• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امانت‌های خدا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بر طبق آیات قرآن خداوند امانت هایش را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرد ولی آنها از حمل آن سر برتافتند.



۱. عرضه امانت الهی بر آسمان‌ها از سوی خداوند و خودداری آن‌ها از پذیرش آن: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد ، تکلیف ، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »در این که مقصود از عرضه امانت بر آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها چیست، چند احتمال وجود دارد: احتمال اول این که مضافی در تقدیر است و در اصل «انا عرضنا الامانة علی اهل السمـوات و...» باشد؛ بنابراین، منظور، عرضه امانت بر اهل آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها است. احتمال دوم با توجه به معنای «عرضنا» است که معنای مقابله کردن دارد؛ یعنی اگر امانت عرضه شده به بندگان از نظر ارزش و اهمیت با آسمان و... سنجیده شود، باز این امانت ارزشمندتر و مهم تر است. طبق احتمال سوم، آیه مبتنی بر فرض است به این معنا که اگر آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها عاقل بودند و امانت (تکالیف دینی) بر آن‌ها عرضه می‌شد، بر آن‌ها سنگینی می‌کرد و از پذیرش آن ترس داشتند.
۲. ناتوانی آسمان‌ها از تحمل امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »مقصود از «فابین...»، ناتوانی و فقدان استعداد است، نه امتناع ورزیدن که از ظاهر لفظ فهمیده می‌شود.
۳. ترس آسمان از عواقب پذیرش امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »


۱. عرضه امانت الهی بر زمین و سرباز زدن زمین از پذیرش آن: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »
۲. قابلیت نداشتن زمین برای تحمل امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »
۳. ترس زمین از پذیرش امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »


۱. عرضه امانت الهی بر کوه‌ها و سرباز زدن آن‌ها از پذیرش آن: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد ، تکلیف ، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »
۲. قابلیت نداشتن کوه‌ها برای تحمل امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »
۳. ترس کوه‌ها از پذیرش امانت خدا: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »
به اعتقاد امام ‌خمینی مراد از امانت عرضه ‌شده بر زمین و آسمان‌ها و کوه‌ها که از پذیرفتن آن سرباز زدند و انسان بار پذیرش آن‌ها را بر دوش گرفت، مقام اطلاقی می‌باشد؛ زیرا آسمان‌ها و کوه‌ها و همه آنچه در آنهاست موجودات محدود و مقیدند. ازاین‌رو مقید از پذیرش حقیقت اطلاقی امتناع می‌ورزد و امانت ظل خداوند مطلق است و ظل مطلق خود نیز مطلق است. به اعتقاد امام خمینی، امانت در مشرب اهل عرفان ولایت مطلقه است که غیر از انسان هیچ موجودی لایق آن نیست و این ولایت مطلقه همان فیض مقدس است که در قرآن به آن اشاره ‌شده (کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ اِلَّا وَجْهَهُ) یعنی وجه الهی. امام ‌خمینی با استناد به روایتی این وجه را به انسان کامل تفسیر می‌کند و معتقد است در حدیث شریف کافی از امام باقر (علیه‌السلام) آمده: نحن وجه‌الله. و در دعای ندبه نیز آمده: این وجه ‌الله الذی الیه یتوجه الاولیاء. بنابراین انسان کامل، که آدم ابوالبشر یکی از مصادیق آن است، بزرگ‌ترین آیات و مظاهر اسما و صفات حق و مثل و آیت حق‌تعالی است. به اعتقاد امام‌ خمینی نخستین کسی که به این رسول غیبی و ولی حقیقی ایمان آورد، ساکنین عالم جبروت، یعنی انوار قاهره نوری و قلم‌های عالی الهی است و این نخستین ظهور بساط فیض و مد ظل بود. اما عدم قبول آسمان‌ها و کوه‌ها، ناشی از نقصان قابلیت آن‌ها بود و استعداد پذیرش کمال را نداشتند و به‌عبارت‌دیگر کوه‌ها و آسمان‌ها و زمین مقام رحمانیت را پذیرفتند؛ اما مقام رحیمیت را نپذیرفتند. پس هر موجودی به‌اندازه سعه‌ی وجودی‌اش و قابلیتش این امانت و ولایت و خلافت باطنی را پذیرفته ‌است. به باور امام‌ خمینی در آیه (اِنَّا عَرَضْنَا الْاَمَانَةَ) که صیغه جمع آمده، شاید اشاره به این باشد که امانت به‌حسب باطن، حقیقت ولایت و به‌حسب ظاهر شریعت یا دین اسلام یا قرآن نماز است.


