امتحان ظالمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال ستمگران را به وسیله
مؤمنان و نزول آیاتی درباره
درخت زقوم آزمایش نموده است.
امتحان شدن ستمگران به وسیله
مؤمنان: «فقالوا علی اللـه توکلنا ر بنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین: گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم؛ پروردگارا! ما را مورد شکنجه گروه ستمگر قرار مده! »
درخواست مؤمنان از
خداوند مبنی بر وسیله واقع نشدن برای امتحان ستمگران: «فقالوا علی اللـه توکلنا ر بنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین: گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم؛ پروردگارا! ما را مورد شکنجه گروه ستمگر قرار مده! »
مؤ منان راستین به دعوت
موسی بر خدا
توکل کردند، ((
و گفتند ما تنها بر خدا توکل داریم )) (فقالوا على الله توکلنا). سپس از ساحت مقدس خدا تقاضا کردند که از
شر دشمنان
و وسوسه ها
و فشارهاى آنان در امان باشند،
و عرضه داشتند ((پروردگارا ما را وسیله
فتنه و تحت تاءثیر
و نفوذ ظالمان
و ستمگران قرار مده )) (ربنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین ).
مؤ منین به موسى (علیه السلام ) در پاسخ دعوت موسى که فرمود: بر خدا توکل کنید گفتند: بر خدا توکل مى کنیم ،
و سپس دعا کردند که پروردگارا ما را فتنه مردم ستمکار مکن . پس ، معلوم مى شود دعایى که کردند نتیجه توکلى بوده که بر خداى تعالى کردند،
و آن دعا این بود که اولا لباس
ضعف و ذلت را از تن آنان برکند
و ثانیا آنها را از قوم ستمکار نجات دهد. خواسته
و دعاى اولشان همان است که در جمله ((ربنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین )) به آن اشاره کردند،
و علت
و انگیزه اینکه چنین حاجتى را خواستند اینست که آنچه اقویاى ستمگر را بر ضعفاى مظلومین غره
و مسلط مى کند ضعف (
و ظلم پذیرى ) طبقه ضعیف است . پس ضعیف به علت همان ضعفى که در او است فتنه قوى
و مورد ستم او است ، همچنانکه در قرآن کریم اموال
و اولاد را - بدان جهت که جاذبه
و محبوبیت دارد - فتنه
انسان خوانده
و فرموده : ((انما اموالکم
و اولادکم فتنة ))
و معلوم است که
دنیا براى طالب آن فتنه است ، پس اینکه از پروردگارشان خواستند که آنان را براى قوم ستمکار فتنه قرار ندهد، در حقیقت درخواست این بوده که ضعف
و ذلت آنان را با
سلب غرض از آن سلب کند.
امتحان شدن ستمگران با نزول آیاتی درباره
درخت زقوم: «اذلک خیر نزلاام شجر ة الزقوم: آیا این (نعمتهای جاویدان بهشتی) بهتر است یا درخت (نفرت انگیز) زقوم؟! »
«انا جعلناها فتنة للظالمین: ما آن را مایه
درد و رنج ظالمان قرار دادیم! »
طبق روایتی وقتی قریش آیه «اذلک خیر نزلاام شجرة الزقوم» را شنیدند آن را به تمسخر گرفتند
و همین واقعه، امتحانی برای آنان بود. کلمه زقوم به طورى که گفته اند نام درختى است که برگهایى کوچک
و تلخ و بدبو دارد
و چون برگ آن را بکنند در محل کنده شده شیرى بیرون مى آید که به هر جا از بدن آدمى برسد آنجا ورم مى کند
و این درخت در سرزمین تهامه
و نیز در هر سرزمین خشک
و بى آب
و علف مى روید، سرزمینهایى که مجاور صحراى خشک باشد.
و درختى که در آیه شریفه توصیف شده زقوم نامیده شده .
و فتنه ممکن است به معنى
رنج و عذاب باشد،
و ممکن است به معنى
آزمایش باشد، همانگونه که در غالب موارد در قرآن به این معنى آمده است اشاره به اینکه آنها هنگامى که نام زقوم را شنیدند به سخریه
و استهزاء پرداختند
و از این رو وسیله اى براى آزمایش این ستمگران شد. سپس مى افزاید: آن درختى است که از قعر
جهنم مى روید! (انها شجرة تخرج من اصل الجحیم ).ولى این ظالمان
مغرور به سخریه ادامه دادند
و گفتند مگر ممکن است گیاه یا درختى از قعر جهنم بروید؟
آتش کجا
و درخت و گیاه کجا؟ بنابراین شنیدن نام این گیاه
و اوصاف آن مایه آزمایش آنها در این دنیا،
و خود آن در
آخرت مایه درد
و رنج آنها است . گویا آنها از این نکته
غافل بودند که اصولى که بر زندگى آن جهان (
آخرت) حاکم است با این جهان بسیار تفاوت دارد، گیاه
و درختى که از قعر جهنم مى روید به رنگ جهنم است ،
و در شرائط جهنم پرورش یافته ، نه گیاهى است همانند گیاهى که در باغهاى این جهان مى روید،
و شاید از این نکته بیخبر نبودند بلکه هدفشان تنها سخریه
و استهزاء بود.سپس مى افزاید: شکوفه آن مانند کله هاى
شیاطین است ! (طلعها کانه رؤ س الشیاطین ).
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان در مورد این
آیه چنین آورده است: ضمیر ها در جمله انا جعلناها فتنه للظالمین به شجره زقوم برمى گردد.
و فتنه به معناى محنت
و عذاب است . جمله انها شجرة تخرج فى اصل الجحیم وصف شجره زقوم است
و اصل جحیم به معناى قعر جهنم است .
و این
تعجب ندارد که در آتش جهنم درختى بروید
و همچنان باقى بماند
و نسوزد، براى اینکه
زنده ماندن دوزخیان در
آتش عجیب تر است .
و خدا هر کارى بخواهد مى تواند بکند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۸۴، برگرفته از مقاله «امتحان ظالمان».