسن‌خان جابری انصاری و دیگران.
در هنگام تعمیرات اخیر تکیه تعدادی آجر نوشته به خط کوفی متعلّق به قرن چهارم هجری و سنگ نوشته قبور از قرن دهم تا دوازدهم هجری کشف گردیده و بر سنگ‌های بدنه سرداب پای دیوار شرقی بقعه نیز یادگاری‌هایی از قرن نهم و دهم هجری وجود دارد.]


۱. جابری انصاری، محمدحسن، تاریخ اصفهان و ری، ص۳۲۵.
۲. قمی، شیخ عباس، هدیة الاحباب، ص۱۱۶.
۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۲۱۳.    
۴. شیرازی، رکنالدین مسعود، نصوص الخصوص: مقدمه، ص دَه.
۵. حسینی خاتون‌آبادی، سیدعبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، ص۳۶۴.
۶. اقبال، عباس، بابارکن‌الدین و قبر او، ص۴۶.
۷. حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۲۶۶.
۸. منزوی، احمد، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج۲، ص۱۳۱۹.
۹. نصوص الخصوص، مقدمه، ص نوزده.
۱۰. شیرازی، رکنالدین مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، ص۳۳۸.
۱۱. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۷۸.    
۱۲. معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، ج۱، ص۲۶۱.
۱۳. گزی‌ برخواری‌، عبدالکریم‌ بن‌ مهدی، تذکرة القبور، ص۴۳ـ۴۴.
۱۴. همایی، جلال‌الدین، تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، ص۳۷.
۱۵. هنرفر، لطف‌الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص ۵۰۰-۴۹۳.
۱۶. هنرفر، لطف‌الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۴.
۱۷. هنرفر، لطف‌الله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۴۹۳.
۱۸. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۳۰۲.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بابا رکنالدین»، شماره۲۲.    
مصلح‌الدین مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص۳۲-۳۴.    







جعبه ابزار