امداد به ابراهیم (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در برخی
آیات قرآن بر
امداد خود به
ابراهیم علیه
السلام، اشاره دارد.
امداد خداوند به
ابراهیم علیه
السّلام در رفع
مکر کافران:
قالوا حرقوه وانصروا ءالهتکم ان کنتم فـعلین• قلنا یـنار کونی بردا وسلـما علی ابرهیم• وارادوا به کیدا فجعلنـهم الاخسرین• ونجینـه... «گفتند: او را بسوزانید و
خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است!؛ (سرانجام او را به
آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و
سالم باش!؛ آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند؛ ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم!؛ و او و
لوط را به سرزمین (
شام) - که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم!».
علیه ابراهیم
حیله اندیشیدند، تا نورش را خاموش کنند، و حجتش را باطل و خنثی سازند، پس ما ایشان را زیانکارتر قرار دادیم، چون کیدشان باطل و بی اثر گشت، و
خسارت و زیان بیشترشان این بود که
خدا ابراهیم را بر آنان غلبه داده، از شرشان حفظ فرمود و نجات داد.
در تواریخ آمده است هنگامی که ابراهیم را در آتش افکندند،
نمرود یقین داشت که ابراهیم تبدیل به مشتی خاکستر شده است، اما هنگامی که خوب نظر کرد، او را
زنده دید، به اطرافیانش گفت من ابراهیم را زنده میبینم، شاید اشتباه میکنم! بر فراز بلندی رفت و خوب مشاهده کرد دید مطلب همین است، نمرود فریاد زدای ابراهیم! به راستی که خدای تو بزرگ است و آن قدر قدرت دارد که میان تو و آتش حائلی ایجاد کرده!. .. اکنون که چنین است من میخواهیم به خاطر این
قدرت و
عظمت، برای او
قربانی کنم (و چهار هزار قربانی برای این کار آماده کرده) ولی ابراهیم به او گوشزد نمود که هیچگونه قربانی (و
کار خیر) از تو پذیرفته نخواهد شد مگر اینکه قبلا
ایمان آوری.
اما نمرود در پاسخ گفت در این صورت سلطنت و حکومتم بر باد خواهد رفت و تحمل آن برای من ممکن نیست! به هر حال این حوادث باعث شد که گروهی از بیداردلان آگاه به خدای ابراهیم ایمان آورند و یا بر ایمانشان بیفزاید (و شاید همین ماجرا سبب شد که نمرود عکس العمل شدیدی در برابر ابراهیم نشان ندهد، و تنها به
تبعید کردنش از سرزمین
بابل قناعت کند).
امداد و عنایت خدا، مایه رهایی ابراهیم
علیه
السّلام از آتش افروخته شده
مشرکان بود:
قالوا حرقوه وانصروا ءالهتکم ان کنتم فـعلین• قلنا یـنار کونی بردا وسلـما علی ابرهیم• ونجینـه... «گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است!؛ (سرانجام او را به آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و
سالم باش!؛ آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند؛ ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم!؛ و او و لوط را به سرزمین (شام) - که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم!».
با
سالم ماندن ابراهیم در میان آتش، صحنه به کلی دگرگون شد، غریو شادی فرو نشست، دهانها از
تعجب باز ماند، جمعی آشکار در گوشی با هم در باره این پدیده عجیب سخن میگفتند، عظمت ابراهیم و خدای او ورد زبانها شد، و موجودیت دستگاه نمرود به خطر افتاده، ولی باز هم تعجب و
لجاجت مانع از پذیرش حق به طور کامل گردید، هر چند دلهای بیدار بهره خود را از این ماجرا بردند و بر ایمانشان نسبت به خدای ابراهیم افزوده شد هر چند این گروه در اقلیت بودند.
وابرهیم... • ... فانجـلـه الله من النار ان فی ذلک لایـت لقوم یؤمنون. «ما ابراهیم را (نیز) فرستادیم، هنگامی که به قومش گفت: خدا را
پرستش کنید و از (
عذاب) او بپرهیزید که این برای شما بهتر است اگر بدانید!؛ شما غیر از خدا فقط بتهایی (از سنگ و چوب) را میپرستید و دروغی به هم میبافید؛ آنهایی را که غیر از خدا پرستش میکنید، مالک هیچ رزقی برای شما نیستند؛
روزی را تنها نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و
شکر او را بجا آورید که بسوی او بازگشت داده میشوید!؛ اگر شما (مرا)
تکذیب کنید (جای تعجب نیست)، امتهایی پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند؛ وظیفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشکار نیست»؛ آیا آنان ندیدند چگونه خداوند
آفرینش را آغاز میکند، سپس بازمی گرداند؟! این کار برای خدا آسان است!؛ بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه)
جهان آخرت را ایجاد میکند؛ یقینا خدا بر هر چیز توانا است!؛ هر کس را بخواهد (و مستحق بداند)
مجازات میکند، و هر کس را بخواهد مورد
رحمت قرار میدهد؛ و شما را به سوی او بازمی گردانند؛ شما هرگز نمیتوانید بر اراده خدا چیره شوید و از حوزه قدرت او در زمین و آسمان بگریزید؛ و برای شما جز خدا، ولی و یاوری نیست!؛ کسانی که به
آیات خدا و دیدار او
کافر شدند، از رحمت من مایوسند؛ و برای آنها عذاب دردناکی است!؛ اما جواب قوم او (ابراهیم) جز این نبود که گفتند: او را بکشید یا بسوزانید! ولی
خداوند او را از
آتش رهایی بخشید؛ در این ماجرا نشانههایی است برای کسانی که ایمان میآورند».
" او لم یروا کیف یبدئ الله الخلق ثم یعیده ان ذلک علی الله یسیر" این
آیه تا آخر پنج آیه بعدش در وسط
داستان ابراهیم واقع شده، با اینکه خود آنها ربطی به
قصه آن جناب ندارد، ولی چون
مشرکین منکر
معاد هستند، و آن را بعید میشمارند، لذا بر مساله معاد اقامه حجت نموده، و
استعباد مشرکین را برطرف میسازد، چون در آیات قبل گفته شد که عمده در
تکذیب رسل همین است، که ایشان معاد را قبول ندارند، ابراهیم
علیه
السّلام هم در جمله" الیه ترجعون و ان تکذبوا فقد کذب امم من قبلکم" به همین معنا اشاره میکند.
ظاهر جمله" قالوا اقتلوه او حرقوه" این است که: هر یک از دو طرف تردید (بکشید و یا بسوزانید) کلام یکی از دو طایفه
قوم ابراهیم است، که طایفهای گفتند بکشید، و طایفهای دیگر گفتند بسوزانید و مراد از کشتن، کشتن با
شمشیر و امثال آن است، و این تردید و اختلاف، مربوط به ابتدای
مشورت آنان است، ولی سرانجام حرفها یکی شد، که باید او را آتش زد، هم چنان که در
سوره انبیاء آیه ۶۸ فرموده: " قالوا حرقوه و انصروا آلهتکم" «گفتند او را بسوزانید و خدایانتان را یاری کنید».
ممکن هم هست تردید از همه باشد، و همه با هم ابتداء در باره او گفته باشند، یا باید او را کشت، و یا سوزانید، و بعدا همگی تصمیم بر سوزاندن گرفته باشند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۳۱۳، برگرفته از مقاله «امداد به ابراهیم».