اکسپرسیونیسم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلمۀ اکسپرسیون از دو قسمت ex که پیشوند و به معنای خارج است و pression به معنای فشار و فشردگی تشکیل شده است.
اکسپرسیونیسم در زبانهای اروپایی معانی متعدد دارد:
بیان، عبارت، حالت قیافه؛ و نیز به معنای ابراز حالات درون و بالاخره به معنای فشردن میباشد، از آن جهت که میوهای را بفشارند تا آبش دربیاید.
اصطلاح اکسپرسیونیسم در واقع ناظر به دو معنای اخیر است.
در ادبیات، اکسپرسیونیسم روشی است که
جهان را بیشتر از طریق عواطف و
احساسات مینگرد، به عبارت دیگر کوشش هنرمند مصروف نمایش دادن و بیان حقایقی است که برحسب احساسات و تأثیرات شخصی خود درک کرده است.
اکسپرسیونیسم را میتوان عکسالعمل و نشانۀ تمایلات رمانتیک هنرمندانی دانست که در جامعه صنعتی رو به
رشد اوایل قرن بیستم میزیستند و بیاعتنایی آن جامعه نسبت به ارزشهای هنری آنان را به یافتن شیوههای جدید و بهکارگیری شکلهای متفاوت بیان هنری برمیانگیخت؛ به خصوص که در آن سالها عقاید
فروید - روانشناس اتریشی - که اعماق
ذهن بشر را میکاوید، هنرمندان را به گزارش دقیق زوایای درون
انسان وامیداشت.
اکسپرسیونیسم یا تعبیرگرایی مکتبی است در
ادبیات،
نقاشی، پیکرتراشی و
سینما. این مکتب در سال ۱۹۰۵ در نقاشی آلمان به وجود آمد و در طول دهه بعد از
جنگ جهانی اول (۱۹۱۸-۱۹۴۱) ادامه یافت. این نظریه تأثیر قابل توجهی در آلمان و کشورهای اسکاندیناوی داشته است. ظاهراً اولین بار اصطلاح اکسپرسیونیسم برای نقاشی ژولیان آگوست هروه - نقاش فرانسوی - به کار رفت. ونسان ونگوگ، (۱۸۹۰-۱۸۵۳) نقاش هلندی و هودلی نقاش
سوئیسی را میتوان از جمله کسانی دانست که در پیدایش این مکتب مؤثر بودهاند.
اکسپرسیونیسم مکتبی است شدیداً ضد واقعگرایی؛ و مکتب ناتورالیسم که
تقلید و تکرار و دوبارهسازی واقعیت و
طبیعت است و نیز اصل
حقیقت مانندی کلاسیسم را رد میکند و هدف آن القای تأثرها و حالتهای هنرمند یا شخصیتهای ساخته
ذهن او از طریق تعبیری است که هنرمند از آنا میکند، هنرمند این مکتب به حد افراطی ذهنگراست.
هنرمندان اکسپرسیونیست سعی دارند درون اشیا را نشان دهند؛ بیآنکه به نشان دادن بیرون آن بپردازند. اکسپرسیونیسم در
شعر به صورت توجه به اصوات و رنگ، و کوششهایی برای حسآمیزی که گاه به خاطر آنها مفهوم فدا میشود، ظهور میکند.
تحریف موضوعهای
جهان خارج و جابهجا کردن توالی زمان و بهکارگیری کوشش دقیق برای نشان دادن
دنیا آنگونه که در ذهن نا آرام مشوش میتواند
آشکار شود، از خصایص شعر اکسپرسیونیستی محسوب میشوند.
دوران نهضت ادبی اکسپرسیونیسم بسیار کوتاه بود و در فاصلۀ بین ۱۹۲۵-۱۹۱۵ را دربر میگرفت. در آلمان شعر اکسپرسیونیستی از ۱۹۱۰ تا اواسط ۱۹۲۰ که سوررئالیسم جایگزین آن شده، ادامه یافت و در مقولههای ادبی بیشترین تأثیر را در نمایش بهجا گذاشته است. از نمایشنامهنویسان اکسپرسیونیست در آلمان میتوان ارنست تولرو و برتولد برشت را نام برد. از آنجا که اغلب تأثیرات اولیه از هنرهای تجسمی مایه میگیرد، مثلاً وان گوگ، مونش ورودن و سپس پیکاسو؛ نقاشی در درجۀ اول قرار دارد و پس از آن نوبت شعر میرسد. در جایگاه سوم
تئاتر قرار دارد و به دنبال آن است که مسأله صحنهسازی و کورئو گرافی مطرح میشود. پس از اینها
رمان،
موسیقی و سینما وارد
عمل میشود و انتهای صف، معماری و هنر تزئینی قرار میگیرند در این میان هنر تبلیغات را هم نباید فراموش کرد. در واقع در برابر پوسترها و ویترین مغازهها بود که بعدها قسمت اعظم مردم با روحیه و سبک اکسپرسیونیسم آشنا شدند و به آن گرویدند.
اکسپرسیونیسم قالبهای سنتی را نفی میکند و از ادبیاتی
دفاع میکند که تنها ادبیات باقی نمیماند. اعتراض بر ضد قراردادهای موجود قالب هنری، درعینحال انکار چهرۀ جامعه بوژوایی است و قیامی بر ضد
نظم موجود. مکتب اکسپرسیونیسم در سال ۱۹۲۱ از میان رفت؛ اما تأثیر این انقلاب ادبی که هنرمندان آن تنها در یک نسل ظهور کرد، و بیش از ۱۰ سال دوام نیافت، هم در آلمان و هم بهطور کلی در ادبیات هنر
جهان باقی خواهد ماند و امروزه اکسپرسیونیسم بیشتر مجموعهای از تکنیکها و گرایشهاست تا نهضتی منسجم و سازمان یافته.
۱.
مکتبهای ادبی، سید حسینی، رضا؛ تهران، نگاه، ۱۳۸۴، جلد دوم، ص۷۱۲، ۷۰۷ ـ ۷۰۲.
۲.
فرهنگ اصطلاحات ادبی، داد، سیما؛ تهران، مروارید، چاپ اول، ۱۳۷۱، ص۵۰.
۳.
واژنامه هنر شاعری، میرصادقی (ذوالقدر)، میمنت؛ تهران، کتاب مهناز، چاپ سوم ۱۳۸۵، ص۳۳ ـ ۳۱.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اکسپرسیونیسم».