انواع تفسیر قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انواع تفسیر قرآن از مباحث مربوط به
علوم قرآنی به بررسی انواع تفسیرهای
قرآن میپردازد.
تفاسیر قرآن بر اساس طریق و شیوهای که هر
مفسر برای
تفسیر یک یا چند
آیه از
قرآن کریم انتخاب میکند به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
تفسیر به ماثور یا اثری یا روایی عبارت است از
تفسیر قرآن براساس
احادیث و روایات منقول از
حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و روایات و احادیث منقول از
صحابه و
تابعین (از نظر
اهل سنت) و روایات منقول از
ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) (از نظر
شیعه). مانند: ۱-
جامع البیان فی تفسیر القرآن،
ابن جریر طبری ۲-
تفسیر بحر العلوم،
ابولیث سمرقندی. ۳-
تفسیر صّافی،
ملاّ محسن فیض کاشانی.
مقصود از
تفسیر به رای،
تفسیر قرآن کریم به
اجتهاد مفسر است که آن بر دو قسم است:
این نوع
تفسیر به شروطش انجام میگیرد. از دانستن کلام عرب، و اسلوب آن، و معانی لغوی و وجوه دلالتهای آن و طریق استعانت از ادب جاهلی و معاصر نزول و آگاهی بر اسباب نزول و دانستن
ناسخ و منسوخ و عدم تعارض با
آیات محکمات، و
تفسیر ماثور و
سنّت و
اجماع، و سایر ادواتی که
مفسّر به دانستن آنها محتاج است و بکار بردن مقتضای این علوم و شروط در اجتهاد با نیت خالص برای فهم «مراد الله».
تفسیر به رای ممنوع آن رای و اجتهاد دلخواه است. با اخلال در یکی یا چند تا از شرایط مزبور.
به عبارت دیگر، منظور از
تفسیر به رای این است که انسان آراء و نظراتی را به عنوان پیش فرضها و پیشداوریهای تردیدناپذیر کسب نموده سپس به
قرآن کریم مراجعه مینماید و مفهوم
آیات الهی را براساس همان نظرات بدست آورد.
و به عبارت دیگر
قرآن کریم را با آراء خویش تطبیق دهد که چنین شخصی گرفتار خود رایی بوده و به دلخواه خویش آیات الهی را
تفسیر میکند.
نمونههایی از
تفسیر به رای ممنوع را در گفتار و نوشتههای کسانی که دارای عقاید التقاطی هستند و فرقههائی که انحراف فکری و عقیدتی دارند و خود را پیرو
اسلام هم میخوانند میتوان مشاهده نمود. و حتی فرقههای گمراهی که فاقد دین هستند و پیرو دینهای ساختگی استعماری میباشند برای
رفع موتنع برای مسلک دروغین خویش جسارت و گستاخی
تفسیر به رای ممنوع در
قرآن کریم را به خود دادهاند!
برای مثال:
تفسیر اژدها (ثعبان) در داستان
حضرت موسی (علیهالسّلام) در
قرآن، به (اژدهای نفس! ) و
تفسیر «
ید بیضاء» که به معنای روشنی و نورانیت دست حضرت موسی به عنوان
معجزه است، به اینکه (دستها قبل از تماس با اشیاء مادی دنیوی پاک و نورانی هستند!! ) و
تفسیر «عصای» حضرت موسی به (عصای قدرت!! ) و
تفسیر آیه «یُریدُ اَن یُخرجَکُم مِن اَرضِکُم» که
فرعون به قوم خود گفت موسی (علیهالسّلام) میخواهد شما را از سرزمینتان براند؛ به اینکه موسی (علیهالسّلام) میخواست آنها را از سرزمین بشر مادی به نور روحانیت بیرون کند. و تهدید ساحران از سوی فرعون با عبارت «لاُصَلَّبَنَّکُم
فی جُذُوعِ النَّخلِ» (شما را بر شاخههای درخت خرما به دار خواهم آویخت)؛ به اینکه فرعون گفت شما را بر شاخههای تعلقات و پیوندهای دنیا و زر و زیور آن گرفتار میسازم!!
همچنین
تفسیر آیات مربوط به
حضرت ابراهیم آنجا که خداوند در پاسخ او مبنی بر چگونگی زنده شدگان دستور میدهد چهار پرنده را گرفته سر ببرد و گوشت و استخوان آنها را درهم آمیزد؛
به اینکه:
خداوند به خلیل خود ابراهیم دستور داد: طاووس بُخل، کلاغِ حرص، کرکسِ غضب، خروس شهوت را سر ببرد!! هنگامی که او با «کارد صِدق» این درندگان را سر برید و آثار آنها از وجود او بریده شد وسیلهای برای گناه و دری به سوی آتش در وجود او باقی نماند و لذا آتش بر او سرد و سالم شد.
اینها از مصادیق بارز
تفسیر به رای ممنوع در
قرآن کریم به شمار میروند که نویسندگان و
مفسران آنها بدون هیچ دلیل و قرینهای ظواهر آیات را بر اساس نظر و عقیده شخصی و منطبق بر اغراض شیطانی خود
تفسیر نموده و مفاهیم و معانی آیات را به صورت انحرافی بر آراء خود انطباق داده و در حقیقت فکر و اندیشه شیطانی خود را بر آیات
قرآن تحمیل نمودهاند.
