• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اولوا الْعَزْم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: اولوا العزم.


اولوا الْعَزْم (به ضم همزه و لام و سکون لام و زاء و فتح عین) از واژگان قرآن کریم به معنای صاحبان اراده، صاحبان تصمیم و استقامت است. ولی بنا به تفسیر ائمه (علیهم‌السّلام) عبارت‌ هستند از صاحبان شریعت مستقل، بنابراین عزم به معنی شریعت و کتاب است و آن با معنی اصلی عزم مناسب است.



اولوا الْعَزْم به معنای صاحبان اراده و صاحبان تصمیم و استقامت است. ولی بنا به تفسیر ائمه (علیهم‌السّلام) عبارت‌اند از صاحبان شریعت مستقل، بنابراین عزم به معنی شریعت و کتاب است و آن با معنی اصلی عزم مناسب است.


(فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ اُولُوا الْعَزْمِ‌ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ) (آن‌گونه كه پيامبران «اولوا العزم» صبر كردند، و براى عذاب آنان شتاب مكن!...) اولوالعزم گرچه به معنی صاحبان اراده و صاحبان تصمیم و استقامت است ولی بنا به تفسیر ائمه (علیهم‌السّلام) عبارت‌اند از صاحبان شریعت مستقل، علی هذا عزم به معنی شریعت و کتاب است و آن با معنی اصلی عزم مناسب است. اگر «من» در مِنَ الرُّسُلِ‌ برای تبعیض باشد نتیجه این می‌شود که بعضی از پیامبران اولوالعزم‌ هستند نه همه آنها و اگر برای بیان باشد اولوالعزم بودن همه پیامبران مراد است.
نظیر آیه‌ (فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْاَوْثانِ) (از پليدى بت‌ها اجتناب كنيد.) که «من» برای بیان است چنانکه ابن زید و جبائی وعده دیگر بر این عقیده‌اند، ولی اکثر مفسران آن‌را برای تبعیض گرفته‌اند و روایات مستفیض آن‌را تایید می‌کنند.
ناگفته نماند: قرآن مجید اصل دین را به پنج نفر از پیامبران اختصاص می‌دهد چنان‌که فرموده: (شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی اَوْحَیْنا اِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ اِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسی‌ اَنْ اَقِیمُوا الدِّینَ) (آيينى را براى شما مقرر نمود كه به نوح توصيه كرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستاديم و به ابراهیم و موسی‌ و عیسی سفارش كرديم اين بود كه: همان دين خالص را برپا داريد...)
ایضا آیه‌ (وَ اِذْ اَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ اِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ اَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً) (به خاطر آور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و همچنين از تو و از نوح، ابراهيم، موسى و عيسى بن مريم، و ما از همه آنان پيمان محكمى گرفتيم كه در اداى مسؤوليت كوتاهى نكنند.)
در آیه اول فرموده: دین شما همان است که به نوح، محمد، ابراهیم، موسی و عیسی (علیهم‌السّلام) وحی و توصیه شد، آیه دوم درباره اخذ عهد از همه پیامبران مخصوصا از پنج نفر فوق است. می‌توان از این دو آیه استفاده کرد که اولاً: اولوالعزم این پنج نفر هستند و ثانیاً: اولوالعزم کسانی‌ هستند که دارای کتاب و شریعت مستقل‌ هستند وگرنه همه پیامبران دارای صبر و ثبات و استقامت بوده‌اند.
در تفسیر صافی از اصول کافی از امام صادق (علیه‌السّلام) منقول است که: اولوالعزم عبارت‌اند نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد (علیهم‌السّلام) گفتند چرا اولوالعزم شدند؟ فرمود: چون نوح کتاب و شریعتی آورد پیامبران بعد از او همه شریعت و کتاب وی را اخذ کردند، تا ابراهیم صحف و شریعتی آورد که کتاب نوح را ترک کرد... پیامبرانی که پس از ابراهیم آمدند همه تابع شریعت، صحف و منهاج ابراهیم بودند، تا موسی تورات و شریعت خویش را آورد و صحف را ترک نمود، هر پیامبری که بعد از موسی آمد از تورات و شریعت موسی تبعیّت کرد تا عیسی انجیل و شریعتی آورد و شریعت موسی را ترک کرد، پیامبران بعد از عیسی همه شریعت وی را دنبال کردند تا محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد و قرآن را آورد، حلال او تا قیامت حلال و حرام او تا قیامت حرام است. اینان‌ پیامبران اولوالعزم هستند. بنابراین اولوالعزم به معنی صاحبان شریعت و عزم به معنی شریعت است.
در تفسیر صافی و تفسیر المیزان از اصول کافی از امام صادق (علیه‌السّلام) منقول است: «سَادَةُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ اُولُو الْعَزْمِ‌ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَی: نُوحٌ وَ ابْرَاهِیمُ وَ مُوسَی وَ عِیسَی وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَی جَمِیعِ الْاَنْبِیَاءِ» لفظ «المرسلین» در نسخه تفسیر صافی نقل نشده است.
پس از آنکه از روایات استفاده کردم که عزم در این آیه به معنی شریعت و کتاب است دیدم در تفسیر المیزان ذیل آیه فرموده: معنی عزم در اینجا یا صبر است... یا عزم بر وفا به میثاقی که از انبیاء گرفته شده... و یا به معنی عزیمة یعنی کتاب و شریعت است. معنای سوم حق است و آن همان است که روایات ائمه اهل بیت (علیهم‌السّلام) آنرا بیان می‌کند.
