اِسْتِضْعاف (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِسْتِضْعاف (به کسر الف، سکون سین و کسر تاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای ضعیف شمردن و ناتوان دیدن است.
مشتقات
اِسْتِضْعاف که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
اسْتَضْعَفُونِی (به کسر الف، سکون سین و فتح تاء) به معنای ناتوان دیدند؛
یَسْتَضْعِفُ (به فتح یاء، سکون سین و فتح تاء) به معنای ضعیف و حقیر میشمارد؛
اسْتُضْعِفُوا (به کسر الف، سکون سین و ضم تاء) به معنای مستضعفان است.
اِسْتِضْعاف به معنای ضعیف شمردن و ناتوان دیدن است.
در
مجمع البیان فرماید:
«الِاسْتِضْعَافُ: وِجْدَانُ الشَّیءِ ضَعِیفاً» راغب اصفهانی در
مفردات گوید:
«اسْتَضْعَفْتُهُ» یعنی او را ضعیف یافتم.
در
قاموس المحیط و
الصحاح گفته
«اسْتَضْعَفَهُ» او را ضعیف شمرد.
در
اقرب الموارد آمده: «اسْتَضْعَفَهُ: رَآهُ ضَعِیفاً»
در مقدمه
المنجد تصریح شده: یکی از معانی استفعال یافتن مفعول بر وصفی است، مثل
«استحسنه» یعنی او را نیکو یافت
«استعظمه» او را بزرگ یافت.
به مواردی از
اِسْتِضْعاف که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(قالَ ابْنَ اُمَّ اِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی.) «پسر مادرم قوم مرا ناتوان دیدند، خواستند بکشند مرا.»
(وَ جَعَلَ اَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ.) «اهل زمین را فرقهها کرد، گروهی را
ضعیف و حقیر میشمرد.»
(وَ قالَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ.) (و مستضعفان به مستكبران مىگويند: «
مکر و نيرنگ شما در
شب و
روز مايه
گمراهی ما شد.)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «استضعاف»، ج۴، ص۱۸۳.