ایوبیان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایوبیان حاکمان
مصر و
شام، اثرگذار بر
حرمین شریفین بودند.
ایوبیان،
سلسلهای از کردهای ایرانی، منسوب به
ایوب بن شادی بن مروان بودند.
عنوان «حمیری» که در پایان نسب آنان آمده، جای تامل دارد؛ زیرا این عنوان از آن قبایل
عرب است، اما
ایوبیان ایرانی و کرد تبار بودند.
ریشه
ایوبیان از منطقه «روادیه» و
قبیله «هذبانیه» است.
ایل هذبان در حدود «دوین» یا «توین» در آذربایجان قدیم، از سرزمینهای اران نزدیک تفلیس
و بخش کردنشین آن منطقه، میزیست.
الملک الافضل نجم الدین
ایوب و برادرش اسدالدین شیرکوه که بزرگ خاندان
ایوبی بودند، پسران «شادی بن مروان» به شمار میرفتند.
بعدها شادی همراه پسرانش از دوین به تکریت رفت و از این رو،
ایوبیان به تکریتی شناخته شدند.
ایوب از بزرگان و مدیران با لیاقت بود و از قلعه داری در تکریت تا استانداری
دمشق را تجربه کرده بود.
پدر صلاح الدین (یوسف)
ایوبی بنیان گذار این
سلسله بود
که حدود یک سده (۵۶۷-۶۴۸ق.) بر مصر، شام، جزیره و
یمن حکومت کردند.
حکومت
ایوبیان با آغاز حکمرانی صلاح الدین
ایوبی و در پی
مرگ العاضد، واپسین خلیفه فاطمی (م. ۵۶۷ق.) در مصر آغاز شد و با شکست توران شاه پسر نجم الدین
ایوب بن الملک الکامل محمد، هشتمین و واپسین حکمران
ایوبی، در شام از مغولان، پایان یافت.
هنگام لشکرکشی سپاه نورالدین محمود زنگی اتابک
سلجوقیان که از سوی سلجوقیان حاکم منطقه شام بود و خاندان
ایوبی در خدمت وی بودند، او برای نجات العاضد فاطمی از سلطه وزیر خائن وی، شاور اسدی، به مصر رفت. در این هنگام، او در تدارک ائتلاف با
صلیبیان بود و قصد بازکردن پای آنان را به مصر داشت. فرماندهی سپاه شام بر عهده «اسدالدین شیرکوه» بود. وی صلاح الدین جوان را همراه خود به مصر برد و فرماندهی بخشی از سپاهیان را به او سپرد. موفقیت وی در شکست هم زمان شاور و صلیبیان، سبب خوشنودی خلیفه و سپردن منصب وزارت فاطمیان اسماعیلی به شیرکوه سنی شد.
شیرکوه پس از دو ماه و اندی درگذشت و خلیفه فاطمی از میان همه رجال سیاسی، خلعت وزارت بر اندام صلاح الدین جوان و بی تجربه پوشاند و او را «الملک الناصر»
لقب داد.
این کار نه تنها اهداف وی را محقق نکرد؛ بلکه باعث ایجاد درگیری میان صلاح الدین و فاطمیان و همه
شیعیان شد. سرانجام خلافت دراز مدت
فاطمیان به دست این وزیر سنی برافتاد.
پیروزی
ایوبیان شافعی که به لحاظ سیاسی تابع
خلافت عباسی بودند و با آنان اشتراک مذهبی نیز داشتند، مایه پیروزی عباسیان در غرب دنیای
اسلام به شمار میآمد. صلاح الدین برای مشروعیت دادن به کارهایش، خود را به بنی عباس نزدیک کرد و همواره آنان را از کارهای خویش آگاه و از خلیفه تقاضای مجوز میکرد.
عباسیان با فرستادن خلعتهای گرانبها و اعطای القاب و عناوین ویژه، رضایت خود را از کارهای وی ابراز میکردند.
همین عامل، زمینه غلبه او بر شام،
حجاز و یمن را پدید آورد و او توانست از این موقعیت برای آزاد کردن قدس شریف از اشغال صلیبیها استفاده کند.
نبرد با صلیبیان که بیشتر وقت صلاح الدین به آن گذشت و سرانجام به آزادی قدس انجامید، مایه شهرت و محبوبیت فراوان برای وی نزد
اهل سنت و دستگاه خلافت عباسی گشت.
سالها در حرمین
خطبه به نام فاطمیان خوانده میشد. صلاح الدین در پی تسلط بر مصر، نفوذ خود را به حجاز و حرمین شریفین نیز رساند و توانست با دادن امتیازاتی به اشراف حاکم بر
مکه و
مدینه، آنان را قانع کند تا برای خلفای عباسی خطبه بخوانند.
موکب
حج عراق که سالیانی متوقف مانده بود، دیگر بار به راه افتاد
و این مقدمهای برای نفوذ بیشتر خلافت عباسی در حرمین شد.
اشراف حاکم بر حرمین که خود
شیعه زیدی بودند، از سقوط فاطمیان اسماعیلی رضایت نداشتند؛ زیرا در برخی اعتقادات با آنان شریک بودند و «المعز لدین الله» چهارمین خلیفه فاطمی زمینه حکومت
سادات حسنی را بر مکه فراهم کرده بود. اما برای حفظ منافع خود، ناچار به همکاری با
ایوبیان شدند و برای آنها و خلفای عباسی
دعا خواندند.
نفوذ
ایوبیان در مدینه پیش از مکه آغاز شد و سادات حسینی حاکم بر مدینه، از مدتها پیش با روی گرداندن از فاطمیان، مراوداتی گسترده با صلاح الدین
ایوبی یافته بودند.
