امتحان مؤمنان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امتحان یکی
از سنتهای الهی است به منظور پلایش درونی و وصول به مرتبه
تقوا؛
خداوند بوسیله
مال،
جان،
اولاد،
جهاد و... این
سنت را محقق می کند.
آزمایش مستمر
مؤمنان از سنتهای
خداوند است:
«لتبلون فی اموالکم وانفسکم ولتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم
ومن الذین اشر کوا اذی کثیر ا وان تصبر وا وتتقوا فان ذلک من عزم الامور : به یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش میشوید! و
از کسانی که پیش
از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده(یهود)، و (همچنین)
از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید! و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است؛ زیرا) این
از کارهای مهم و قابل اطمینان است.»
«لام» در «لتبلون» برای تاکید و حاکی
از قسم خداوند بر وقوع آزمایش است و نون تاکید نیز بر حتمیت آن تاکید میکند. فعل
مضارع «لتبلون» بر استمرار آزمایش دلالت دارد.« أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ: آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟! »
«ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن اللـه الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبین: ما کسانی را که پیش
از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز
امتحان میکنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و کسانی که
دروغ میگویند تحقق یابد! »
مؤمنان با صرف اظهار ایمان
از امتحان الهی در
امان نیستند:«احسب الناس ان یتر کوا ان یقولوا آمنا وهم لا یفتنون: آیا مردم
گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟! »
۱.
امتحان شدن
مؤمنان با جهاد در راه خدا: «ام حسبتم ان تتر کوا ولما یعلم اللـه الذین جاهدوا منکم ولم یتخذوا من دون اللـه ولا ر سوله ولا المؤمنین ولیجة واللـه خبیر بما تعملون: آیا
گمان کردید که (به حال خود) رها میشوید در حالی که هنوز کسانی که
از شما
جهاد کردند، و غیر
از خدا و رسولش و
مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (
از دیگران) مشخص نشدهاند؟! (باید آزمون شوید؛ و صفوف
از هم جدا گردد؛) و خداوند به آنچه عمل میکنید، آگاه است! »
۲.
جهاد و پایداری در هنگامههای دشوار آن، محک آزمون اهل ایمان: «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما یعلم اللـه الذین جاهدوا منکم ویعلم الصابر ین: آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادعای ایمان) وارد
بهشت خواهید شد، در حالی که خداوند هنوز مجاهدان
از شما و صابران را مشخص نساخته است؟! »
نصب «یعلم» به «ان» مقدر، و «واو» در «ویعلم الصابرین» واو جمع است یعنی محک آزمون اهل
ایمان، جهاد همراه با
صبر و پایداری است.
۳.
امتحان شدن
مؤمنان در غزوه
خندق با سختیهای جنگ: «هنالک ابتلی المؤمنون وزلزلوا زلزالا شدیدا: آنجا بود که
مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند! »
۴. ایمان
مؤمنان مورد آزمایش خداوند در
غزوه احد:
الف) «ولقد صدقکم اللـه وعده اذ تحسونهم باذنه حتی اذا فشلتم وتنازعتم فی الامر وعصیتم من بعد ما ار اکم ما تحبون منکم من یر ید الدنیا
ومنکم من یر ید الآخر ة ثم صر فکم عنهم لیبتلیکم ولقد عفا عنکم واللـه ذو فضل علی المؤمنین: خداوند،
وعده خود را به شما، (در باره پیروزی بر
دشمن در احد،) تحقق بخشید؛ در آن هنگام (که در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به
قتل میرساندید؛ (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید؛ و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید؛ و بعد
از آن که آنچه را دوست میداشتید (
از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید. بعضی
از شما، خواهان
دنیا بودند؛ و بعضی خواهان
آخرت. سپس خداوند شما را
از آنان منصرف ساخت؛ (و پیروزی شما به شکست انجامید؛) تا شما را آزمایش کند. و او شما را بخشید؛ و خداوند نسبت به
مؤمنان،
فضل و بخشش دارد.»
