• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اَشُدّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَشُدّ (به فتح همزه، ضم شین و دال مشدد) از واژگان قرآن کریم به معنای استحکام نیروی جوانی و سنّ است.
اشدّ جمع شدّ است.
شدّ به معنای قوه می‌باشد.



اَشُدّ جمع شدّ است.
مثل اضرّ جمع ضرّ و شدّ به معنی قوه است.
مراد از اشدّ، استحکام نیروی جوانی و سنّ است.
بعضی آن‌ را جمع شدّه دانسته‌اند، مثل نعمة و انعم.
بعضی از اهل بصره گفته‌اند: آن مفرد است.
در جوامع الجامع فرموده: اشدّ حال اجتماع عقل، کمال خلق، نیرو و تمیز است.
آن از الفاظ جمع است که واحد ندارد.
در الصحاح و اقرب آن را از هیجده سالگی تا سی سالگی دانسته‌اند.


به مواردی از اَشُدّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - اَشُدّ ( آیه ۳۴ سوره اسراء)

(وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ اِلَّا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ‌ اَشُدَّهُ)
(و به مال يتيم، جز به بهترين طريق نزديک نشويد، تا به سر حدّ بلوغ رسد.)
منظور از بلوغ اشدّ، رسیدن بر شد و تعقّل و استحکام جوانی است‌.


۲.۲ - رُشْداً ( آیه ۶ سوره نساء)

(وَ ابْتَلُوا الْیَتامی‌ حَتَّی اِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَاِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ‌ رُشْداً فَادْفَعُوا اِلَیْهِمْ اَمْوالَهُمْ)
(و يتيمان را چون به حدّ بلوغ برسند، بيازماييد. اگر در آنها رشد كافى يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد.)
در آیه اول دفع مال یتیم به بلوغ اشدّ و در دوم به احساس رشد، مشروط است.
از این نکته روشن می‌شود که هر دو به یک معنی است.
این کلمه هفت بار در قرآن مجید آمده و همه توام با فعل بلوغ است و حکایت دارند اشدّ مرحله‌ای از عمر آدمی است که شخص به آن می‌رسد.


۲.۳ - شَدِیدٌ (آیه ۸ سوره عادیات)

(وَ اِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ)
(و به يقين او علاقه شديد به مال دارد.)
بعضی شدید را بخیل معنی کرده‌اند، یعنی انسان چون مال را دوست می‌دارد بخیل است.
راغب‌ گوید: شدید ممکن است به معنی مفعول باشد یعنی انسان به دوستی مال بسته شده است.
ممکن است به معنی فاعل باشد، گویا کیسه خود را برای دوستی مال بسته است.
مخفی نماند بهتر است آن را به معنی مفعول بگیریم، یعنی انسان طبیعتا به دوستی مال بسته شده است، مانند آیه ذیل:
(زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ)
یعنی: «الانسان معقود لحب الخیر.»



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۰و۱۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۷۵.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۹۲.    
۵. طبرسی، جوامع الجامع، ج۲، ص۵۴۸.    
۶. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۴۹۳.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۴.    
۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۲۸۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۲۴.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۹۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۴.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۹۴.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۶.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، صص۷۷.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۷۴.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۷۲    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۸.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۰.    
۲۰. عادیات/سوره۱۰۰، آیه۸.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۵۹۹.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۱.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۰.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۵.    
۲۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۷.    
۲۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اشُدّ»، ج۴، ص۱۰- ۱۱.    






جعبه ابزار