اکبرنامه تاریخ گورکانیان هند (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اکبرنامه تاریخ گورکانیان هند اثر شیخ ابو الفضل مبارک، یکی از مهمترین منابع تاریخی دوره سلاطین گورکانی
هند است که اطلاعات جالبی در مورد جغرافیای هند
و آسیای جنوب غربی را نیز در بر دارد.
انگیزه تالیف، اجرای فرمان
اکبر شاه به ثبت وقایع زمان اوست که به
زبان فارسی و با نثری متکلف، به رشته تحریر در آمده است.
پیش گفتار مصحح
و دو مقدمه از مؤلف در ضرورت چاپ
و تشریح مفصل کتاب، شیوه
و انگیزه تالیف آن، آغازگر مباحث میباشد.
قسمتی از مطالب به صورت تاریخ عمومی، از ابتدای خلقت
آدم علیهالسّلام تا امرای گورکانی
و بخشی نیز به صورت موردی (وقایع مهم زندگانی اکبر شاه گورکانی، از ولادت تا وفات وی) ارائه گردیده است.
مؤلف قصد داشته وقایع دوران اکبری، از بدو تولد تا زمان
مرگ وی را در سدههای مجزا (سی ساله) به رشته تحریر در آورد ولی پس از نوشتن دو سده اول (۹۵۰- ۹۸۰ ق
و ۹۸۰- ۱۰۱۰ ق) به دلیل کشته شدنش، شروع تالیف
سده سوم با شکست مواجه شده
و بقیه وقایع عمر اکبر شاه را محب علی خان به شیوهای نزدیک به سبک او، تکمیل کرده
و خاتم شیخ را در آخر کتاب آورده است.
اصل کتاب در سه جلد مجزا تالیف شده است:
شرح احوال خاندان
و اجداد اکبر شاه از آدم علیهالسّلام تا فوت همایون پادشاه، یعنی تا سوم
ربیع الثانی ۹۶۳ ق (کتاب حاضر، که تا ۱۳۸۵ ش فقط این جلد چاپ شده).
متضمن وقایع از سوم ربیع الثانی ۹۶۳ ق، جلوس اکبر شاه
و شروع اولین سال الهی تا نهم
جمادی الاول ۹۸۰ ق مطابق با سال هفدهم الهی، تولد سومین پسر اکبر شاه.
وقایع از سال ۹۸۰ ق، ورود اکبر شاه به پتن تا مرگ وی در ۱۰۱۴ ق.
مؤلف در تالیف این اثر، علاوه بر مشهودات
و مسموعات خود، از واقعات بابری، تاریخ رشیدی، ظفرنامه یزدی، تاریخ الحکمای شهروزی، قانون همایونی خواندمیر
و همایون نامه گل بدن نیز بهره مند شده است.
این کتاب با آنکه از تکلفات منشیانه
و تصنفات مترسلانه عاری است، متانت سخن
و استخوان بندی کلمات
و نشست مفردات
و تراکیب مستحسنه
و فقرات بیگانه در آن به قسمی است که تبعیت از آن برای دیگران، به دشواری میسر است.
خیلی از منشیان
و مورخان بعد از وی سعی بر این داشتهاند که تقلیدی از سبک نوشتاری وی بکنند، ولی سعیشان به جایی نرسیده است. از جمله این نوشتهها پادشاه نامه عبد الحمید لاهوری است که به
تقلید از اکبرنامه نگاشته شده
و گاهی آن را تکمیل اکبرنامه مینامند، ولی به اعتقاد محققان
و سبک شناسان، تقلیدی است ناموفق از این کتاب گران قدر.
تحلیل و تبیین وقایع تاریخی مندرج در این کتاب، برای روشن گری وقایع دوران سلطنت شاه اسماعیل اول،
شاه طهماسب اول
و هجده سال آخر پادشاهی شاه عباس اول، نه تنها مفید بلکه ضروری است؛ زیرا ارتباط معنوی
و دوستی بین شاه اسماعیل اول
و بابر شاه، پناهنده شدن همایون پادشاه به دربار شاه طهماسب اول جهت استمداد برای دست یابی به
تاج و تخت از دست داده اش
و مکاتبات دوستان شاه عباس اول
و اکبر شاه، بیان گر این است که در اکبرنامه، مطالب جالبی در خصوص روابط تاریخی
و سیاسی بین
ایران دور صفوی
و هندوستان اسلامی باید باشد.
این اثر، یکی از مهمترین منابع تاریخی دوره سلاطین گورکانی هند،
و به موازات آن یکی از مآخذ مهمی است که در نگرش مجدد به تالیف تاریخ دوره صفوی حایز اهمیت است.
علاوه بر پرداختن به شرح وقایع
و رخدادهای تاریخی دوران سه نفر از پادشاهان اولی این دودمان، مؤلف عنایت خاصی به مسائل جنبی مانند شرح حال برخی افراد، ذکر بعضی آداب
و رسوم
و... دارد که تا آن زمان پرداختن به آن رسم نبوده است.
