امّحبیبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امحبیبه یکی از همسران
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دختر دشمن سرسخت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
ابوسفیان بن
حرب بن
امیه بن
عبدالشمس بن عبد مناف است. نامش «رَملَه»
و در برخی
روایات هند ذکر شده؛ اما از نظر بیشتر مورخین و نسبشناسان به رمله مشهور است.
او هفده سال پیش از
بعثت در
مکه به دنیا آمد.
این تاریخ با روایاتی که سن او را در هفتم بعثت سی و چند ساله دانستهاند، مطابقت دارد.
مادرش صفیه بنت ابیالعاص بن عبدشمس بن عبدمناف
و عمه
عثمان بن عفان بود.
«رمله» پیش از بعثت نبی مکرم
اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با
عبیدالله بن جحش اسدی برادر همسر دیگرشان،
زینب بنت جحش ازدواج کرد. بعد از بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او و عبیدالله از اولین کسانی بودند که به حضرت
ایمان آوردند و به دین اسلام گرویدند.
امحبیبه در جریان
هجرت دوم مسلمانان به
حبشه همراه عبیدالله به آن سرزمین هجرت کرد.
وی از عبیدالله صاحب دختری به نام «حبیبه» شد به همین خاطر از آن پس به کنیه «امحبیبه» خوانده میشد.
همسرش در آنجا
مرتد شد و به
آیین مسیح درگذشت؛
اما امّ حبیبه که از او جدا شده بود همچنان بر اسلام خود ماند.
در حبشه شوهرش عبیدالله از مسلمانی برگشت و نصرانی شد.
امحبیبه علیرغم اصرار شوهر بر مسیحی شدن، بر آیین اسلام باقی ماند،
تا اینکه سرانجام عبیدالله در حبشه به همان آیین
مسیحیت درگذشت.
امحبیبه بییار و یاور و تنها شده بود؛ از اینرو گوشه عزلت گزیده بود
تا اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال شش
یا هفتم هجری،
یا هفت هجری عمرو بن امیه ضَمری را به همراه نامهای نزد نجاشی فرستاد و از او خواست تا امحبیبه را برایش خواستگاری کند و همراه دیگر مسلمانان به مدینه گسیل دارد.
امحبیبه پسر عمویش
خالد بن سعید بن عاص یا
عثمان بن عَفّان را در این امر وکیل خود قرار داد.
عمرو بن امیه به وکالت از رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از امحبیبه خواستگاری نمود. در این مجلس نجاشی خطبه خواند
و سپس نجاشی و خالد بن سعید عهدهدار عقدشان گردیدند
و امحبیبه را با
مهریه چهارصد دینار
و به نقلی صد دینار
به
عقد رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آوردند.
پس به سنت انبیاء الهی، ولیمهای از سوی نجاشی به حضار داده شد.
سپس پس از مدتی همسر رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به همراه دیگر مهاجران با هدایایی روانه
مدینه کرد.
آوردهاند وقتی
ابوسفیان از موضوع ازدواج دخترش امحبیبه با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با خبر شد گفت: «این مردی است که نمیتوان خواستش را بر نیاورد.»
کاروان مهاجران همزمان با فتح
خیبر به مدینه رسیدند. روزی که امحبیبه به مدینه آمد، سی و چند ساله بود.
از آنجا که ابوسفیان در زمره دشمنان
اسلام بود،
ابنعباس نزول آیه «عَسَیاللّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً»
را با
ازدواج پیامبر (ص) و ام حبیبه دختر وی مرتبط دانسته است.
نقل است که پیش از فتح
مکه ابوسفیان برای تجدید
صلح حدیبیه به مدینه آمد، او به خانه دخترش امحبیبه رفت و چون خواست بر فراش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنشیند، دخترش آن را جمع کرد. ابوسفیان گفت: «دخترم نمیدانم فراش شایسته من نیست یا من شایسته فراش نیستم.» امحبیبه گفت: «این فراش پیغمبر خداست و تو
مشرک و نجسی؛ نخواستم بر فراش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنشینی.» ابوسفیان گفت: «به خدا دخترکم از وقتی تو را ندیدم دچار شری شدهای.»
گفته شده که امحبیبه به ذکاوت و گمان نیک و نیکرأیی و...معروف بوده است.
