اِبْلیس (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْلیس (به کسر الف و سکون باء) یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای
یأس از
رحمت خدا است.
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص نکوهش «
کبر»، استکبار
شیطان و ... از این واژه استفاده نموده است.
این واژه دوازده بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
اِبْلِیس به معنای یاس از رحمت خدا، که به شیطان نیز به همین جهت ابلیس گفته میشود.
با این بیان «ابلیس» وصف است نه اسم.
چنانکه در
مجمع البیان آمده است: «ابلیس نامی غیر عربی است».
البته عدهای دیگر بر این باورند که: ابلیس کلمهای عربی است و از ابلاس
مشتّق شده است.
در صحاح و
قاموس آنرا عربی و از ابلاس گرفتهاند.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (علیهالسلام) در
خطبه قاصعه در خصوص
مذمّت «کبر» فرموده است:
«فَاعْتَبِروا بِما كانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِإِبْليسَ، إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّويلَ، وَ جَهْدَهُ الْجَهيدَ، وَ كانَ قَدْ عَبَدَ اللهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَة ...عَنْ كِبْرِ ساعَة واحِدَة.» «
عبرت بگیرید از آنچه
خدا با ابلیس کرد که عمل طولانی و تلاش کامل او را در اثر تکبّر ساعتی باطل کرد با آنکه شش هزار سال به خدا
عبادت کرده بود.»
آن حضرت (علیهالسلام) همچنین خطاب به
حارث همدانی مینویسد:
«وَ احْذَرِ الْغَضَبَ، فَإِنَّهُ جُنْدٌ عَظيمٌ مِنْ جُنودِ إِبْليسَ.» «از خشم برحذر باش كه آن لشكرى بزرگ از لشكريان ابليس است.»
همچنین آن حضرت (علیهالسلام) در رابطه با استکبار ابلیس فرمودهاند:
«اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ، فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بَخَلْقِهِ، وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لاَِصْلِهِ فَعَدُوُّ اللهِ إِمامُ الْمُتَعَصِّبينَ، وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرينَ، الَّذي وَضَعَ أَساسَ الْعَصَبِيَّةِ ... أَلا تَرَوْنَ كَيْفَ صَغَّرَهُ اللهُ بِتَكَبُّرِهِ، وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ.» «نخوت و
غیرت نابجا وى را فرا گرفت و بر آدم به خاطر خلقت خويش
فخر فروشى كرد و به خاطر آفرينش خود در برابر آدم
تعصّب پيشه ساخت، اين دشمن خدا پيشواى متعصّبان و سر سلسله متكبّران است، كه اساس تعصّب را پى ريزى كرد ... مگر نمىبينيد كه چگونه خداوند او را به واسطه تكبّرش تحقير كرد و كوچک شمرد و در اثر بلند پروازيش وى را پست و خوار گردانيد.»
در همین
خطبه ابلیس را
فرشته (ملک) شمرده و فرموده است:
«فاعْتَبِروا بِما كانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِإِبْليسَ، إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ ... عَنْ كِبْرِ ساعَة ... كَلاّ، ما كانَ اللهُ سُبْحانَهُ لِيُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْر أَخْرَجَ بِهِ مِنْها مَلَكاً.» «عبرت گیرید از آنچه خدا با ابلیس کرد در اثر تکبر ساعتی، نه هرگز خدا بشری را به
بهشت در اثر تکبّر داخل نخواهد کرد با آنکه بدان وسیله ملکی را از آن بیرون کرده است.»
این واژه دوازده بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ابلیس»، ص۱۵۳.