در مورد شرح حال رجالی که در این دوران از ایران روگردان شده
و به
هندوستان آمدهاند، مانند محمد امین از قریه اقدای یزد، مطالب جالبی ارائه شده است.
از ویژگیهای دیگر این کتاب، اطلاعات ذی قیمتی است در مورد ولایات هندوستان،
افغانستان ، ما وراء النهر
و... که این اثر را به صورت یکی از منابع مهم جغرافیایی تاریخی در میآورد، از جمله ضمن شرح ترجمه حال عمر شیخ میرزا، پسر ابو سعید میرزا، اطلاعات دقیق
و مفیدی درمورد حدود
و مشخصات فرغانه ارائه میشود که حایز اهمیت است.
و نیز ضمن شرح تشریح وقایع ۱۰۰۵ ق (
سال ۴۲ جلوس) مطلب مفصل
و کاملی در مورد
قوس و قزح در
اختیار خواننده قرار میگیرد.
پیش گفتار ضمن بیان ضرورت چاپ کتاب، آثار هم ردیف آن را از جمله آثار الصنادید، طبقات اکبری، بدایع الوقایع
و... ذکر کرده
و مختصرا توضیح داده
و در ادامه، به بیان شرح حال مفصلی از مؤلف،
پدر و برادر او، تقسیمات
و ارزش کتاب پرداخته است.
در مقدمه مؤلف، بعد از حمد
و ثنای
خداوند متعال،
رسول اکرم صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم ، آل صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم
و اصحاب کرام ایشان، ضمن تفصیل نسخ ده گانه کتاب، به بیان انگیزه
و شیوه تالیف آن پرداخته است.
مطالب در سه بخش عمده تنظیم یافته است:
شامل سه قسمت: ۱- در خصوص بشارت غیبی در مورد تولد اکبر شاه: در این زمینه اتفاقاتی که بیشتر به افسانه شبیه است، به عنوان بشارتهای غیبی تولد پادشاهی برگزیده در آینده، آورده شده است؛ از جمله اینکه روزی مادر اکبر شاه، در نزدیکی ایام
ولادت او، بر هودجی میرفته که در اثنای راه، نظرش به باغ انبهای میافتد
و از برادر خود طلب انبه میکند. خواجه نیز اطاعت کرده
و انبهای چند آورده
و به دست ایشان میدهد که در نظرش پرتوی ناصیه بانو با آینه اشتباه میشود
و از او میپرسد که چرا به پیشانی خود آینه بسته است؟ وقتی با انکار بانو مواجه شده
و بهتر نگاه میکند، «پیشانی نورانی آن حضرت را به نور ایزدی تابان مییابد،
تعجب نموده
و حیران آن نور ازلی میگردد»
و از دیگران نیز میپرسد که آیا این نور را میبینند یا نه؟
و مؤلف نیز این نور را شعشعهای از انوار الهی
و نشان ظهور او مینامد. ۲- ذکر زایچههای تولد وی: در این قسمت تاریخ، ساعت
و نحوه تولد اکبر شاه که به وسیله اصطرلاب
و علوم غریبه ، توسط منجمان یونانی، هندی، عضد الدوله امیر فتح الله شیرازی
و مولانا الیاس اردبیلی پیش بینی شده بود، به همراه اختلافی که میان حکما در طالع او رخ داد، بیان شده است. ۳- شرح وقایع تیموریان از آدم تا تیمور: که شجره نامه
گورکانیان از آدم علیهالسّلام تا سلطان ابو سعید میرزا را نام برده
و به ذکر مختصری از خصوصیات
و حوادث زمان آنها پرداخته است.
ذکر فتوحات
و وقایع دوران امیر تیمور گورکان تا مرگ عمر شیخ میرزا، پدر بابر شاه.
در وقایع سال ۹۵۰ ق که عسکری میرزا، برادر همایون پادشاه، اکبر شاه را به عنوان
گروگان به
قندهار میبرد، مؤلف آداب
و رسوم
و سنت پاگیری کودک
و اقدام اطرافیان را در توفیق یافتن او شرح داده
و مینویسد «... رسم بزرگان آن است که چون فرزند را زمان روان شدن به پای رسد، پدر یا پدر کلان یا کسی که در
عرف به جای آنها تواند شد، دستار خویش برداشته در هنگام رفتن آن فرزند گرامی میزند، چنانچه آن نخل امید به زمین میآید».
پرداختن به مسائل کشت
و تولید محصولات کشاورزی
و رشد
و افزونی بعضی از این محصولات از جمله مواردی است که مؤلف هم زمان با تشریح وقایع تاریخی به آن میپردازد. از جمله ضمن بیان وقایع سال ۱۰۰۲ ق، اشارهای دارد به افزونی کشت
و برداشت
زعفران در کشمیر
و مقایسه آن با سالهای قبل.
ماجرای خودسوزی زنان هند بعد از مرگ شوهران خویش نیز از جمله موضوعات حاد اجتماعی آن روز هندوستان است که به بیان آن پرداخته میشود.