ب) «ثم انزل علیکم من بعد الغم امنة نعاسا یغشی طائفة منکم وطائفة قد اهمتهم انفسهم یظنون باللـه غیر الحق ظن الجاهلیة یقولون هل لنا من الامر من شیء قل ان الامر کله للـه یخفون فی انفسهم ما لا یبدون لک یقولون لو کان لنا من الامر شیء ما قتلنا هاهنا قل لو کنتم فی بیوتکم لبر ز الذین کتب علیهم القتل الی مضاجعهم ولیبتلی اللـه ما فی صدور کم ولیمحص ما فی قلوبکم واللـه علیم بذات الصدور : سپس بدنبال این
غم و اندوه، آرامشی بر شما فرستاد. این آرامش، بصورت
خواب سبکی بود که (در شب بعد
از حادثه احد،) گروهی
از شما را فرا گرفت؛ اماگروه دیگری در فکر جان خویش بودند؛ (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهای نادرستی -همچون گمانهای دوران
جاهلیت - درباره خدا داشتند؛ و میگفتند: «آیا چیزی
از پیروزی نصیب ما میشود؟! » بگو: «همه کارها (و پیروزیها) به دست خداست! » آنها در دل خود، چیزی را پنهان میدارند که برای تو آشکار نمیسازند؛ میگویند: «اگر ما سهمی
از پیروزی داشتیم، در این جا کشته نمیشدیم! » بگو: «اگر هم در خانههای خود بودید، آنهایی که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعا به سوی آرامگاههای خود، بیرون میآمدند (و آنها را به قتل میرساندند). و اینها برای این است که خداوند، آنچه در سینه هایتان پنهان دارید، بیازماید؛ و آنچه را در دلهای شما (
از ایمان) است، خالص گرداند؛ و خداوند
از آنچه در درون سینه هاست، با خبر است.»
نزدیک شدن شکارهای وحشی به
مؤمنان محرم عمره حدیبیه به منظور
امتحان آنان: «یا ایها الذین آمنوا لیبلونکم اللـه بشیء من الصید تناله ایدیکم ور ماحکم لیعلم اللـه من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم: ای کسانی که
ایمان آوردهاید! خداوند شما را به چیزی
از شکار که (به نزدیکی شما میآید، بطوری که) دستها و نیزه هایتان به آن میرسد، میآزماید؛ تا معلوم شود چه کسی باایمان به
غیب،
از خدا میترسد؛ و هر کس بعد
از آن تجاوز کند، مجازات دردناکی خواهد داشت.»
امام صادق علیهالسّلام در توضیح
آیه مزبور فرمود: حیوانات وحشی در عمره حدیبیه
از هر مکانی اجتماع کرده و به
مؤمنان نزدیک شدند تا بدین وسیله
خداوند ایشان را بیازماید.
آزمایش
مؤمنان، با شنیدن زخم زبان
از دشمنان: «لتبلون فی اموالکم وانفسکم ولتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم
ومن الذین اشر کوا اذی کثیر ا وان تصبر وا وتتقوا فان ذلک من عزم الامور : به
یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش میشوید! و
از کسانی که پیش
از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده(یهود)، و (همچنین)
از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید! و اگر
استقامت کنید و
تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است؛ زیرا) این
از کارهای مهم و قابل
اطمینان است.»
امتحان شدن
مؤمنان با
سوگند و عهدهای خویش: «ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتخذون ایمانکم دخلا بینکم ان تکون امة هی ار بی من امة انما یبلوکم اللـه به ولیبینن لکم یوم القیامة ما کنتم فیه تختلفون: همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشمهای تابیده خود را، پس
از استحکام، وامی تابید! در حالی که (سوگند و
پیمان) خود را وسیله
خیانت و
فساد قرار میدهید؛ بخاطر اینکه گروهی، جمعیتشان
از گروه دیگر بیشتر است (و کثرت دشمن را بهانهای برای شکستن
بیعت با پیامبر میشمرید)! خدا فقط شما را با این وسیله آزمایش میکند؛ و به یقین
روز قیامت، آنچه را در آن اختلاف داشتید، برای شما روشن میسازد! »
امتحان شدن بعضی مسلمانان به وسیله برخی کافران: «فاذا لقیتم الذین کفر وا فضر ب الر قاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد واما فداء حتی تضع الحر ب اوزارها ذلک ولو یشاء اللـه لانتصر منهم ولـکن لیبلو بعضکم ببعض والذین قتلوا فی سبیل اللـه فلن یضل اعمالهم: و هنگامی که با کافران (جنایت پیشه) در میدان
جنگ روبه رو شدید گردنهایشان را بزنید، (و این کار را همچنان ادامه دهید) تا به اندازه کافی دشمن را در هم بکوبید؛ در این هنگام اسیران را محکم ببندید؛ سپس یا بر آنان منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی
از آنان
فدیه (غرامت)بگیرید؛ (و این وضع باید همچنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر
زمین نهد، (آری) برنامه این است! و اگر خدا میخواست خودش آنها را مجازات میکرد، اما میخواهد بعضی
از شما را با بعضی دیگر بیازماید؛ و کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را
از بین نمیبرد! »
آزارهای اهل کتاب و مشرکان به مسلمانان،
از مهمترین موارد
امتحان آنان: «لتبلون فی اموالکم وانفسکم ولتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم
ومن الذین اشر کوا اذی کثیر ا وان تصبر وا وتتقوا فان ذلک من عزم الامور : به
یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش میشوید! و
از کسانی که پیش
از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده(= یهود)، و (همچنین)
از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید! و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است؛ زیرا) این
از کارهای مهم و قابل اطمینان است.»
