المصطلحات الأصولیة فی مباحث الأحکام و علاقتها بالفکر الأصولی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
« المصطلاحات الاصولیة فی مباحث الاحکام و علاقتها بالفکر الاصولی» سلسله دراسات
اصول فقه استاد
عبدالله بشیر محمد است.
کتاب مشتمل بر یک مقدمه دو فصل و یک خاتمه ا ست. در فصل اول مباحث مقدّماتی و در فصل دوم مباحث تحلیلی بر مبنای
اهل سنّت نوشته شده است.
درباره مقدّمات تمهیدی در
شئون اصطلاح علمی و شامل مباحث مختلفی است که به آنها اشاره میشود:
برای«
اصطلاح » تعاریف زیادی ارائه شده و
جرجانی به بخشی از این تعاریف اشاره کرده است در حالیکه برای اصطلاح معنایی است که اوسع از همه اینهاست. از شواهد جواز اطلاق
عرف بر اصطلاح، سخن آمدی در کتاب«
الاحکام فی اصول الاحکام » است.
حد در عرف لغویان منع و فصل بین دو چیز است تا اینکه یکی از آنها به دیگری مختلط نشود. البته
غزالی تعریف دیگری بعمل آورده که قابل مناقشه است. تعریف در نزد لغویان مأخوذ از اعلام و در عرف علمی عبارت از ذکر شی ای که شناخت آن مستلزم
معرفت دیگری باشد. اصطلاح متنزّل در مجاری تعریف است مگر اینکه حقیقی باشد که در اینصورت نازل منزله
تعریف نخواهد بود.
فکر حرکت
نفس در معقولات و انتقال
ذهن به صورت تدریجی و قصدی است و گاهی به حرکت نفس از مطالب به سوی مبادی اطلاق میشود. بنابرین فکر در لغت بمعنای اعمال خاطر در شی است اما
اجتهاد در لغت از جُهد بمعنای بذل الوسع و المجهود فی طلب الامر و یا از جَهد به معنای مشقّت گرفته شده است و در اصطلاح تعاریف متعدّدی برای آن بعمل آمده است که جامع آنها:« بذل جهد یا استفراغ وسع در تحصیل
ظن به
حکم شرعی است».
اصطلاح عبارتست از اتفاق لفظی یا عملی بر
تخصیص قول یا عمل به جهت دلالت بر یک معنا و یا معانی معیّنه و به همین جهت در تعریف علم اصول قواعد و مصطلاحات جمع شده است بنابراین واژه اصطلاح در مناهج تألیف اصول نقش بسزایی را ایفاء می نماید.
مولّف در این بخش تطوّرات
اصطلاح اصولی را در قبل از تدوین و بعد از آن مورد بررسی قرار داده است.
درباره
واضع لغات اختلافی وجود دارد. بنابر قول اوّل چون واضع
خداوند متعال است لذا توقیفی میباشد. قول دوّم اصطلاحی بودن آنست که
مردم آنرا وضع کرده اند. قول سوّم:بعضی از
لغات توقیفی و برخی اصطلاحی است. قول چهارم:نفس
الفاظ بذاته
دلالت بر معانی دارد.
مولف در این باره سه علم
کلام،
فقه و
لغت را مطرح میکند.
در این باره
مقدّمه ابن صلاح و
محاسن الاصطلاح سراج بلقینی و
الاقتراح فی بیان الاصطلاح حائز اهمیّت است. کسانی که در اصطلاحات اصولی دستی دارند باید مسلّط به علوم مختلفی از قبیل کلام،
صرف و نحو باشند.
مولف در این بخش به برخی از مصطلحات ائمه اهل سنّت اشاره کرده و پیرامون برخی از آنها صحبت کرده است.
اقسام تلاش متاخرین در بکارگیری اصطلاح علمی عبارتند از:تصانیف علمی در تحلیل اصطلاح، ارائه تحقیقات و دراسات. از جمله تصانیف اصطلاحی در عصر حاضر میتوان به کتابهای
دلیل السالک للمصطلحات و
الاسماء فی فقه الامام مالک اثر
دکتر حمدی عبدالمنعم شلبی و
المدخل الوجیز فی اصطلاحات مذهب الساد المالکیه شیخ ابراهیم مختار و سایر کتب اشاره کرد.
بحث تحلیلی درباره نحوه بکارگیری اصطلاحات اصولی در مباحث
احکام شرعی است:مولّف بعد در این بخش به تبیین و تحلیل واژگان اصولی می پردازد که در فقه مدخلیّت دارند که مهمّترین آنها عبارتند از:
توقف در نزد
اشعری و
معتزله و فرق میان آندو، معنای
اباحه در نزد اهل سنت، معنای
حظر، اصطلاح
واجب و
مندوب و
مکروه،
سبب و
شرط، شرط و
عدم مانع،
بطلان و
فساد،
اجزاء، قبول، نفوذ و مانند اینها که در فقه کاربرد بیشتری دارند.
در انتهای کتاب فهارس
آیات،
احادیث، آثار، اعلام، مصادر و مراجع، و موضوعات ذکر شده است.
نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم
اسلامی.