اَهْلَ الْبَیْت (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَهْلَ الْبَیْت (به همزه مفتوح و سکون هاء و یاء و فتح لام و باء) از
واژگان قرآن کریم به معنای اهل خانواده یا خاندان است.
این واژه دو بار در
قرآن مجید آمده است:
أَهْل الْبَیْت به معنای اهل خانواده یا خاندان است.
به مواردی از
اَهْلَ الْبَیْت که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ اِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ) (اين
رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است؛ چرا كه او ستوده و داراى مجد و عظمت است.)
کلمهی اهل البیت فقط دو بار در قرآن مجید آمده است که در این آیه اشاره به اهل خانواده حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) دارد.
(اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) (
خداوند فقط مىخواهد پليدى
گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد.)
این همان آیه تطهیر است. آیه دیگری که کلمهی اهل البیت در آن است. و مراد از آن پنج تن آل عبا (صلواتاللَّهعلیهم) هستند.
مسلمانان به تبعیّت از قرآن، کلمه اهل بیت را در اهل بیت حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) استعمال کردهاند و به طوری شهرت یافته که اراده دیگری از این کلمه محتاج به قرینه است.
در
تفسیر ابن کثیر و غیره نقل شده که
عکرمه در بازار ندا میکرد و میگفت: آیهی تطهیر در شان
زنان حضرت رسول (صلّیاللَّهعلیهوآله) است و نیز نقل میکند که عکرمه میگفت: هر کس بخواهد با او
مباهله میکنم که این آیه درباره زنان آن حضرت است.
ناگفته نماند: عکرمه از
خوارج و از دشمنان
علی(علیهالسلام) و اهل بیت (علیهمالسّلام) است و این سخن از فرومایهای مثل عکرمه بعید نیست.
در اینجا به سه مطلب درباره آیه تطهیر اشاره میکنیم:
آیه تطهیر در سیاق آیات زنان حضرت رسول (صلّیاللَّهعلیهوآله) آمده ولی علی رغم عکرمه و
مقاتل، خود آیه بیان میکند که درباره زنان آن حضرت نیست.
زیرا چند آیه پیش از آیه تطهیر را میخوانیم میبینیم، در آنها زنان آن حضرت (صلّیاللَّهعلیهوآله) مخاطبند و همه به صورت جمع مؤنّث آمده مثل:
(کُنْتُنَّ، تُرِدْنَ، فَتَعالَیْنَ، اُمَتِّعْکُنَ، اُسَرِّحْکُنَ، مِنْکُنَ، لَسْتُنَ، اتَّقَیْتُنَّ، فَلا تَخْضَعْنَ، قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَ، اَقِمْنَ الصَّلاةَ، آتِینَ الزَّکاةَ، اَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ)بعد از این همه جمع مؤنثها یک مرتبه وضع کلام عوض میشود و به صورت جمع مذکر میآید و میفرماید:
(اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)میبینیم که در
آیه از جمع مؤنّث خبری نیست بلکه
(عَنْکُمُ وَ یُطَهِّرَکُمْ) هر دو جمع مذکّر آمده است. از این تغییر وضع یقین میکنیم که مراد از
(عَنْکُمُ وَ یُطَهِّرَکُمْ) جمعی است که همهشان و یا اکثرشان مرداند؛ وگرنه مثل
سیاق قبل میفرمود:
«لیُذْهِبَ عَنْکُنَّ الرجْسَ وَ یُطَهّرَکُنَّ»قابل توجّه است که بعد از این آیه باز سیاق عوض شده و راجع به زنان آن حضرت (صلّیاللَّهعلیهوآله) جمع مؤنّث آمده و آن، چنین است:
(وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ) (آنچه را در خانههاى شما از
آیات خداوند و
حکمت و دانش خوانده مىشود ياد آور شويد.)
اگر دشمنی با
حق، چشم عکرمه را کور کرده، ما بحمد اللَّه از خود قرآن واقعیّت را درک کردهایم.
بیشتر از هفتاد حدیث از طرق
شیعه و
اهل سنّت نقل شده که این آیه در باره پنج تن آل عبا (علیهمالسّلام) است؛
برای نمونه به
کتاب الدرّ المنثور ،
تفسیر طبری ،
تفسیر ابن کثیر ،
صواعق محرقه ابن حجر آیه اوّل از آیات نازله در شان اهل بیت،
صحیح ترمذی تفسیر
سوره احزاب و در ابواب مناقب باب مناقب اهل البیت،
صحیح مسلم کتاب فضائل الصحابه باب فضائل اهل بیت النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
و کتابهای دیگر رجوع کنید.
و از کتابهای
شیعه کافی است که به کتاب
الکلمة الغرّاء تالیف
شرفالدین، فصل ثانی
رجوع فرمائید.
نگارنده گوید: این سخن را با نقل یک روایت از صواعق محرقه ابن حجر بهپایان میبریم.
او در ذیل آیه اوّل از آیات نازله در شان اهلبیت (علیهمالسّلام) از ابو سعید خدری
صحابی مشهور نقل کرده که گفت:
این آیه (آیه تطهیر) در باره پنج نفر نازل شده: حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی و
فاطمه و حسن و
حسین (علیهمالسّلام).
عکرمه، مقاتل و غیر آنها هر چه میخواهند بگویند، حق بر اهل حقّ و بر اهل انصاف و تحقیق مثل آفتاب روشن است، در پای هر حقیقت و واقعیّتی قلمهای خطا - کار و زبانهای دروغگو و عکرمههای- فرومایه، دیده خواهند شد.
(لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ) (تا آنها كه
گمراه مىشوند، از روى
اتمام حجّت باشد و آنها كه
هدایت مىيابند، از روى دليل روشن باشد.)
«اهل البیت» فقط دو بار در
قرآن کریم ذکر شده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اهل»، ج۱، ص۱۳۷.