و بنگرید به «
تفسیر به رای ممنوع
قرآن کریم» درباره
سوره فلق از نویسندهای که میگوید:
«بگو پناه میبرم به نوزایی قوانین، سررشتهدار سپیده دمان، سپیده دمان انقلاب، سپیده دمان سیاهی شکافی تاریکی شکن، اغوا شکن، تزویر شکن، اوهام شکن، خرافه شکن، بیداد شکن، از شر آنچه کهنه شده است... و از شر هر نظام سیاهی! که با فضای هستی آنها را فرا گیرد و از شر قدرتهای افسونگر و دمنده در گرههای ارادهی خلقها با وسائل تبلیغی، رسانههای گروهی...».
تفسیری را گویند که به ترتیب آیات و سورههای
قرآن انجام پذیرد. مانند:
المیزان فی تفسیر القرآن علامه طباطبایی.
همچنان که از نام آن پیداست عبارت است از جمع کردن آیات متفرقه در سورههای
قرآن که متعلق به موضوعی یکسان از نظر لفظی و حکمی هستند، و
تفسیر آن بر حسب مقاصد
قرآنی، به عبارت دیگر علمی است متعلق به موضوعی از موضوعات حیات اجتماعی یا دینی یا فکری و... که از دیدگاه
قرآنی و با جمع آوری آیات مربوطه صورت میگیرد.
و یا میتوان گفت: علمی است که قضایا را حسب مقاصد
قرآنی از خلال یک
سوره یا بیشتر مورد بررسی قرار میدهد. ناگفته نماند که این نوع
تفسیر را نمیتوان از بقیهی
تفاسیر مانند
تفسیر لغوی یا تحلیلی و یا بلاغی بی نیاز دانست، بلکه این
تفسیر ثمرهی دیگر
تفاسیر است، به گونهی که
مفسر پس از تخصص در
تفسیر لغوی و تحلیلی و اجمالی و غیره، امکان فهم و جمعآوری آیات در یک موضوع و تناسب بین آنها را آسانتر خواهد یافت. مانند:
مفاهیم القرآن، اثر
آیتالله جعفر سبحانی و ترجمهی آن با عنوان
منشور جاوید قرآن. و
تفسیر موضوعی قرآن، اثر
آیتالله عبدالله جوادی آملی. و
تفسیر پیام قرآن، اثر
آیتالله ناصر مکارم شیرازی و دیگران.
تفسیری است که
مفسران با اهتمام غالب به شناخت و اجتهاد در لغات و ریشه و اشتقاق
قرآن و با گرایش به مباحث صرفی و نحوی و بلاغی عبارات و کلمات
قرآن و ساختار و اسالیب کلام مانند
کنایه،
تشبیه،
تمثیل و... به
تفسیر اجتهادی
قرآن میپردازد. مانند:
جوامع الجامع شیخ طبرسی.
هرگونه عملیات عقلانی و کار بستِ قوهی فهم و درک و درایت که آیات
قرآن را مفهومتر و مقاصد آن را روشنتر کند،
تفسیر عقلی یا اجتهادی است
مانند:
التبیان فی تفسیر القرآن شیخ طوسی.
مجمع البیان شیخ طبرسی.
در تفسیرهای فقهی، همّت و اجتهاد بیشتر
مفسران، به شناخت و دریافت احکام فقهی الهی از آیات
قرآن است. مانند:
زبدة البیان فی احکام القرآن مقدس اردبیلی.
مفسران با سبک و گرایش کلامی براساس مکتب خود به
تفسیر آیات میپردازند. مانند:
تفسیر آسان محمدجواد نجفی خمینی.
مفسر با گرایش و مذاق فلسفی به
تفسیر قرآن میپردازد. مانند:
انوار درخشان سید محمد حسینی همدانی.
مفسر آیات
قرآن را به سبک عرفانی و باطن و رمزی و اشاری
تفسیر میکند. مانند:
تفسیر ابن عربی.
تفسیر علمی یعنی حکم به وجود اصطلاحات علمی در عبارتهای
قرآن، و تلاش برای استخراج اندیشههای علمی، فلسفی و علوم مختلف از آیات.
برخی گفتهاند در
تفسیر علمی،
مفسّر تلاش میکند عبارتهای
قرآنی را در سایهی آنچه که علم ثابت کرده است، فهم نماید و اسرار اعجاز آن را کشف کند، از آن جهت که آیات
قرآن در بردارندهی اطلاعات دقیق علمی بوده که در هنگام نزول
قرآن، بشر به فهم آن دست نیافته بود
و نیز گفتهاند:
تفسیر علمی،
تفسیری است که
مفسّر، عبارتهای
قرآن را با نظریهها و اصطلاحات علمی تطبیق میدهد و تمام تلاش خویش را به کار میگیرد تا مسائل مختلف علوم و اندیشههای فلسفی را از آن استخراج نماید.
مانند: «
تفسیر مفاتیح الغیب»
فخر رازی و «
الجواهر فی تفسیر القرآن»
شیخ طنطاوی.
مفسر از منظر پدیدهها و حوادث اجتماعی به آیات مینگرد. مانند:
احسن الحدیث سید علیاکبر قریشی.
مفسران به جنبههای اخلاقی و هدایتی
قرآن میپردازند. مانند:
اطیب البیان فی تفسیر القرآن سید عبدالحسین طیب.
مفسر در
تفسیر خود به دو روش روایی و عقلی استناد کند. مانند:
تفسیر «
الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین»
سید عبدالله شبر.
در این نوع
تفسیر موضوعات
قرآنی به صورت نقاشی، فیلم، نمایشنامه، انیمیشن و... بیان میشود مانند:
تفسیر تصویری محسن قرائتی.
•
رمضان رضایی و یدالله رفیعی، تاریخ علوم در اسلام، برگرفته از مقاله «انواع تفسیر قرآن»، تهران:پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۲/۲۶.