• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انقلاب مشروطیت ایران‌ (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



این اثر از کتاب‌ها و اسناد تاریخی دسته یکم و آثار خارجی پرآوازه در باره پدیده تاریخی نهضت مشروطیت ایران (۱۳۲۳ ه. ق) به شمار می‌رود که در همان روزگار نوشته و منتشر شده است و اطلاعات فراوان و تحلیل‌های کمابیش سامان مند تاریخی در باره دگرگونی‌های آن روزگار ایران عرضه می‌کند.



اثر براون یازده فصل دارد. رخدادهایی که وی آنها را برشمرده است، از آغاز نهضت (اول محرم ۱۳۲۳/ هشتم مارس ۱۹۰۵)، یکی پس از دیگری به وقوع می‌پیوندد. اگر چه هر یک از این حوادث از دید تاریخی مهم می‌نمایند، و هر یک از آنها به طور مستقل نمونه‌های روشنی از نهضت مشروطه به شمار می‌روند، هیچ یک به تنهایی جهت حرکت فعالان جنبش را نشان نمی‌دهند و نویسنده خطهای اصلی پیوند آنان را با یک دیگر ترسیم نمی‌کند و از این رو، بررسی هر یک از این رویدادها به تنهایی سودمند نیست و اعتباری ندارد و اهمیت خودش را از دست می‌دهد.




۲.۱ - فصل اول

نویسنده در فصل نخست، با اشاره به تاریخ زندگی، سفرها و آشنایی سید جمال الدین ، پیشوای اتحاد اسلام با برخی از رجال سیاسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و دینی آن روزگار، به پاره‌ای از جنبش‌های کشورهای آسیایی و جهان اسلام و سپس به جنبش مشروطه خواهی در ایران می‌پردازد. وی در چند جا از نفوذ و تاثیر روحانیان در خیزش انقلاب مشروطه ایران و جایگاه سید جمال الدین در این نهضت یاد می‌کند در باره پیشینه این جنبش گزارش می‌دهد: سابقه رستاخیز ایران که با اعطای قانون اساسی به فرمان مظفر الدین شاه (پنجم اوت ۱۹۰۶) اوج گرفت و تنها زمانی با کودتای ۲۳ ژوئیه ۱۹۰۸ متوقف شد، از قیام توفیق مند در برابر انحصار تنباکو (۱۸۹۱) سرچشمه می‌گرفت. باورهای فعالان جنبش، ناخرسندی همه مردم را به دنبال آورد و پنج یا شش سال پیش از این، به همت سید جمال الدین میان ایرانیان رواج یافت.
بنا بر این، نویسنده یکی از عوامل خیزش مشروطیت و فراگیری اندیشه‌های اصلاح طلبی را، کوشش‌های سید جمال می‌شمرد و به مجلات المنار و ضیاء الخافقین اشاره می‌کند که به همت او در اروپا چاپ می‌شد. این رسانه‌های مکتوب، از ابزارهای سید برای گسترش اندیشه هایش بود. سید محمد رشید، سردبیر المنار، سه سند مهم به قلم سید جمال الدین منتشر کرده است که آشکارا ماهیت و تاثیر گذاری سید را در روند رخدادهای ایران نشان می‌دهد.
از میان این سه سند، وی به نامه سید به میرزای شیرازی در سامرا اشاره می‌کند و به بررسی اش می‌پردازد. به گفته براون، این نامه، آن روحانی بزرگ را به کاری در زمینه امتیاز تنباکو واداشت و موجب شد که نخستین گام برای هم بستگی روحانیان قدرت مند ایران با حزب مردمی یا ملی گرا برداشته شود.

۲.۲ - فصل دوم

او در فصل دوم، به سفرهای ناصر الدین شاه به اروپا و قراردادهای او با برخی از شرکت‌های خارجی می‌پردازد و از اختلاف‌ها و استعفاهایی سخن می‌گوید که در دستگاه حکومتی او رخ می‌داد. نویسنده با آوردن گزارش‌هایی در باره مطالبی از روزنامه قانون که به همت ملکم خان در لندن منتشر می‌شد، جزییات مسئله قرارداد امتیاز تنباکو را بازگو می‌کند. بر پایه این قرارداد (هشتم مارس ۱۸۹۰)، امتیاز تنباکو، ضبط و مهار کامل تولید، فروش و صدور کل تنباکوی ایران، به مدت پنجاه سال به انگلیسی‌ها داده شد. نویسنده، سفرها و هزینه‌های گزاف شاه و قرارداد او را با شرکت‌های خارجی، سبب انگیزش مردم در برابر حاکمیت می‌داند و از سویی بر تاثیر آمدن بسیاری از خارجیان به ایران از طریق این شرکت‌ها تاکید می‌کند. وی هم چنین به تاثیر گذاری روحانیان و برخی از روشن فکران در آگاه کردن مردم اشاره می‌کند: در آغاز دسامبر ۱۸۹۱، نامه‌ای از حاجی میرزای شیرازی، «مجتهد سامره» رسید که در آن مردم را تا لغو امتیاز، به تحریم استعمال تنباکو فراخوانده بود. این ضربه ماهرانه و خردمندانه که بی هیچ شورش عملی، امتیاز انحصار کالای تحریم شده را بی ارزش ساخت و وفاداری و خویشتن داری مردمی که فرمان این رهبر روحانی را گردن نهادند، از دید براون قدرتی وصف ناشدنی است.