جمله «و لتسمعن» میتواند توضیح یکی
از موارد
امتحان با جان باشد.
امتحان شدن
مؤمنان با اعمال خویش: «ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم والصابر ین ونبلو اخبار کم: ما همه شما را قطعا میآزمائیم تا معلوم شود
مجاهدان واقعی و
صابران از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم! »
برداشت مذکور بر این اساس است که مقصود
از «اخبارکم»، اعمال باشد.
۱. هشدار
خداوند به
مؤمنان درباره
امتحان شدن با مال و فرزندانشان: «یا ایها الذین آمنوا لا تخونوا اللـه والر سول وتخونوا اماناتکم وانتم تعلمون: ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و
پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در
امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید (این کار،
گناه بزرگی است)! »
«واعلموا انما اموالکم واولادکم فتنة وان اللـه عنده اجر عظیم: و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است؛ و (برای کسانی که
از عهده
امتحان برآیند،) پاداش عظیمی نزد خداست! »
۲.
امتحان مؤمنان با اموال و نفوس: «ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمر ات وبشر الصابر ین: قطعا همه شما را با چیزی
از ترس،
گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگان! »
«لتبلون فی اموالکم وانفسکم ولتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم
ومن الذین اشر کوا اذی کثیر ا وان تصبر وا وتتقوا فان ذلک من عزم الامور : به
یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش میشوید! و
از کسانی که پیش
از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده(
یهود)، و (همچنین)
از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید! و اگر استقامت کنید و
تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است؛ زیرا) این
از کارهای مهم و قابل اطمینان است.»
امتحان شدن
مؤمنان با پیروزی بر دشمن: «فلم تقتلوهم ولـکن اللـه قتلهم وما ر میت اذ ر میت ولـکن اللـه ر می ولیبلی المؤمنین منه بلاء حسنا ان اللـه سمیع علیم: این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست
مؤمنان را به این وسیله
امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست.»
آزمایش اهل ایمان با اعطای نعمت و امور خوشایند به آنان
از سوی خداوند: «وان لو استقاموا علی الطر یقة لاسقیناهم ماء غدقا: و اینکه اگر آنها(جن و انس) در راه (ایمان) استقامت ورزند، با
آب فراوان سیرابشان میکنیم! »
«لنفتنهم فیه
ومن یعر ض عن ذکر ر به یسلکه عذابا صعدا: هدف این است که ما آنها را با این
نعمت فراوان بیازماییم؛ و هر کس
از یاد پروردگارش روی گرداند، او را به
عذاب شدید و فزایندهای گرفتار میسازد! »
پالایش درونی اهل ایمان و ساخته شدن آنان،
هدف از مبتلا ساختن آنان به سختیها ست: «ثم انزل علیکم من بعد الغم امنة نعاسا یغشی طائفة منکم وطائفة قد اهمتهم انفسهم یظنون باللـه غیر الحق ظن الجاهلیة یقولون هل لنا من الامر من شیء قل ان الامر کله للـه یخفون فی انفسهم ما لا یبدون لک یقولون لو کان لنا من الامر شیء ما قتلنا هاهنا قل لو کنتم فی بیوتکم لبر ز الذین کتب علیهم القتل الی مضاجعهم ولیبتلی اللـه ما فی صدور کم ولیمحص ما فی قلوبکم واللـه علیم بذات الصدور : سپس بدنبال این
غم و اندوه، آرامشی بر شما فرستاد. این آرامش، بصورت
خواب سبکی بود که (در شب بعد
از حادثه احد،) گروهی
از شما را فرا گرفت؛ اماگروه دیگری در فکر جان خویش بودند؛ (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهای نادرستی -همچون گمانهای دوران جاهلیت- درباره خدا داشتند؛ و میگفتند: «آیا چیزی
از پیروزی نصیب ما میشود؟! » بگو: «همه کارها (و پیروزیها) به دست خداست! » آنها در دل خود، چیزی را پنهان میدارند که برای تو آشکار نمیسازند؛ میگویند: «اگر ما سهمی
از پیروزی داشتیم، در این جا کشته نمیشدیم! » بگو: «اگر هم در خانههای خود بودید، آنهایی که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعا به سوی آرامگاههای خود، بیرون میآمدند (و آنها را به
قتل میرساندند). و اینها برای این است که
خداوند، آنچه در سینه هایتان پنهان دارید، بیازماید؛ و آنچه را در دلهای شما (
از ایمان) است، خالص گرداند؛ و خداوند
از آنچه در درون سینه هاست، با خبر است.»
