انس علما با قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فیض کاشانی از قول یکی از حکیمان میگوید که ابتدا
قرآن را میخواندم و لذتی نمیبردم. چندی بعد که آن را میخواندم، چنان که گویی آن را از
رسول الله (صلی الله علیه وآله) میشنوم که بر اصحابش میخواند. بالاتر رفتم و آن را از
جبرئیل شنیدم که بر
پیامبر (صلی الله علیه وآله) میخواند. از آن هم بالاتر رفتم و اینک آن را از خود
خداوند میشنوم و لذتی میبرم و تنعمی دارم که نمیتوانم از آن بگذرم.
شیخ مفید شبها اندکی میخوابید و بیشتر به نماز، مطالعه، تدریس یا تلاوت
قرآن مجید میپرداخت.
محدث قمی مینویسد: «...
میرداماد قرآن مجید را بسیار تلاوت مینمود به طوری که یکی از افراد مورد
اعتماد برای من نقل کرده که در هر شب پانزده جزء قرآن میخواند.»
علامه مجلسی اول در اجازهای که برای فرزندش ملا محمد باقر (صاحب
بحار الانوار ) نوشته، او را به
قرائت یک جزء قرآن در هر روز و... سفارش کرده است.
عباداتی که شیخ
انصاری از سن بلوغ تا آخر عمر بر آن مداومت میکرد گذشته از فرائض... قرائت یک جزء قرآن،
نماز جعفر طیار، زیارت جامعه و عاشورا در هر روز بود.
علامه طباطبایی شبهای
ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه میکرد و بعد به
دعا و قرائت قرآن، نماز و ذکر میپرداخت.
مرحوم
اقبال لاهوری که در اواخر زندگیاش، دچار ضعف و بیماری چشم شده بود و از مطالعه نیز محروم مانده بود، تنها مونسش قرآن بود، اما با همان اندک بینایی، به قرآن مینگریست و با لذتی سرشار از
ایمان ، آیات را قرائت میکرد و میگفت: پدرم به من
توصیه کرده است که؛ فرزندم! هر گاه قرآن میخوانی، چنان بخوان که گویی خداوند آن را بر تو نازل کرده است.
فیض کاشانی از قول یکی از حکیمان میگوید که ابتدا قرآن را میخواندم و لذتی نمیبردم. چندی بعد که آن را میخواندم، چنان که گویی آن را از رسول الله (صلی الله علیه وآله) میشنوم که بر اصحابش میخواند. بالاتر رفتم و آن را از جبرئیل شنیدم که بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) میخواند. از آن هم بالاتر رفتم و اینک آن را از خود
خداوند میشنوم و لذتی میبرم و تنعمی دارم که نمیتوانم از آن بگذرم.
حضرت
امام خمینی قدس سره با قرآن انس بسیار داشت، در شبانه روز، به خصوص هنگام
نماز شب ، به تلاوت قرآن میپرداخت و در هر فرصتی که به دست میآورد، مشغول تلاوت قرآن میشد، هنگامی که در پاریس بود، وقتی خبرنگارها برای مصاحبه به محضرش میآمدند، معمولا حدود ده دقیقه یا یک ربع برای آماده کردن دوربین هایشان معطل میشدند، امام در همین فرصت به تلاوت قرآن مشغول میشد، بعضی از حاضران میگفتند: خود را برای مصاحبه آماده کنید (یعنی فعلا قرآن نخوانید).
فرمود: آیا در این چند دقیقه وقتم ضایع شود.
علاوه بر این، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان، حضرت امام دستور میداد برای افرادی که مورد نظر مبارکش بود، چند بار قرآن قرائت شود.
حتی در روزهای آخر عمر، که در بستر بیماری بود، دوربین مخفی لحظههای دشوار زندگی اش را ثبت کرد و همه دریافتند که در نیمههای شب قرآن به دست داشت و مشغول تلاوت بود.
حضرت امام خمینی قدس سره به
عظمت قرآن توجه عمیق و مداوم داشت و به طور جدی مقید بود تا در ظاهر و
باطن به قرآن احترام گذاشته شود، خاطرههای زیر صحت این سخن را نشان میدهد:
شخصی چند قرآن به قطع کوچک (شامل چند سوره از قرآن) به خانه امام آورد تا امام آنها را
تبرک کند و سپس به
جبهه بفرستد.
امام که گمان میکرد، نبات یا چیز دیگری است، پرسید: داخل پاکت چیست؟
پاسخ دادند: قرآنهای کوچک است، که شامل چند سوره است، آوردهاند تا برای جبهه تبرک شود.
امام ناگهان به طور بی سابقهای برآشفت، مضطربانه دستش را عقب کشید و با لحنی تند و عتاب آمیز فرمود: «من قرآن را تبرک کنم؟ این چه کارهایی است که میکنید؟! »
امام به طور معمول در حسینیه جماران روی صندلی مینشست، ولی یک روز وقتی وارد
حسینیه شد، با اینکه صندلی در جای خود بود، روی زمین نشست، زیرا آن روز نفرات ممتاز مسابقات قرآن آمده بودند و قرار بود در آن جلسه چند آیه از قرآن تلاوت شود.
روزی امام طبق معمول روی صندلی نشسته بود، که قرآنی آوردند و روی
زمین گذاردند، امام وقتی متوجه شد، بی درنگ آن را برداشت، روی میزی که در کنارش بود، گذاشت و فرمود: «قرآن را روی زمین نگذارید.»
امام خمینی در
صحیفه نور میفرماید: ... و این جانب از روی جد، نه تعارف معمولی میگویم از عمر به باد رفته خود، در راه
اشتباه و جهالت تاسف دارم و شماای فرزندان برومند اسلام، حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهای از آن را محط نظر و مقصد اعلای خود قرار دهید، مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از کردهها پشیمان و تاسف بر ایام جوانی بخورید، همچون نویسنده... .
علامه طباطبایی نیز میفرماید: ... لازم به ذکر است که افرادی که توانستهاند ذهن خود را پاک و صاف نموده، از خواطر مصفا کنند و سلطان
معرفت برای آنان
طلوع نموده است، در یکی از دو حال بوده: اول در حین تلاوت
قرآن مجید در این فکر بودند که قاری حقیقی کیست؟ در آن وقت، بر آنان منکشف میشده که قاری حقیقی قرآن، خداست.
دوم: از راه توسل به
حضرت ابا عبدالله (علیهالسّلام) ، زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم است.
علامه حسن زاده آملی نیز در این باره میفرماید: با قرآن بیشتر محشور باشید، در قرآن تعمق نمائید، بسیار چیزها میفهمید. من اراد العلم فلیثور القرآن، «تثویر» به معنی شخم زدن و زیر و رو کردن است، آن کس که طالب
علم و فضل است، بایستی در قرآن تدبیر و تعمق کند.
پس عزیزان همدل و صمیمی! بیائید بر
سفره الهی بنشینید که هر چه جانتان بخواهد در آن یافت میشود، چیزهایی که حتی چشم از دیدن آنها لذت میبرد، بیائید به سوی ادبستانی که برتر از آن
ادب و بالاتر از معلم آن مؤدبی نمییابید، در پیشگاه قرآن به درس بنشینید، استاد هم خدا باشد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انس علما با قرآن».