• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امامت در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌كلمه «امام» و جمع آن «ائمّه» مجموعاً دوازده بار در قرآن به كار رفته كه هفت بار آن به صورت مفرد آمده و پنج بار به شكل جمع؛



بهر جهت این واژه در قرآن در معانی زیر به كار رفته است:
۱. لوح محفوظ (۱ بار)؛ «وَ كُلَّ شَیْ‌ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ»
«و هر چیزی را در كارنامه‌ای روشن برشمردیم».
۲. جاده و راه (۱ بار)؛ «وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ»
«و آن دو (شهر، اكنون) بر سر راهی آشكار است».
۳. تورات یا كتاب و پیشوا (۲ بار)؛ «وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَهً»
«پیش از وی (نیز) كتاب موسی راهبر و مایه رحمت بوده است».
۴. پیشوایان الهی و صالح (۵ بار)؛ «قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»
«فرمود: من تو را پیشوای مردم قراردادم».
«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»
«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما هدایت می‌كردند».
۵. پیشوایان كفر و ضلالت (۲ بار)؛ «فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْكُفْرِ»
«پس با پیشوایان كفر بجنگید».
۶. مفهوم جامعی كه پیشوایان هدایت و ضلالت را هر دو شامل می‌شود (۱ مورد)؛ «یَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» .
«یاد كن روزی را كه هر گروهی را با پیشوایان فرا می‌خوانیم».


واژه امام كه از ماده «اَمّ» می‌باشد در اصل به معنای «قصد كردن» است. این كلمه در كتب لغت به معانی مختفی آمده، از جمله:
۱. كسی كه به او اقتدا می‌شود و در كارها پیشواست.
۲. پیشوا؛
۳. معلِّم؛
۴. جاده و راه؛ و مانند آن.
ظاهراً ریشه همه آنها «قصد كردن همراه با توجّه خاص» است؛ لذا به مادر و اصل و اساس چیزی «اُمّ» گویند؛ چرا كه مورد توجّه انسان است یا به مقتدا و پیشوا و رهبر «امام» گویند؛ چون مردم با توجه خاص به سراغ او می‌آیند.
[۱۳] كتب لغت مشهور، تفاسیر المیزان، نمونه ذیل آیه ۱۲۴، سوره بقره و واژه امام و پیام قرآن، ناصر مكارم شیرازی، ج ۹.



از مجموع آیاتی كه ذكر شد ـ به كمك معانی لغوی ـ این برداشت را می‌توان كرد كه: امام در اصطلاح اسلامی و مسلمین به «كسی یا چیزی می‌گویند كه با فرمان الهی، راهنما و هدایتگران‌ ما به راه خداست خواه انسان باشد مثل آیاتی كه فرمود: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» و «إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»
یا كتاب باشد مثل آیه‌ای كه می‌فرماید: «وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَهً».
همچنین این نكته بدست می‌آید كه: امام در اسلام باید یك شرط داشته باشد و آن اینكه اگر امام «كتاب»‌باشد باید از جانب خدا بر رسول حق نازل شده باشد ( در جهت هدایتِ مردم). اگر «انسان» باشد،
اولاً: باید از جانب خداوند معیّن شده باشد؛ چرا كه تعبیر شده به «انّی جاعلك للناس اماماً» یا «و جعلنا هم ائمهً» و ثانیاً: معصوم باشد و به طور مطلق ستمگر نباشد (چه نسبت به خود، چه دیگران)؛ چرا كه فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»
«پیمان من به بیدادگران نمی‌رسد».
خلاصه: امام در اصطلاح اسلامی (از دیدگاه قرآن) دو كاربرد دارد:
۱. كتابی مُنْزَل از جانب خدا بر رسول الهی برای هدایت مردم؛
۲. آن انسان تعیین شده از جانب خدا برای هدایت مردم كه دارای مقام عصمت باشد.
[۱۵] معالم المدرستین، عسكری، سید مرتضی، ج ۱، صص ۱۶۰ -۱۶۱.



از بررسی آیات بدست می‌آید كه هر كس دارای این منصب الهی است، باید دارای صفات و ویژگی‌های زیر ـ لا اقل ـ ‌باشد:

۴.۱ - مقام عصمت

به دلیل آیه «لا ینال عهدی الظالمین»؛ یعنی، بدور از هر گونه ظلم (ظلم به خدا، خویشتن و دیگران) باشد.

۴.۲ - مقام صبر

زمانی امام، این مقام را دارا خواهد بود كه:‌دارای مقام صبر (آن هم صبر مطلق كه شامل انواع امتحانات و آزمایش‌ها می‌شود) باشد؛ «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ»
«و چون شكیبایی كردند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌كردند».

۴.۳ - مقام یقین

امام، پیش از مقام صبر باید دارای مقام یقین باشد؛
«و كانوا بآیاتنا یوقنون» كه به دنبال آیه قبل آمده.
یا درباره حضرت ابراهیم ـ پیش از رسیدن به مقام امامت ـ می‌خوانیم «وَ كَذلِكَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ» «و این گونه ملكوت آسمانها را به ابراهیم نمایاندیم تا از جمله‌یقین كنندگان باشد». از این آیات درمی‌یابیم كه باطن و حقیقت جهان برای امام مكشوف است و از اعمال و دل‌های مردم باخبر می‌باشد.