۱. رعایت نشدن امانت الهی از سوی مشرکان: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! »
۲. مشرکان، مستحق کیفر الهی به جهت رعایت نکردن امانت خدا: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! »


۱. پایبند نبودن منافقان به امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! »
۲. منافقان، مستحق کیفر الهی به سبب عدم پایبندی به امانت خدا: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! »


۱. رعایت امانت الهی به وسیله مؤمنان: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! »
۲. برخورداری مؤمنان از غفران و رحمت الهی در اثر رعایت امانت الهی: «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! » «لیعذب اللـه المنافقین والمنافقات والمشر کین والمشر کات ویتوب اللـه علی المؤمنین والمؤمنات وکان اللـه غفور ا ر حیما: هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! »




۷.۱ - امامت

امامت و ولایت، از امانتهای الهی می باشند:
۱. «ان اللـه یامر کم ان تؤدوا الامانات الی اهلها واذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان اللـه نعما یعظکم به ان اللـه کان سمیعا بصیر ا: خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما می‌دهد! خداوند، شنوا و بیناست.» در روایات آمده است که «الامانات» مقام امامت است.
۲. «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »در روایات، امانت عرضه شده بر آسمان‌ها و... مقام امامت و ولایت ذکر شده است.هر یک از نعمتهاى الهى امانتى از امانات او هستند پستهاى اجتماعى و مخصوصا مقام حکومت از مهمترین امانات است ، و لذا در حدیث معروف امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) در تفسیر آیه ((ان الله یامرکم ان تؤ دوا الامانات الى اهلها)) صریحا آمده است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید.

۷.۲ - رسالت

رسالت الهی، امانتی در دست انبیا است:
۱. «ابلغکم ر سالات ر بی وانا لکم ناصح امین: رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم؛ و من خیرخواه امینی برای شما هستم.»
۲. «انی لکم ر سول امین: مسلما من برای شما پیامبری امین هستم! »
۳. «انی لکم ر سول امین: مسلما من برای شما پیامبری امین هستم.»
۴. «انی لکم ر سول امین: من برای شما پیامبری امین هستم! »
۵. «انی لکم ر سول امین: من برای شما پیامبری امین هستم! »
۶. «انی لکم ر سول امین: مسلما من برای شما پیامبری امین هستم! »
۷. «ان ادوا الی عباد اللـه انی لکم ر سول امین: (و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینی برای شما هستم! »

۷.۳ - فرایض

فرایض ، از امانتهای الهی هستند:
۱. «یا ایها الذین آمنوا لا تخونوا اللـه والر سول وتخونوا اماناتکم وانتم تعلمون: ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید (این کار، گناه بزرگی است)! »در روایتی از امام باقر علیه‌السّلام به این مضمون آمده است که خیانت به خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، مخالفت با آنان، و خیانت به امانت، مخالفت با فرایض است.
۲. «انا عر ضنا الامانة علی السماوات والار ض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا: ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! »برخی احتمال داده‌اند که مقصود از امانت عرضه شده، اوامر و نواهی خداوند است. در این آیه مساءله تکلیف و مسئولیت به عنوان یک امانت بزرگ الهى معرفى شده است : انا عرضنا الامانة على السموات و الارض و از همه مهمتر دین و آئین خدا و کتاب او قرآن امانت بزرگ او است ، که باید در حفظش کوشید.

۷.۴ - قرآن

قرآن، امانتی الهی در دست جبرئیل بوده است:
۱. «نزل به الر وح الامین: روح الامین آن را نازل کرده است...» ذکر صفت «امین» برای جبرئیل (آورنده قرآن)، این نکته را نشان می‌دهد که قرآن، امانتی در دست وی بوده است.
۲. «انه لقول ر سول کر یم: که این (قرآن) کلام فرستاده بزرگواری است(جبرئیل امین)» «مطاع ثم امین: در آسمانها مورد اطاعت (فرشتگان) و امین است! »


۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۸۶.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۶، ص۶۵.    
۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۱۲. خمینی، روح‌الله، مصباح الهدایه، ص۵۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۱۳. قصص/سوره۲۸، آیه ۸۸.    
۱۴. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۶۳۵-۶۳۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۵. خمینی، روح‌الله، مصباح الهدایه، ص۵۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۱۶. احزاب/سوره۳۳، آیه ۷۲.    
۱۷. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۱۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۲۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۲۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۲۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۲۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۲۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۲۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۲۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۲۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۲۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۳.    
۳۰. نساء/سوره۴، آیه۵۸.    
۳۱. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۱، ص۴۹۶.    
۳۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۳۳. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۴، ص۳۱۴.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۸.    
۳۵. اعراف/سوره۷، آیه۶۸.    
۳۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۷.    
۳۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۵.    
۳۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۳.    
۳۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶۲.    
۴۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۷۸.    
۴۱. دخان/سوره۴۴، آیه۱۸.    
۴۲. انفال/سوره۸، آیه۲۷.    
۴۳. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۲، ص۱۴۳.    
۴۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۸.    
۴۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۹۳.    
۴۷. تکویر/سوره۸۱، آیه۱۹.    
۴۸. تکویر/سوره۸۱، آیه۲۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۳۵، برگرفته از مقاله «امانتهای خدا».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار