ایل تیموری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تیموری، ایل ترک یا مغول تبار
خراسان و یکی از ایلات چهار اُویماق/ اُیمک میباشد.
تیموری از چندین
طایفه کوچک و بزرگ تشکیل شده است، از جمله طایفه کودانی، قلعه کوهی، سلجوقی، بَلاذینی، سنگچولی/ سنگشولی، زوری، شیخی، میر نودوشی، بزی، یعقوب خانی، سُنْقُر، وروتی /بروتی.
به نوشته منابع، طوایف تیموری اغلب سنّی مذهباند.
بنابر روایات شفاهی،
تیمورلنگ پس از تصرف شام در نخستین سالهای
قرن نهم، طوایفی را که بعدها به نام او تیموری خوانده شدند، به سبب راهزنیِ کاروانهای حجاج، از شام به اطراف بلخ
تبعید کرد و پس از اینکه یکی از دخترانش را به
عقد میرسید کُلال، از مشایخ بلخ، در آورد، این طوایف را به عنوان جهیزیه دخترش به میرسید کلال داد.
به نوشته افضل الملک، میرسید کلال ــ که به روایت دیگر میرشمس الدین محمد نام داشت و از اعقاب
امام جعفرصادق علیهالسلام تلقی میشد ــ در هرات خانقاه داشت و تیمورلنگ مرید وی بود.
پس از
مرگ میرکلال، این طوایف میان پسرانش تقسیم شد و چهار هزار خانوار از آنان نصیب سیدمیرشاه،
پسر میرکلال، گردید. او نیز با اتباع خود از بلخ به هرات
مهاجرت کرد.
نام طوایف تیموری ظاهراً نخستین بار در احیاءالملوک
در ضمن وقایع
خراسان و
سیستان در اواخر
قرن دهم و اوایل قرن یازدهم ذکر شده است. میرکلال و اتباعش در جنگهای رستم میرزاصفوی والی قندهار، با ملک ظریف حاکم سیستان، در ۹۹۸ شرکت داشتند.
شاه عباس اول (۹۹۶ـ ۱۰۳۸) سران طوایف تیموری را در ۱۰۰۷ به سبب
شرکت در
تصرف هرات
تفقد کرد.
در ۱۱۰۶، گروههایی از طوایف تیموری در جنگهای حاکم خراسان با شورشیان بلوچ به مدد وی شتافتند.
میر ویس افغان،
پدر محمود افغان، در ۱۱۲۴ خسروخان سپهسالار
را کشت، سپس گروههایی از تیموریها به
اطاعت او در آمدند و بقیه به هرات و سیستان و کرمان و نواحی دیگر گریختند.
قبل از
مهاجرت گسترده تیموریها به خراسان، گروههایی از آنان در دشت بَکوا، واقع در مسیر جاده هرات به قندهار، چادرنشین بودند که امیران افغان آنان را به حوالی کابل
تبعید کردند.
گروهی دیگر نیز ساکن ناحیه دراواتِ
(دهراوات) قندهار بودند که بعدها به بادغیس و سرانجام به سرجام مهاجرت کردند.
چند هزار خانوار تیموری نیز در اطراف هرات و فراه به سر میبردند.
اغلب تیموریهای ساکن اطراف هرات و فراه در ۱۲۷۳ به خراسان مهاجرت کردند، اما دستههایی نیز همچنان در هرات باقی ماندند که جمعیتشان در ۱۳۱۴ـ ۱۳۱۵
حدود دو هزار خانوار بود.
گروهی دیگر از چادرنشینان تیموری تا آخرین سالهای
قرن سیزدهم در ناحیه پنج دِه ترکمنستان و در حوالی رودخانههای مرغاب و کوشک زندگی میکردند، اما به سبب حملات ترکمنهای سارق، آن ناحیه را ترک کردند.
در آغاز
سلطنت فتحعلی شاه قاجار (۱۲۱۲ـ۱۲۵۰) که هنوز
قدرت قاجار در نواحی شرق ایران استحکام نیافته بود، قلیچ خان تیموری،
جد یکی از دو خاندان
حاکم تیموریان ایران، در هرات و نواحی آن حکومتی مستقل برپا کرد،
اما وی پس از
سفر جنگی فتحعلی شاه به خراسان، به محمدولی میرزا، حاکم خراسان، پیوست و تا پایان
عمر در خدمت دولت قاجاریه باقی ماند و بتناوب حاکم غوریان و باخَرْز و شهرِنو شد. ارگ خواف و ارگ رُشخوار از ساخته های اوست.
در ۱۲۷۲ میرعطاء
الله خان ــ ایل بیگیِ تیموری و برادرزاده قلیچ خان که سقوط هرات را به دست شاهزاده حسام السلطنه کاملاً قریب الوقوع میدید ــ دست از
محافظت هرات کشید و همراه با چهار هزار خانوار از تیموریها نزدیک اردوگاه حسام السلطنه چادر زد و ظاهراً از او
حمایت کرد.
او بزودی به همراه دو هزارتن از ایل تیموری هرات را ترک گفت و با اتباعش در کوهْسرخِ کاشمر ساکن، و چند
سال بعد
حاکم آنجا شد.
دیگر تیموریهای ایران نیز در اطراف
مشهد،
سرخس، مزدوران،
نیشابور و سبزوار
سکونت داشتند.