۴.۴ - منصب الهی (تعیین از جانب خدا)

به دلیل آیاتی چون:
«إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» ، و «جعلناهم ائمه»، «و نجعلهم ائمه» ، و مانند این آیات.

۴.۵ - هدایت‌گری

امام برحق كارش هدایت و رهبری جامعه به سوی اهداف و آرمان‌های الهی و سعادت است كه از «عالم امر» فرمان می‌گیرد.
«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»
«وَ جَعَلْنامنهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»
عالم امر، همان عالم ملكوت است كه خداوند در جای دیگر می‌فرماید:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ ـ فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»
«چون به چیزی اراده فرماید كارش این بس كه می‌گوید: باش پس (بی‌درنگ) موجود می‌شود، پس پاك است آن كسی كه ملكوت هر چیزی در دست اوست و به سوی اوست كه بازگردانیده می‌شوید».
طبق این آیات، امام كسی است كه جنبه ملكوتی موجودات را رهبری كند و جوامع بشری را نیز به مقصد نهایی خویش، یعنی آشنایی با خدا و احیای ارزش‌های الهی برساند و سعادت آن‌ها را تضمین كند.

۴.۶ - واسطه فیض خداوند

امام بر حق واسطه فیض الهی در اموری چون: انجام دادن نیكی‌ها، برپاداشتن نماز، پرداخت زكات و عبادت می‌باشند؛
«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاهِ وَ إِیتاءَ الزَّكاهِ وَ كانُوا لَنا عابِدِینَ»
«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما هدایت می‌كردند و به ایشان انجام دادن كارهای نیك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحی كردیم و آنان پرستنده ما بودند.
امام‌ خمینی در آثار خویش ویژگی‌های مهمی را برای امامت برمی‌شمارد ازجمله:
۱- ولایت باطنی: به اعتقاد امام ‌خمینی، امام معصوم (علیه‌السلام) مقامات معنوی دارد و آن مقام، خلافت کلی الهی است که خلافت تکوینی است و به‌موجب آن جمیع عالم در برابر او خاضع‌اند. به اعتقاد ایشان امام واسطه دریافت فیض الهی بر بندگان است.
۲- عصمت: امام‌ خمینی معتقد است عصمت حالتی نفسانی و نوری باطنی است که شخص را از ارتکاب گناه و خطا باز می‌دارد و این از نور کامل یقین و اطمینان تام حاصل می‌شود ایشان عصمت اولیای خدا را در جهت عصمت مطلقه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌شمارد و معتقد است گستره عصمت پیشوایان الهی از نظر زمانی، از آغاز تا پایان عمر آنان است.
۳- علم لدنی: امام‌ خمینی ضمن تاکید بر این ویژگی معتقد است علم امام معصوم (علیه‌السلام) ریشه در علم کامل لدنی دارد که از سرچشمه علم رحمانی نشئت گرفته است.
[۳۲] خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۵۰، تهران، بی‌تا.

۴- حجت الهی: امام معصوم، حجت خدا بر روی زمین است، بدین ‌معنا که خداوند سیره و رفتار و گفتار او را در تمام شئون زندگی بر بندگان حجت قرار داده است؛ اثر این منصب که از ناحیه خداوند است، ولایت بر مال و جان مردم است و در صورت تخلف از فرمان ائمه (علیهم‌السّلام) در قیامت با آنها احتجاج می‌کند که چرا با وجود حجت خدا در زمین، مخالف فرمان وی رفتار کرده‌اند؛ بلکه طبق روایات متعدد شرط قبولی اعمال، پذیرش ولایت ائمه (علیهم‌السّلام) است که از مسلمات و بلکه از ضروریات مذهب شیعه است.
۵- عبودیت کامل: امام‌ خمینی عبادت امام معصوم را عبادتی کامل و افضل عبادات می‌داند، به اعتقاد ایشان در عبادات ائمه (علیهم‌السّلام) حالاتی است که در فهم انسان نمی‌گنجد. بنابراین عبادت ائمه (علیهم‌السّلام) عبودیت مطلقه می‌باشد که از بالاترین مراتب کمال و مقامات انسانیت است و در اصل، متعلق به نبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده، دیگر اولیای الهی (علیهم‌السّلام) به‌تبع پیامبر به این مقام می‌رسند.
[۳۳] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۲۴۵-۲۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



[۳۴] المیزان، ترجمه ناصر مكارم شیرازی، ج ۱، ص ۳۷۹، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبایی، چ ۲، ۱۳۶۴.