ابن جبیر در سفرنامه اش به تفصیل درباره تشریفات خطبه جمعه و شیوه دعا برای خلیفه عباسی و سلطان
ایوبی در مکه سخن گفته است.
تا چند دهه، نفوذ عباسیان و
ایوبیان به دعای منابر مکه و مدینه محدود میشد و اشراف مکه برای حفظ اقتدار و منافع خود، به ویژه در دوره مکثر و داود بن عیسی و قتادة بن ادریس، مستقل رفتار کردند و رسوم خود را قدرتمندانه اجرا نمودند و حتی مکس یا مکوس (
مالیات حج) را از حاجیان مصر و عراق و دیگر جایها دریافت میکردند.
ایوبیان نیز چارهای جز پذیرش این وضع نداشتند. حتی یک بار که صلاح الدین خواستار لغو این مالیات شد، در برابر، پرداخت مقداری فراوان
گندم و وجه نقد را تعهد کرد.
لغو این مالیات، محبوبیتی فراوان را برای صلاح الدین نزد حاجیان
بیت الله در پی داشت.
پس از سال۶۲۰ق. شرفا به سبب درگیریهای درونی در مکه و نیز برخورد با سادات حسینی حاکم بر مدینه
و جابه جایی پیاپی قدرت، تضعیف شدند و از این رو، گاه تابع
ایوبیان مصر و گاهی پیرو
ایوبیان یمن یا شام بودند.
به تدریج، مکه و مدینه زیر نفوذ
ایوبیان قرار گرفت. طغتکین بن
ایوب برادر صلاح الدین که در مسیر حرکت به یمن برای جانشینی برادرش توران شاه، وارد شبه جزیره حجاز شد، میان سالهای ۵۷۸ تا ۵۸۱ق. بر مکه و مدینه چیره گشت. او عبارت «حی علی خیر العمل» را که از هنگام فاطمیان رایج شده بود،
از
اذان حذف کرد.
همچنین یک دار الضرب در مکه ساخت که به نام برادرش صلاح الدین سکه میزد.
به سال ۵۷۸ق. یکی از برادر زادگان صلاح الدین
ایوبی، حمله رینالد، سردار صلیبی، به مدینه را که از سمت
دریای سرخ صورت گرفته بود، دفع کرد.
همچنین صلاح الدین ۱۲ تن از پیران حافظ
قرآن را برای خدمت گزاری و محافظت از
حرم نبوی به کار گمارد و برای آنان مستمری تعیین کرد و به اشراف مدینه که از فاطمیان رو گردانده و به عباسیان گرایش یافته بودند، کمکهای فراوان کرد.
به سال ۶۱۱ق. عیسی بن عادل
ایوبی، حاکم حلب، به حج رفت. وی همراه با حج گزاردن، چندین کار عمرانی انجام داد و کمکهای مالی فراوان به
فقیران کرد.
امیر مدینه، سالم بن مهنا حسینی، از او استقبال نمود و وی را در منزل خود اسکان داد و سپس او را تا مکه همراهی کرد.
عیسی هنگام ورود به مکه، با بی حرمتی قتاده، از اشراف، روبه رو شد و از این رو، مدتی بعد، در حمله قتاده به مدینه، لشکریانی را به یاری سالم فرستاد که شکستی سخت را به قتاده وارد آوردند.
پس از مرگ صلاح الدین، دیری نپایید که میان جانشینانش اختلاف افتاد و اوضاع آشفته شد و افراد خاندان
ایوبی به ستیز برای دستیابی به قدرت و رهبری این خاندان پرداختند.
بدین سان، حکومت
ایوبیان دچار سستی گشت. اما سرانجام سیف الدین عادل برادر صلاح الدین که به حاشیه رانده شده بود، به تدریج و با درایت خاص، حکومت
دمشق و مصر را از آن خود ساخت و توانست وحدتی در قلمرو
ایوبیان پدید آورد.
پس از عادل، دیگر بار اختلافها و نبردهای درونی میان حاکمان
ایوبی از سر گرفته شد و این وضع موجب زوال اقتدار و مشروعیت و پشتوانه مردمی
ایوبیان شد تا سرانجام این
سلسله هم زمان با زوال عباسیان، به دست مغول از میان رفت.
الاعلام:
الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.)،
بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛
تاریخ ابن خلدون:
ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛
تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر:
الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛
تاریخ امراء المدینه:
عارف عبدالغنی، اقلیم، ۱۴۱۸ق؛
تاریخ ایوبیان:
ابن واصل (م. ۶۹۷ق.)، ترجمه: اتابکی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ش؛
تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه:
احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.)، ترجمه: جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش؛
دولت ایوبیان:
محمد سهیل طقوش، ترجمه: ناصری طاهری، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۰ش؛
سفرنامه ابن جبیر:
ابن جبیر محمد بن احمد (م. ۶۱۴ق.)، ترجمه: اتابکی، مشهد،
آستان قدس رضوی، ۱۳۷۰ش؛
سفرنامه حجاز:
محمد لبیب البتنونی، ترجمه: انصاری، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش؛
سیر اعلام النبلاء:
الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛
شفاء الغرام:
محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، ترجمه: محمد مقدس، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛
صبح الاعشی:
احمد بن علی القلقشندی (م. ۸۲۱ق.)، به کوشش محمد حسین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق؛
عیون الروضتین فی اخبار الدولتین:
عبدالرحمن المقدسی (م. ۶۶۵ق.)، به کوشش الزیبق، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۱۸ق؛
الفتح القسی فی الفتح القدسی:
محمد بن محمد الاصفهانی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد محمود؛
معجم البلدان:
یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛
مکه مکرمه مدینه منوره:
امل اسین، ترجمه: آرام، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۸ش؛
وفیات الاعیان:
ابن خلکان (م. ۶۸۱ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
حوزه نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «ایوبیان».