اِسْتَکْبَر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِسْتَکْبَر:(اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنودُهُ) «اِسْتَکْبَر» از «
استکبار» به معنى «خود را بزرگ پنداشتن و گردنكشى كردن» است.
به موردی از کاربرد «اِسْتَکْبَر» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنودُهُ في الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ ظَنّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا يُرْجَعونَ) «سر انجام
فرعون ولشكريانش به ناحق در
زمین تکبر ورزيدند، و پنداشتند به سوى ما بازگردانده نمىشوند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنودُهُ في الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ ظَنّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا يُرْجَعونَ) يعنى حالشان حال كسى است كه برنگشتن به سوى ما در نظرش رجحان دارد، چون در سويداى
دل یقین به رجوع داشتند، هم چنان كه خداى تعالى در بارهشان فرموده:
(وَ جَحَدوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا) معاد را انكار كردند در حالى كه دلهايشان به آن يقين داشت، و اين انكارشان از
ظلم و گردنكشى بود.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
در
قرآن از استكبار مذمت شده است، چنانكه
قرآن به استكبار فرعون و فرعونيان و
عدم تسليم آنها در برابر
مبدأ و
معاد كه ريشۀ جنايات آنها نيز از انكار همين دو
اصل سرچشمه مىگرفت مىپردازد و مىگويد: فرعون و لشكريانش به ناحق در زمين استكبار كردند.
انسان ضعيفى كه گاهى قادر به دور كردن پشهاى از خود نيست و گاه يک موجود ذرّهبينى به نام ميكرب، نيرومندترين افراد را به زير
خاک مىفرستد، چگونه مىتواند خود را بزرگ معرفى كند و دعوى الوهيت نمايد.
در
حدیث معروف قدسى آمده است كه خداوند مىفرمايد:
«الْكِبْرِياءُ رِدائي وَ الْعَظْمَةُ إِزاري، فَمَنْ نازَعَني واحِدًا مِنْهُما أَلْقَيْتُهُ في النّارِ»«بزرگى رداى من است و
عظمت لباسى است كه به قامت كبريائى من دوخته شده، هركس در اينها با من منازعه كند او را به
دوزخ مىافكنم.»
بديهى است خدا نيازى به اين توصيفها ندارد، مهم اين است كه طغيانگرى انسان و جنايتگرى او زمانى شروع مىشود كه خود را گم مىكند و باد
کبر و
غرور مغز او را پر مىسازد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر
لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «استکبار»، ج۴، ص ۱۱.