وقایع سلطنت بابر شاه تا مرگ همایون پادشاه در ۹۶۳ ق که هم زمان است با عزیمت اکبر شاه یازده ساله با بیرام خان به سوی
پنجاب ، که به دنبال مرگ همایون پادشاه در ۲۸
ربیع الثانی ۹۶۳ ق خطبه سلطنت در کلانور به نام وی خوانده میشود.
مؤلف در کتاب خود بیان گر باورهای عامیانه مردم هندوستان است. از جمله اینکه همراه شدن زاغ
و غلیواز همراه لشکر باعث پیروزی است؛
و یا اینکه حمله
و شکار شیری که از طرف چپ شکارچی نمایان شود، شگون ندارد
و...
شیخ ابو الفضل مورخی است که به گزارش فتوحات
و شرح توفیقات ولی نعمت خود بسنده نکرده، بلکه هم زمان با گام نهادن در این ساحل پر سنگ لاخ
و حادثه خیز، ساحل دیگر این رود عظیم تمدن بشری را در مینوردد تا با ظرافت ویژهای نشان دهد که چگونه «مردمان گمنام خانه میسازند،
عشق میورزند، کودک میپرورند
و...»
و این تا حدودی از حوصله
و حیطه جولان مورخان به دور بوده است. وی با قلم ساده
و روان خویش، اطلاعات باارزشی از ترجمه حال بزرگان آن روزگار
و مسائل مربوط به آنها ارائه میدهد، مثلا در ضمن شرح حادثه مرگ بابر شاه، نظری به شرح حال رجال علمی
و فرهنگی این دوره دارد
و اطلاعات مختصر
و مفیدی در ترجمه حال چند تن از این رجال از جمله: میر ابو البقا، شیخ زین صدر، سلطان محمد کوسه، مولانا شهاب الدین معمایی، مولانا یوسفی طبیب، ملا بقایی شاعر، خواجه نظام الدین علی خلیفه
و میر خواند مورخ، در اختیار خواننده قرار میدهد.
از مهمترین ویژگیهای تاریخی کتاب حاضر، داشتن متن کامل نامه شاه طهماسب به محمدخان تکلو، حاکم
خراسان و لله سام میرزا، جهت استقبال
و مهمان نوازی از همان پادشاه است که بر اثر شکست از شیر شاه افغانی روی به دربار شاه صفوی آورده بود. در این نامه تمام جزئیات مهمان نوازی از مبدا حرکت شاه تا رسیدن به قزوین جزء به جزء به رشته تحریر در آمده
و مطالعه آن، بیش از سایر منابع مشابه، خواننده را با آداب
و رسوم مهمان نوازی آن دوران آشنا میکند.
در سراسر کتاب هر جا نام شاهان ایران
و یا توران ذکر میشود، ضمن تشریح تاریخ مختصر ایشان، اقدام به ذکر شجره نامه آنها نیز میشود.
مؤلف در کتاب خود اشارهای نیز به آداب
و رسوم دوران شاه طهماسب صفوی در تبریز دارد. وی ضمن شرح آذین بندی شهر
تبریز توسط مردم به خاطر ورود همایون شاه به این شهر، صحبت از صدور مجوز جهت برگزاری گرگ دوانی
و چوگان بازی مینماید.
گزارش تراشیدن سر گنه کار
و سوار کردن وی بر خر بدون پالان
و دور میدان شهر گرداندن، یکی دیگر از نمونههای وضع اجتماعی
و آداب
و رسوم آن عهد بوده که مؤلف با دقت
و وسواس تمام بازگو کننده این چنین صحنه هاست. وی در جای دیگر، ستردن موی سر
و صورت را به عنوان علامت سوگ واری بیان میکند. هم چنین به میل کشیدن در چشم یاغیان
و سرداران شکست خورده اشارت دارد که نمونهای دیگر از سنتهای جاری در عرف کشورداری است، از آن جمله میل کشیدن به چشمان محمد سلطان میرزا به دستور همایون پادشاه.
درشرح مراسم
و آیینی که جهت جشن
ختنه سوران اکبر شاه ترتیب یافته بود، این مراسم، به مراسم
و آیین «کی قبادی
و کی کاوسی» تشبیه شده
و عظمت آن صد چندان جلوه داده شده است.
و نیز در شرح وقایع ۹۸۱ ق، مراسم ختنه سوران پسران اکبر شاه به طور جالب
و شنیدنی شرح داده شده است.
اگر چه مقام وزارت
و مورخی مؤلف، تمامی مقامات درباری وی را تحت الشعاع قرار داده بود
و او آن چنان در اکبر شاه نفوذ داشت که به قول اکثر مورخان حتی محسود شاه زادگان قرار میگرفت، در تمامی متن حاضر، اشارهای به مقام وزارت وی نشده است که علت این امر را میتوان در روحیه درویش مآبی
و فرهنگ دوستی او جست وجو کرد.
فهرست مطالب در ابتدا
و تعلیقات (که به توضیح
و شرح برخی کتابها، اشخاص
و اسامی که در متن آمده اختصاص دارد)
و فهرست سال شمار کتاب، در انتها آمده است.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.