شیخ طبرسی (رحمةاللّه) در جوامع الجامع فرموده: اولوالعزم از پیامبران کسی است که شریعت تازه آورده و شریعت سابق را نسخ کند آنها پنج نفرهستند: حضرت نوح حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وعلیهم).
به قول بعضی آنها شش نفراند: حضرت نوح که بر اذیت قوم خویش صبر کرد، حضرت ابراهیم که بر آتش صبر نمود، حضرت اسحاق‌، حضرت یعقوب، حضرت یوسف، حضرت ایوب. به قول بعضی، آنها هیجده نفراند که در سوره انعام آیه ۸۳- ۸۶ ذکر شده‌اند، و به قولی چهار نفرهستند: حضرت ابراهیم، حضرت هود، حضرت نوح، حضرت محمد (علیهم‌السلام).
ناگفته نماند: حق همان است که از آیات استظهار کردیم و روایات بیان کرده‌اند و باید عزم را در آیه شریعت معنی کرد و اگر تصمیم و استقامت معنی کنیم و بگوییم آن مخصوص بعضی از پیامبران است این بر خلاف شئون پیامبران دیگر خواهد بود زیرا پیامبر بی‌ثبات، بی‌ارزش است.
خداوند درباره آنها فرموده: (وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ) سلام بر پيامبران!)
اگر بگویی: خداوند درباره آدم فرموده: (وَ لَقَدْ عَهِدْنا اِلی‌ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ‌ عَزْماً) (پيش از اين، از آدم پيمان اطاعت گرفته بوديم؛ امّا او فراموش كرد؛ و عزم استوارى براى او نيافتيم.) گوییم: درست است ولی پیامبر بودن آدم اول کلام است و شاید گفت که در آن حال پیامبر نبوده است.
اگر گویند: خداوند فرموده‌ (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی‌ بَعْضٍ) (ما بعضى از آن پيامبران را بر بعضى ديگر برترى بخشيديم...) گوییم: صحیح است که پیامبران بعضی بر بعضی فضیلت دارند ولی این بر خلاف آن است که بگوئیم غیر از پنج نفر همه فاقد تصمیم و ثبات بودند.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۴۶-۴۴۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۶۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۱۳.    
۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۳۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۶.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۱۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۳۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۰.    
۱۰. حج/سوره۲۲، آیه۳۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۳۵.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۷۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۲۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۰۷.    
۱۶. شوری/سوره۴۲، آیه۱۳.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۸.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۶.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۷.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۰۷.    
۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۷.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۹.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۷۷.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۱۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۵.    
۲۸. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۶، ص۴۶۲.    
۲۹. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۱۹۸.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۲۰.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۱۸.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۵۷.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳.    
۳۵. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۱.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۲.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۷۹.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷۳.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۲.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۶۳.    
۴۱. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۵.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۰.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۱۹.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۰۷.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۵۲.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۷۷.    
۴۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۳.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۰۹.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴۶۹.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۲۲.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۰۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اولوا العزم»، ج۴، ص۳۴۶-۴۴۸.    






جعبه ابزار