تیموریهای باقیمانده در افغانستان، ظاهراً از خدمتگزاران وفادار دولت افغانستان بودند. سردار عبدالله خان تیموری هراتی، حاکم قندهار، از فرماندهان جنگهای دولت افغانستان با
شیعیان هزاره در ۱۳۱۰ بود.
بتدریج نقش اجتماعی تیموریهای خراسان کاهش یافت و فقط به تأمین چند دسته سواره نظام و شرکت در بعضی از نزاعهای محلی محدود شد.
در عین حال، در برخی از منابع، نام شماری از متنفذان تیموری که در سالهای بعد
حکومت و
شهرت داشتند، ذکر شده است.
در اواخر
سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، سرهنگ ییت تعداد آنان را شش هزار خانوار
و افضل الملک در ۱۳۲۰، ده هزار خانوار
تخمین زده است. در منابع بعدی و در سرشماریها، جمعیت تیموریها مشخص نشده است.
طوایف تیموری در
انقلاب مشروطیت دخالتی نداشتند، اما در حوادث ناشی از تأثیرات
جنگ جهانی اول در
ایران، به سبب تحریکات عمال انگلیس، میان طوایف بربری و تیموری
جنگ خونینی درگرفت که به پیروزی طوایف بربری انجامید.
در قیام ژاندارمری خراسان به فرماندهی محمدتقی پسیان، بعضی سران تیموری، از جمله محمدابراهیم خان سردار نصرت و عباس خان سالار اشجع، بنابه ملاحظاتی با وی همکاری کردند و بعضی دیگر همچون شوکت السلطنه،
داماد محمدرضاخان شجاع الملک هزاره، در صف مخالفان او قرار گرفتند.
در
شورش ناموفق صولت السلطنه هزاره پس از شهریور ۱۳۲۰، گروهی از تیموریها نیز شرکت داشتند.
امروزه محل اصلی
سکونت تیموریها، تایباد و خواف و تربت جام است، اما بیشتر آنان به سبب یکجانشینی، در شهرهای مختلف ایران پراکنده شدهاند.
(۱) علی آذری، قیام کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان، تهران ۱۳۲۹ ش.
(۲) چاپ افست ۱۳۵۲ ش.
(۳) اسکندرمنشی.
(۴) علیقلی بن فتحعلی اعتضادالسلطنه، تاریخ وقایع و سوانح افغانستان، چاپ میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۵) اعتمادالسلطنه.
(۶) غلامحسین افضل الملک، سفرنامه خراسان و کرمان، چاپ
قدرت الله روشنی زعفرانلو، تهران: توس (بی تا).
(۷) مونت استوارت الفینستون، افغانان، جای، فرهنگ، نژاد (گزارش سلطنت کابل)، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۷۶ ش.
(۸) انقلاب خراسان، مجموعه اسناد و مدارک سال ۱۳۰۰ ش، چاپ کاوه بیات، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۰ ش.
(۹) ایران و جنگ جهانی اول، اسناد وزارت داخله، چاپ کاوه بیات، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۶۹ ش.
(۱۰) محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۶۳ ش.
(۱۱) کاوه بیات، صوله السلطنه هزاره و شورش خراسان در زمستان سال ۱۳۲۰ شمسی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۲) تفصیل احوال تراکمه، در گرگان نامه، به کوشش مسیح ذبیحی، چاپ ایرج افشار، تهران: بابک، ۱۳۶۳ ش.
(۱۳) جورج پرسی چرچیل، فرهنگ رجال قاجار، ترجمه و تألیف غلامحسین میرزاصالح، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۴) علینقی بن اسماعیل حکیم الممالک، روزنامه سفر خراسان، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۵) محمدرضا خسروی، جغرافیای تاریخی ولایت زاوه، مشهد ۱۳۶۶ ش.
(۱۶) روزنامه دولت علیّه ایران، ش ۵۰۹ (جمادی الا´خره ۱۲۷۸)، ش ۶۴۷ (رمضان ۱۲۸۷).
(۱۷) محمدیوسف ریاضی، عین الوقایع، تاریخ افغانستان در سالهای ۱۲۰۷ـ۱۳۲۴ ق، چاپ محمد آصف فکرت، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۸) محمدتقی بن محمدعلی سپهر، ناسخ التواریخ، چاپ جهانگیر قائم مقامی، تهران ۱۳۳۷ ش.
(۱۹) عباس سعیدی، سرخس دیروز و امروز: پژوهشی در جغرافیای تاریخی و انسانی سرخس، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۲۰) شاه حسین بن غیاث الدین محمد، احیاءالملوک، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۲۱) محمدجعفربن محمدحسین طرب نایینی، جامع جعفری، تاریخ یزد در دوران نادری، زندی و عصر سلطنت فتحعلی شاه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۲۲) هنری فیلد، مردم شناسی ایران، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۴۳ ش.
(۲۳) جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ترجمه غ وحید مازندرانی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۴) محمدخلیل بن داود مرعشی صفوی، مجمع التواریخ، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۵) محمدعلی منشی، سفرنامه رکن الدوله به سرخس، چاپ محمد گلبن، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۲۶) غلامحسین میرزاصالح، جنبش کلنل محمدتقی خان پسیان بنابر گزارشهای کنسولگری انگلیس در مشهد، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۲۷) محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری، دستور شهریاران: سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ ه ق پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی، چاپ محمدنادر نصیری مقدم، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۲۸) چارلز ادوارد ییت، خراسان و سیستان، ترجمه
قدرت الله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران ۱۳۶۵ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ایل تیموری»، شماره ۴۱۸۷.