امّ حبیبه از میان
همسران پیامبر (صلی الله علیه وآله)، از لحاظ نسب از همه به آن حضرت نزدیک تر و مهرش نیز بیشتر بوده است.
ایمان او به پیامبر (صلی الله علیه وآله) تا بدانجا بود که در سال هشتم هجرت وقتی پدرش
ابوسفیان برای تجدید و تحکیم
پیمان حدیبیه به
مدینه آمد بر او وارد شد و خواست بنشیند. وی پدر را فردی
مشرک و ناپاک خواند و اجازه نداد بر روی فرش
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بنشیند.
از او و احوالاتش پس از وفات پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خبر چندانی در دست نیست؛ بیشترین اخباری که از زندگانی امحبیبه پس از رحلت نبی خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ما رسیده مربوط میشود به وقایع ایام محاصره و قتل
عثمان بن عفان و حوادث پس از آن است. عثمان که در محاصره معترضان گرفتار شده بود به سوی
علی (علیهالسّلام) و امحبیبه و زبیر و سایر زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کس فرستاد و از آنها تقاضای
آب و غذا کرد.
علی (علیهالسّلام) به کمک او شتافت؛ اما موفق نشد. سپس امحبیبه سوار بر استری شد نزد آنان آمد و به بهانه این که وصیتنامههای
بنی امیه نزد عثمان است و من آنها را میخواهم تا مبادا اموال یتیمان و بیوهزنان از بین برود، سعی کرد وارد خانه عثمان شود و متاعی که همراه داشت به عثمان برساند؛ اما معترضین با او مخالفت کرده افسار
استر را بریدند نزدیک بود که او از استر بیفتد که مردم او را گرفته به خانه بردند.
او پس از کشته شدن عثمان بن عفان پیراهن آغشته به خون وی را همراه
نعمان بن بشیر نزد برادرش معاویه به
دمشق فرستاد.
معاویه هم به وسیله این پیراهن مردم
شام را علیه علی (علیهالسّلام) تحریک و تحریض میکرد.
امحبیبه هم همچون برادرانش روی خوشی به
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بخصوص نسبت به علی (علیهالسّلام) نشان نمیداده است به نقل از
ابن ابی الحدید، امحبیبه نیز مانند برادرش با علی (علیهالسّلام) دشمن بوده است.
بنابر روایتی او به
دمشق نیز سفر کرده است
حتی برخی وفات او را در همانجا دانستهاند به طوری که در کنار
قبرستان باب الصغیر مزاری نیز به نام وی منسوب است؛
اما چنان که در برخی
روایات آمده، وی در سال چهل و چهار هجری
یا سال چهل و چهار
یا سال پنجاه و نه
به سن هفتاد و چهار سالگی در
مدینه درگذشت
مروان بن حکم بر او
نماز خواند و در
قبرستان بقیع دفن گردید.
امّ حبیبه از راویان
حدیث پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود و افرادی چون برادرش معاویه،
عُرْوَة بن زبیر ، دخترش حبیبه و دیگران از او روایت کرده اند.
وی احادیثی را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
زینب بنت جحش روایت کرده است.
برادرانش
معاویه و عنبسه و نیز کسانی چون
انس بن مالک،
ابوبکر بن سعید ثقفی، ابوجراح قرشی
و
شهر بن حوشب،
مسیب بن رافع،
عاصم بن ابیصالح و دیگران از او روایت نقل کردهاند. از او شصت و پنج حدیث از پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در کتب
صحاح سته نقل شده است.
مفسران
شأن نزول برخی از آیات را به ام حبیبه نسبت داده اند.
۱. از نظر برخی مفسران عامه،
ازدواج پیامبر (صلی الله علیه وآله) با امّ حبیبه موجب مودت بین وی و
ابوسفیان شد، ازاین رو نزول آیه: «عَسَی اللّهُ اَن یَجعَلَ بَینَکُم وبَینَ الَّذینَ عادَیتُم مِنهُم مَوَدَّة یعنی امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکان که با شما دشمنی کردند پیوند محبت برقرار کند..»
را درباره این ازدواج دانسته اند
.
لیکن برخی از مفسران ارتباط این آیه با ازدواج ام حبیبه را مردود و برخی دیگر از باب تطبیق دانسته اند.
