• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بائن (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




بائن، از مفردات نهج البلاغه، به معنای جدا شده، قطع شده، کنار شده می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در مورد خدای تعالی و جریان حکمیت از این واژه استفاده نموده است.



بائن به معنای جدا شده، قطع شده، کنار شده، آمده است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره حق تعالی فرموده است: «لم یحلل فی الاشیاء فیقال هو کائن و لم ینا عنها فیقال هو منها بائن؛ در اشیاء حلول نکرده تا گفته شود: او در آن‌هاست و دور نشده از اشیاء تا گفته شود: از آن‌ها جدا و کنار است.»
«بائن»: به معنی ظاهر نیز آید و واژه‌های «مبائن - متبائن» نیز به همان معنا است.
«مبین»: هم به صورت لازم آمده و به معنای آشکار و هم به صورت متعدّی می‌آید که به معنی آشکار کننده است.
«تبیّن»: از باب تفعّل به صورت لازم و متعدی هر دو آمده است.
امام (علیه‌السلام) دربیانی دیگر و جریان حکمیت می‌فرماید: «وقفوا عند ما تنهون عنه و لا تعجلوا فی امر حتی تتبیّنوا.»
«استبان»: به معنای طلب وضوح است. آن حضرت (علیه‌السلام) بعد از روشن شدن حیله عمرو بن عاص و بی‌خردی ابوموسی در جریان حکمین، به اصحاب خویش که تازه بیدار شده بودند قول شاعر قبیله هوازن را شاهد آورد که گفته است: «امرتکم امری بمنعرج اللّوی فلم تستبینوا النصح الّا ضحی الغد؛ دستور مرا در منعرج به شما دادم ولی شما آن را ندانستید مگر چاشت فردای آن.»
«منعرج اللوی»: نام محلی است.


۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۹۶، خطبه۶۵.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۴۸، خطبه۱۷۳.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۸۰، خطبه۳۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بائن»، ص۱۶۷-۱۶۶.    






جعبه ابزار