انار در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انار نام
میوه ای است که در
قرآن به مناسبت از آن یاد شده است.
برابر
عربی،
انار «
رمّان » است که ریشه آن را «ر م م»
یا «ر م ن»
دانستهاند.
با توجه به وجود این
واژه در زبانهای
پهلوی ،
سریانی ،
عبری و... برخی آن را واژهای دخیل در زبان عربی با ریشه و اصل نامعلوم میدانند؛ همچنین احتمال دادهاند «رمّان» واژهای ماقبل سامی باشد که سامیان از آن بهره بردهاند
و بدینسان به مجموعه زبانهای سامی وارد شده است.
انار در دورانهای بسیار قدیم شناخته شده و نخستین محل رویش آن،
ایران بوده است.
انواع
میوه آن خواص ویژهای داشته و در
طب قدیم برای
درمان بیماریها بهکار میرفته است؛ همچنین برای جوشانده شکوفه، پوست و ریشه آن و نیز شاخههای آن خواصی ذکر کردهاند.
دستهای از
روایات نیز به بیان ارزش این
میوه پرداخته، از آن با وصفِ بهترین
میوه یا یکی از ۵
میوه بهشتی موجود در دنیا یاد کرده است.
طبق نقل عهد قدیم،
یهود از عصاره آن
شراب میساختند
و لباس و ردای رئیس کاهنان با انار مزین میگشت که به این منظور، درختهای انار فراوانی در اماکن مختلف کاشته میشد.
از انار در سه
آیه از
قرآن نام برده شده است.
افزون بر این سه آیه، برخی از مفسران مقصود از
شجره طیبه در آیه ۲۴ ابراهیم
را انار و
نخل و هر
درخت ثمردار دیگر دانستهاند.
در آیه ۹۹
سوره انعام پس از ذکر برخی از نشانههای الهی به فرود آمدن
آب از
آسمان و رویانیدن گیاهان و باغهای
میوه از جمله انار اشاره و به نگریستن در
میوههای آن
امر شده است:
«... وهُوَ الَّذی اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجنا بِهِ... وجَنّت مِن اَعناب والزَّیتونَ والرُّمّانَ...» همچنین آیه۱۴۱ همینسوره با همان سیاق به وصف خداوند بهعنوان ایجادکننده باغهای گوناگون
میوه از جمله انار پرداخته است:
«و هُوَ الَّذی اَنشَاَ جَنَّت مَعروشت وغَیرَ مَعروشت والنَّخلَ والزَّرعَ مُختَلِفًا اُکُلُهُ والزَّیتونَ والرُّمّانَ...» در آیه نخست پس از اشاره به گیاهان و باغها به نگریستن در
میوههای آن امر شده:«انظُروا اِلی ثَمَرِه...» و در این آیه با همان شیوه به خوردن آن
میوهها سفارش شده است:«کُلوا مِن ثَمَرِه...» که این به جهت اختلاف مقام در دو آیه است
، زیرا آیه نخست در مقام توجه دادن به
خالق و معرفی اوست
؛ ولی آیه دوم در مقام زدودن برخی باورهای خرافی در
تحریم بعضی از نعمتها یا بیان
اباحه آن پس از به
ثمر نشستن درختان است
؛ همچنین در آیه نخست پس از ذکر باغهای انار و... قید «مُشتَبِهًا و غَیرَ مُتَشبِه» و در آیه دوم قید «مُتَشبِهًا و غَیرَ مُتَشبِه» آورده شده که بنابر گفته گروهی این دو قید، معنایی نزدیک به هم دارند
، هرچند برخی دومی را أعم از اولی دانستهاند.
این
شباهت و عدم شباهت ممکن است نسبت به یک نوع
میوه باشد؛ مثلاً دو انار از نظر شکلِ درخت و
میوه، شبیه و از نظر
رنگ و
طعم متفاوتاند، چنانکه ممکن است این امر نسبت به دو
میوه مختلف باشد؛ مثلاً درخت انار و
زیتون شبیه و
میوههایشان غیر متشابه است، افزون بر این ممکن است تشابه و عدم تشابه در مورد همه
میوههای یاد شده در آیه باشد؛ نه خصوص زیتون و انار.
آیه دوم پس از بیان اباحه تصرف در
میوه پس از به ثمر نشستن درختان، به پرداخت حق (
مستمندان ) هنگام برداشت دستور داده است:«و ءَاتوا حقَّه یوم حصاده...» در نوع این حق (
زکات یا غیر زکات بودن آن)
و نیز در
حکم (
وجوب یا عدم وجوب آن)
میان مفسران و فقیهان بحث است، ولی در عدم وجوب زکات انار اختلافی نیست.
در آیه ۶۸
سوره الرحمن در ادامه وصف (دو باغ از)
بهشت ، به وجود
میوه، به طور عام، و خرما و انار، به طور خاص، در آن (دو
باغ ) اشاره شده است:«فیهِما فکِهَةٌ و نَخلٌ و رُمّان» ذکر «خرما» و «انار» پس از
فاکهه (
میوه) گروهی را بر این پندار داشته که این دو، در مفهوم «فاکهه» داخل نیست
و با توجه به همین پندار برخی از فقیهان
اهلسنت ، خوردن خرما و انار را موجب حنث سوگندِ پرهیز از خوردن «فاکهه» نمیدانند.
البته این پندار از سوی لغویان و برخی مفسران رد شده و بنابر اصل رایج، عطف خاص بر عام، امتیاز و فضل خاص را میفهماند
، چنانکه چنین عطفی در آیات دیگر
نیز دیده میشود.
برخی نیز وجه جدا آوردن خرما و انار را آن دانستهاند که این دو، افزون بر فاکهه بودن،
طعام و
دوا نیز هست
یا اینکه جدا ذکر کردن به جهت ارزش و منزلت این دو نوع
میوه نزد عرب بوده، چنانکه وجه اختصاص برخی
میوهها مانند زیتون و انار در آیات پیشین نیز شاید همین بوده است، همانطور که برخی از مفسران، دستور به نگریستن و تأمل در خلقت
شتر در برخی
آیات را از این باب دانستهاند.
برخی نیز ذکر ایندو
میوه را از میان انبوه
میوههای بهشتی، به جهت
تنوع آن دو از نظر طبیعت (سردی و گرمی) و مکان رویش و... دانستهاند.
به نظر میرسد وجود چنین
تنوعی در دیگر
میوهها، این نظریه را تضعیف میکند.
احکام
القرآن، جصاص؛ انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، بیضاوی؛ بحارالانوار؛ بدایة المجتهد و نهایة المقتصد؛ التبیان فی تفسیر
القرآن؛ التفسیرالکبیر؛ تفسیرالمنار؛ جامع البیان عن تأویل آی
القرآن؛ الجامع لاحکام
القرآن، قرطبی؛ شرح شافیة ابن الحاجب؛ الطب من الکتاب والسنة؛ الغذاء الشافی من
القرآن؛ الکافی؛ کتاب الخلاف؛ کتاب مقدس؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمعالبیان فی تفسیر
القرآن؛ المجموع فی شرح المهذب؛ المحلی بالآثار؛ معارف گیاهی؛ معالطب فی
القرآن بین تشخیص الداء و معرفةالدواء؛ المغنی والشرح الکبیر؛ مفردات الفاظ
القرآن؛ منتهیالمطلب؛ الموطأ؛ واژههای دخیل در
قرآن مجید.
دائرة المعارف قران کریم جلد چهارم، برگرفته از مقاله "انار".