از بررسی آیه ۱۲۴ سوره بقره و سایر آیات مربوط به امامت، می‌توان اصول ذیل را نتیجه گرفت:
۱. امامت یك منصب مجعول و قرار دادی از سوی خداوند است؛
۲.امام باید معصوم به عصمت الهی باشد؛
۳. هر زمان كه مردمی روی زمین زندگی می‌كنند باید امامی در میان آن‌ها باشد؛
۴. امام باید از طرف خدا تأیید شود؛
۵. اعمال مردم از امام پنهان نیست؛
۶. امام باید كلیه اموری را كه در دنیا وآخرت مورد احتیاج مردم است، بداند؛
۷. محال است در میان مردم كسی پیدا شود كه در فضایل نفسانی از امام برتر باشد.


مقام امام و امامتی كه در قرآن مطرح است (امام به معنای پیشوای بر حق و عادل ره‌یافته)، مقامی بس والا و عالی است كه فقط برخی از پیامبران به این منصب الهی دست می‌یابند (لذا در آیه ۲۴ سوره سجده تعبیر به «منهم»؛ یعنی بعضی ازآنها شده «و جعلنا منهم ائمه یهدون بأمرنا»؛ همچنان كه حضرت ابراهیم علیه السّلام با اینكه مقام نبوت را دارا بود پس از امتحانات و آزمایش‌هایی كه سربلند از آنها بیرون آمده، به این مقام می‌رسد (قل انّی جاعلك للناس اماماً).
امام كسی است كه دارای روحیه صبر بلند و یقین و كشف و شهودات است و عالم ملكوت را مشاهده می‌كند، باران و رحمت ونعمت‌های الهی به واسطه او نازل می‌شود، حجت زمین و زمان است.
این مقام آخرین مرحله سیر تكاملی انسان است و به تعبیر قرآن «عهد» خداست كه به «جعل» و یقین الهی است ـ نه به رأی و شورا و انتخاب مردم ـ حتی رسول خدا ‌ صلّی الله علی و آله هم مستقیماً نمی‌تواند امام را معرّفی كند؛ بلكه به دست خالق جهان است.
دیگر اینكه، امامت تنها رهبری ظاهری دینی و دنیوی نیست، بلكه جهان آفرینش و تكوین را زیر نظر دارد. مقام امامت در واقع تحقّق بخشیدن به برنامه‌ی الهی، اعم از حكومت و اجرای احكام الهی و تربیت و پرورش نفوس انسانی، در ظاهر و باطن است.
[۳۷] پیام قرآن، ناصر مكارم شیرازی و همكاران، ج ۹.



۱. یس/ سوره۳۶، آیه۱۲.    
۲. حجر/ سوره۱۵، آیه۷۹.    
۳. احقاف/ سوره۴۶، آیه۱۲.    
۴. هود/ سوره۱۱، آیه۱۷.    
۵. بقره/ سوره۲، آیه۱۲۴.    
۶. انبیاء/ سوره۲۱، آیه۷۳.    
۷. فرقان/ سوره۲۵، آیه۷۴.    
۸. قصص/ سوره۲۸، آیه۵.    
۹. سجده/ سوره۳۲، آیه۲۴.    
۱۰. توبه/ سوره۹، آیه۱۲.    
۱۱. قصص/ سوره۲۸، آیه۴۱.    
۱۲. اسراء/ سوره۱۷، آیه۷۱.    
۱۳. كتب لغت مشهور، تفاسیر المیزان، نمونه ذیل آیه ۱۲۴، سوره بقره و واژه امام و پیام قرآن، ناصر مكارم شیرازی، ج ۹.
۱۴. بقره/ سوره۲، آیه۱۲۴.    
۱۵. معالم المدرستین، عسكری، سید مرتضی، ج ۱، صص ۱۶۰ -۱۶۱.
۱۶. بقره/ سوره۲، آیه۱۲۴.    
۱۷. سجده/ سوره۳۲، آیه۲۴.    
۱۸. انعام/ سوره۶،‌ آیه۷۵.    
۱۹. سجده/ سوره۳۲، آیه۲۴.    
۲۰. انبیاء/ سوره۲۱، آیه۷۳.    
۲۱. قصص/ سوره۲۸، آیه۵.    
۲۲. انبیاء/ سوره۲۱، آیه۷۳.    
۲۳. سجده/ سوره۳۲، آیه۲۴.    
۲۴. یس/ سوره۳۶، آیه۸۲-۸۳.    
۲۵. انبیاء/ سوره۲۱، آیه۷۳.    
۲۶. خمینی، روح الله، ولایت فقیه، ص۵۳-۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۷. خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۵۵۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۸. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۵۹-۶۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۹. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۰. خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴-۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۳۱. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۱۹، ص۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۲. خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۵۰، تهران، بی‌تا.
۳۳. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۲۴۵-۲۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۳۴. المیزان، ترجمه ناصر مكارم شیرازی، ج ۱، ص ۳۷۹، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبایی، چ ۲، ۱۳۶۴.
۳۵. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۲۶۸.    
۳۶. سجده/ سوره۳۲، آیه۲۴.    
۳۷. پیام قرآن، ناصر مكارم شیرازی و همكاران، ج ۹.



پایگاه اندیشه قم    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار