اَصابع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَصابع:
(أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ) اَصابع: جمع
«اصبع» به معنى «انگشتان» است.
به موردی از کاربرد
اَصابع در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ) (و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه
ایمان بياورند تا تو آنها را بيامرزى، انگشتان خويش را در گوشهايشان قرارداده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند و در مخالفت اصرار ورزيدند و بشدّت استكبار كردند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در اين آيه مغفرت را هدف دعوت قرار داده، با اينكه هدف دعوت نخست ايمان آوردن ايشان و سپس مغفرت
خدا است و اين براى آن بود كه خواسته به خيرخواهى خود براى آنان اشاره كند و بفهماند كه اگر دعوتشان مىكند منظورش تنها و تنها تامين خير
دنیا و
آخرت ايشان است.
(جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ) معنايش اين نيست كه حقيقتا انگشت در گوش خود كردند، بلكه اين تعبير كنايه است از اينكه از شنيدن دعوت او استنكاف ورزيدند.
آيه مورد بحث ناظر بر رفتار قوم منحرف
نوح (علیهالسلام) است كه انگشتان خود را در گوشهايشان مىگذاشتند تا گفتار حق را نشنوند. نوح در ادامه سخنانش مىگويد:
«
خداوندا! من هر زمان آنها را دعوت كردم كه ايمان بياورند تا تو آنها را مشمول آمرزش خود قرار دهى، آنها انگشتان خويش را در گوشهاى خود قرار داده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند و در مخالفت و عدم ايمان اصرار ورزيدند و شديدا استكبار كردند»
گذاشتن انگشت در گوشها براى اين بوده كه صداى حق را نشنوند و پيچيدن لباس بر خويشتن يا به اين معنى است كه لباس بر سر مىانداختند تا پشتوانهاى براى انگشتان فروكرده در گوش باشد و كمترين امواج صوتى به پرده صماخ آنها نرسد و از آنجا پيامى به مغز منتقل نگردد! يا مىخواستند صورت خود را بپوشانند مبادا چشمانشان بر قيافه ملكوتى نوح، اين پيامبر بزرگ بيفتد در واقع اصرار داشتند هم گوش از شنيدن بازماند و هم چشم از ديدن!اين راستى حيرتانگيز است كه
انسان به اين مرحله از عداوت و دشمنى با حق برسد كه حتى اجازه ديدن و شنيدن و انديشيدن را به خود ندهد.
در بعضى از تفاسير آمده است كه بعضى از آن قوم منحرف دست فرزندان خويش را گرفته و نزد نوح مىبردند و به فرزند خود چنين مىگفتند: از اين مرد بترس مبادا تو را گمراه كند اين وصيتى است كه پدرم به من كرده و من الآن همان سفارش را به تو مىكنم (تا حق وصيت و خير خواهى را ادا كرده باشم).
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اَصابع»، ج۲، ص۵۶۵.