بیشتر مفسران نزول این
آیه را درباره اسلام آوردن مشرکان در
فتح مکه می دانند که موجب
مودت بین مسلمانان و آنان شد.
۲. به نقلی پس از چند
غزوه ،
زنان پیامبر (صلی الله علیه وآله) از آن حضرت خواستند تا بر
نفقه آنان بیفزاید و زندگی ایشان را توسعه دهد. گفته شده: درخواست ام حبیبه از پیامبر (صلی الله علیه وآله) جامه ای سُحُولی
(جایی یا قبیله ای در یمن)
یا سُحْوانی
بوده است. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) که توان بر آوردن این خواسته ها را نداشت مدت یک ماه از آنان کناره گرفت، تا آیات ۲۸-۲۹
سوره احزاب در این باره نازل شد و به زنان پیامبر (صلی الله علیه وآله) هشدار داد که اگر زندگی پرزرق و برق
دنیا را می خواهید می توانید از پیامبر جدا شوید:
«یاَیُّهَا النَّبیُّ قُل لاَزوجِکَ اِن کُنتُنَّ تُرِدنَ الحَیوةَ الدُّنیا و زینَتَها فَتَعالَینَ اُمَتِّعکُنَّ واُسَرِّحکُنَّ سَراحًا جَمیلا و اِن کُنتُنَّ تُرِدنَ اللّهَ ورَسولَهُ والدّارَ الأخِرَةَ فَاِنَّ اللّهَ اَعَدَّ لِلمُحسِنتِ مِنکُنَّ اَجرًا عَظیما یعنی ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را می خواهید، بیایید با هدایایی شما را بهره مند سازم و به طرز نیکویی رهایتان سازم و اگر شما خدا و پیامبرش و سرای
آخرت را می خواهید، خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی بزرگ آماده ساخته است».
با
نزول این آیات همسران پیامبر (صلی الله علیه وآله) از جمله امّ حبیبه بودن با آن حضرت را ترجیح دادند.
۳. به موجب برخی روایات، پس از نزول آیه تخییر
زنان پیامبر (صلی الله علیه وآله) ترسیدند که آن حضرت آنان را
طلاق دهد، بدین سبب از وی خواستند همچنان همسران پیامبر (صلی الله علیه وآله) باقی باشند
و آن حضرت در تقسیم اوقات و
نفقه هرگونه که صلاح دانست عمل کند.
درباره درخواست های ایشان آیه: «تُرجی مَن تَشاءُ مِنهُنَّ و تُوی اِلَیکَ مَن تَشاءُ. یعنی در مورد رفتار با همسرانت و تقسیم اوقات بر آن ها نوبت هر یک از آنان را که خواهی تأخیر انداز (ارجاء) و هر یک را که خواهی نزد خود جای ده (ایواء)»
نازل شد.
برخی مفسران امّ حبیبه را از زنان «ارجاء» دانسته اند
، هر چند مفسران دیگری وی را از زنان «ایواء» برشمرده اند.
(۱) قرآن کریم.
(۲) محمد بن اسحاق، السیر و المغازی، بهکوششسهیل زکار، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۳) ابنبطوطه، رحله، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
(۴) محمد بن حبیب، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
(۵) ابنحجر عسقلانی، الاصابه، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۶) محمد بن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش بروکلمان، لیدن، ۱۳۲۱ق.
(۷) ابنعبدالبر، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
(۸) ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، تراجم النساء، به کوشش سکینه شهابی، دمشق، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۱م.
(۹) ابنقدامه، التبیین فی انساب القرشیین، به کوشش محمد نایف دلیمی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۰) عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
(۱۱) احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دارصادر.
(۱۲) یعقوب بسوی، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۱۳) احمد بلاذری، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۱۴) احمد بیهقی، دلائل النبوه، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۹۸۵م.
(۱۵) عزالدین تنوخی، «الاهتداء الی قبر معاویة بن ابی سفیان بدمشق»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م.
(۱۶) احمد رضا، «آراء و انباء، قبر معاویة»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۵م.
(۱۷) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری.
(۱۸) طبری، «المنتخب من کتاب الذیل المذیل».
(۱۹) علی مسعودی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ام حبیبه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۲۷. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، ج۱۰، ص۱۶، برگرفته از مقاله «ام حبیبه».