مؤمنان، برای رسیدن به
رشد روحی و مرتبه
تقوا تحت آزمونهای الهی قرار می گیرند: «ان الذین یغضون اصواتهم عند ر سول اللـه اولـئک الذین
امتحن اللـه قلوبهم للتقوی لهم مغفر ة واجر عظیم: آنها که صدای خود را نزد
رسول خدا کوتاه میکنند همان کسانی هستند که خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده، و برای آنان
آمرزش و
پاداش عظیمی است! »
امتحان مؤمنان، به هدف برگزیده شدن گواهانی
از میان آنان: «ان یمسسکم قر ح فقد مس القوم قر ح مثله وتلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم اللـه الذین آمنوا ویتخذ منکم شهداء واللـه لا یحب الظالمین: اگر (در میدان
احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربهای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی
پیروزی و
شکست ) را در میان
مردم میگردانیم؛ (-و این خاصیت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که
ایمان آوردهاند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند
از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمیدارد.»
۱. شکست
مؤمنان در برخی
از برههها برای آزمون و جداسازی مدعیان ایمان
از مؤمنان حقیقی نیز یکی
از اهداف
امتحان مؤمنان است: «ان یمسسکم قر ح فقد مس القوم قر ح مثله وتلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم اللـه الذین آمنوا ویتخذ منکم شهداء واللـه لا یحب الظالمین: اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربهای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان
بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان
مردم میگردانیم؛ (-و این خاصیت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آوردهاند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند
از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمیدارد.»
بنابراین که «تلک» به معنایی که
از «ان یمسسکم قرح» استفاده میشود (شکست مسلمانان)، اشاره باشد برداشت یاد شده قابل استفاده است.
۲. عدم توفیق برخی
از مؤمنان صدر اسلام در
امتحان الهی: «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما یعلم اللـه الذین جاهدوا منکم ویعلم الصابر ین: آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادعای ایمان) وارد
بهشت خواهید شد، در حالی که خداوند هنوز
مجاهدان از شما و
صابران را مشخص نساخته است؟! »
«ولقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه فقد ر ایتموه وانتم تنظر ون: و شما
مرگ (و
شهادت در راه خدا) را، پیش
از آنکه با آن روبه رو شوید، آرزو میکردید؛ سپس آن را با
چشم خود دیدید، در حالی که به آن نگاه میکردید (و حاضر نبودید به آن تن دردهید! چقدر میان گفتار و کردار شما فاصله است؟! ) »
۳.
امتحان شدن
مؤمنان جهت آشکار شدن مجاهدان و صابران
از غیر آنان: «ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم والصابر ین ونبلو اخبار کم: ما همه شما را قطعا میآزمائیم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران
از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم! »
۴. مشخص شدن صفوف خداترسان
از غیر آنان هدف
از آزمایش
مؤمنان: «یا ایها الذین آمنوا لیبلونکم اللـه بشیء من الصید تناله ایدیکم ور ماحکم لیعلم اللـه من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم: ای کسانی که ایمان آوردهاید! خداوند شما را به چیزی
از شکار که (به نزدیکی شما میآید، بطوری که) دستها و نیزه هایتان به آن میرسد، میآزماید؛ تا معلوم شود چه کسی باایمان به غیب،
از خدا میترسد؛ و هر کس بعد
از آن تجاوز کند، مجازات دردناکی خواهد داشت.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۸۶، برگرفته از مقاله «امتحان مؤمنان».