اهل سنّت و جماعت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَهْلِ سُنَّتْ وَ جَماعَت، اصطلاحی در گروهبندیهای مذهبی
مسلمانان که در طی
قرون متمادی ناظر به گرایش مذهبی
اکثریت مسلمانان بوده است.
نسبت به اهل سنت و جماعت با رعایت
اختصار ، به صورت «
سنی »
شهرت یافته است.
اصطلاح اهل سنت و جماعت، با قید
سنت ، مذاهب بدعتگذار و با قید جماعت، مذاهب اهل خروج را از جرگه اکثریت خارج کرده است؛ اما باید توجه داشت که مقصود از سنت و بدعت در اینجا،
سنت و
بدعت بر پایه تعریفی است که اکثریت از این دو اصطلاح داشتهاند.
در طول
تاریخ اسلام ، نمیتوان گروهی از مسلمانان را نام برد که نسبت
انحراف از سنت و گرایش به بدعت را برخود پسندیده باشند. در حال حاضر، تنها گروههایی از مسلمانان که از شمول تعبیر اهل سنت و جماعت خارج هستند، گروههای
شیعه و اباضیهاند، اما در
نگاه تاریخی، باید یادآور شد که برخی از شعب کلامی مسلمانان، همچون
معتزله و
مرجئه نیز از سوی اکثریت در شمار اهل سنت و جماعت شمرده نمیشدهاند.
در صورتی که تبیین مرزهای تاریخی میان اهل سنت و جماعت با گروههای دیگر موردنظر باشد، نکات بسیاری باید مورد توجه قرار گیرد، اما مرزبندی میان اهل سنت و جماعت و گروههای دیگر در عصر حاضر، عملاً بر مبنای دیدگاه مذاهب نسبت به خلفای نخستین صورت میپذیرد. بدین توضیح که اهل سنت و جماعت، با وجود گوناگونی طیفهای آن، بر مشروعیت خلافت ۴ خلیفه نخستین اتفاق نظر دارند، در حالی که شیعیان - به طور خاص امامیه و اسماعیلیه -
حضرت علی (علیهالسلام) را جانشین بلافصل
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میشمارند و اباضیه نسبت به
خلافت عثمان و حضرت علی (علیهالسلام)، انتقاداتی را وارد میدانند. شعبه
زیدیه از شیعه با وجود اینکه بیش از دیگر گروههای شیعه به اهل سنت و جماعت نزدیک گشتهاند، ولی هنوز برخی دیدگاههای مبنایی ایشان در باب امامت، این
فرقه را نیز از اهل سنت و جماعت متمایز نگاه داشته است.
از نظر اصول اعتقادی، اهل سنت و جماعت در اشکال کنونی آن، در طیفی میان اشعریه تا
سلفیه پراکندهاند و این تمایز از آن رو پدید آمده است که گروهی از عالمان در برخورد با مباحث اعتقادی راهی کلامی و استدلالی را میجستهاند، در حالی که گروهی دیگر، دست یافتن به عقیدهای نجاتبخش را در گرو پذیرش نصوص و پیروی
شیوه سلف (
صحابه و تابعین) در
پرهیز از مباحث کلامی و
تسلیم نسبت به نصوص شرعی دانستهاند.
گونهای خاص از گرایشهای اعتقادی اهل سنت و جماعت که در گسترهای از تاریخ در مشرق اسلامی از حیاتی
ممتد برخوردار بوده،
مکتب حنفیان اهل سنت و جماعت، و شکل کلامی شده آن، یعنی
مذهب ماتریدیه است.
درباره گروهبندیهای اهل سنت و جماعت در حوزه فقهی، باید گفت که از میان مذاهب گوناگون ایشان، ۴ مذهب
حنفی ،
مالکی ،
شافعی و
حنبلی در طول تاریخ بیش از همه اهمیت یافته و در حال حاضر نیز اکثریت
قریب به اتفاق اهل سنت و جماعت
پیرو همین مذاهب چهارگانهاند. به عنوان مذاهب دیگر فقهی در میان اهل سنت و جماعت باید از مذهب اوزاعی، مذهب سفیان ثوری، مذهب ابوثور و مذهب ظاهری یاد کرد که جز
آثار بسیار محدود از مذهب اخیر، همگی به تاریخ سپرده شدهاند. مذهب ظاهری امروزه به عنوان مذهبی از مذاهب هشتگانه مسلمین، مورد توجهی محدود قرار گرفته است. افزون بر آنچه یاد شد، باید حرکتهایی اصلاحگرا در
فقه اهل سنت و جماعت را مورد توجه قرار داد که به دنبال
استنباط مستقیم احکام فقهی از ادله و نصوص شرعی است و پیروی مذهبی خاص از
مذاهب اربعه را کنار نهاده است.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «اهل سنت و جماعت»، ج۱۰، ص۴۱۵۳.