۲.۳ - فصل سوم

اینکه میرزا رضا کرمانی، ناصر الدین شاه را در آرامگاه شاه عبد العظیم کشت ( ذی القعده ۱۳۱۳/ مه ۱۸۹۶) و ماجرای زندانی شدن و صورت استنطاق و جواب‌ها و اعتراف‌های وی، از مطالب فصل سوم کتاب است. قتل ناصر الدین شاه، نخست در روزنامه‌ها به بابیه نسبت داده شده بود که از دید نویسنده، نسبتی نادرست است و با نظریه و اخلاق و سیاست بابیان ناسازگار می‌نماید. او این نسبت دادن را به روحانیان منسوب می‌کند و می‌افزاید آنان همواره می‌کوشند دشمنان خود را بدین چیزها متهم کنند.

۲.۴ - فصل چهارم

فصل چهارم کتاب به رویدادهای پس از ۱۸۹۶ میلادی می‌پردازد. نویسنده، ناخرسندی مردم را که به جنبشی فراگیر انجامید، معلول رخدادهایی چون سفرها و ولخرجی‌های شاه، استثمار کشور در دست بیگانگان، ظلم و تعدی بلژیکی‌ها در اداره گمرکات و ستم حاکمان می‌داند و آزار دادن چند تاجر سرشناس تهران را در اواخر ۱۹۰۵ و اوائل ۱۹۰۶، جرقه این قیام می‌خواند.
حوادث پس از روی کارآمدن محمدعلی شاه تا کودتای ۱۹۰۷، قرارداد اوت ۱۹۰۷، کودتای ۲۳ ژوئن و انهدام نخستین مجلس، مبارزه در تبریز ، اعاده مشروطیت، جلوس احمد شاه و برپایی حکومت جدید، درون مایه دیگر فصل‌های کتاب است. براون، اثر خود را با آوردن ۲۵ یادداشت در باره شخصیت‌هایی مانند مظفر الدین شاه، امین الدوله، اعتماد السلطنه، شیخ هادی نجم آبادی، سید جمال الدین، میرزا احمد کرمانی و برخی از دیگر موضوع‌ها پایان می‌دهد.


براون، بر پایه اطلاعاتی که بر اثر ارتباطش با برخی از افراد و گروه‌ها مانند تقی زاده، علامه قزوینی و بابی‌ها به دست آورده بود و گاهی با استناد به تاریخ بیداری ایرانیان، نوشته ناظم الاسلام کرمانی، سه سال در دربار ایران، نوشته دکتر فوریه (پزشک فرانسوی ناصر الدین شاه)، اقتصاد معاصر ایران و مسائل مالی آن، نوشته لورینی و برخی از منابع و روزنامه‌های خارجی، رویدادهای مشروطه را نقل و بررسی می‌کرد.
ناهمسانی اطلاعات کتاب و یک سویه بودن منابع آن، تاثیر گذاری پیش فرض‌های نویسنده در گزارش‌های او مانند مثبت دانستن تاثیر انگلیس در جنبش مشروطه، پشتیبانی او از بابیان، داوری‌های یک سویه و نادرست در باره برخی از افراد و جانبداری وی از مجلس اول، از کاستی‌های این کتاب شمرده شده‌اند. نویسنده در ترجمه واژگان فارسی، به گفته خودش بسیار ریزبینانه رفتار کرده و متن این اثر را در سنجش با متن دیگر آثارش بیشتر غربال کرده است.
یادداشت‌های مترجم محترم در پایان کتاب بسیار سودمندند و با توجه به فصل‌های یازده گانه کتاب اطلاعات و اسناد مهمی عرضه می‌کنند. احوالات میرزا رضا کرمانی و مکتوب عربی سید جمال الدین به مرحوم حاج میرزا محمدحسن و نامه اش به علمای ایران، در پایان کتاب آمده است.


نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار