التبر المسبوک فی نصیحة الملوک (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«التبر المسبوک فی نصیحة الملوک» یا
نصحه الملوک ، تالیف
امام شافعی محمد بن محمد غزالی (متوفی ۵۰۵ ق) است که آن را به فارسی برای سلطان محمد فرزند ملکشاه سلجوقی نوشت و یکی از شاگردانش آن را به
عربی برگرداند.
کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول در اصل
ایمان است که شامل ده اصل درباره خالق و ده اصل درباره
عدل و انصاف است. بخش دوم، دارای دو قسمت است که قسمت اول با ده مثال در معرفت
دنیا ، و قسمت دوم در
معرفت نفس که شامل پنج حکایت است.
در ادامه، هفت باب مشتمل بر ذکر
عدل و
سیاست ، ذکر ملوک و سیره آنها، در سیاست وزراء و سیره ایشان، در ذکر کاتبان و آدابشان، در
حلم حکماء، در شرف
عقل و عقلاء، در ذکر نساء، است.
غزالی در آغاز کتاب بر آن است تا اموری چون
اقرار به
نعمتهای الهی و ادای
حق آن، تعریف ایمان، یادآوری مخلوق بودن سلطان و خلق جهان از سوی خداوند و... را در اذهان خواننده تثبیت کند. آن گاه او از
عدالت و
انصاف - که آن را در ده اصل تقسیم کرده- شورا و لزوم پذیرش سخنان شورا و درخواست نتایج آن، مسؤولیت حاکم در برابر مردم، طفره نرفتن از امور مردم به دلیل ناآشنا بودن با رفتار آنها، نپرداختن به امور شهوانی، و تلاش برای تامین رضایت مردم از راههای شرعی و نه غیر از آن، لزوم ایمان به جهان پس از
مرگ و نقش چنین باوری در بهبود رفتار حاکم و گرایش او به
عدالت ،
انصاف و بهبود
وضعیت رعیت سخن میگوید و آن را با گفتاری از وزرا، کاتبان و ناظران دادرسی و نحوه برخورد و اداره آنها به پایان میبرد.
در همه این آثار بعد از ذکر صاحبان مناصب و مقامات، حوادث سیاسی و نظامی هر سال شرح داده شده است. ذکر تغییرات آب نیل از مطالب برجسته تاریخهای دوره ممالیک است و ظاهرا ابن آیبک دواداری (زنده تا ۷۳۶ ق) اول مورخی بود که این عمل را ابداع و مورخان بعدی از وی
تقلید کردند.
از مطالب مشترک منابع این دوره، ذکر اخبار اقتصادی از قبیل قیمت اجناس در هر سال و تغییرات قیمتها، تغییرات ارزش
پول ، تغییر
واحد پول و اختلاف
نقود ، ذکر حوادث طبیعی همچون
سیل و
زلزله و
قحطی و
خشکسالی و
خسوف و
کسوف ، است.
بیماریهای واگیر،
اوضاع فلکی تغییرات
آب و
هوا چون گرما و سرما و بارش
باران و
برف و وزش
باد ، اخبار مسافران
حج ، شایعاتی که در مصر و شام و برخی شهرهای بزرگ تحت حاکمیت ممالیک منتشر میشده، تشریفات و مراسم جلوس سلطان، جشنها، اعطای
خلعت و
انعام و
جایزه ، گشاده دستی سلاطین نسبت به بزرگان، خبر فعالیتهای عمرانی همچون ساخت مدارس و مساجد و خانقاهها، اخبار روابط خارجی دولت ممالیک، جنگ با صلیبیان در دریای مدیترانه از دیگر
موضوعات مطرح شده است.
بخش اعظمی از کتاب به وفیات بزرگان و مشاهیر
مصر و
شام و برخی بلاد مجاور آنان اختصاص یافته است، اما در برخی دیگر از منابع در پایان حوادث هر
سال صرفا به وفیات افراد معدود آن هم به اختصار اشاره شده است.
نویسنده حوادث پنج
سال را از منابع پیش از خود گرفته است و خود بر این مطلب تصریح کرده و منابع خود را در موارد متعدد ذکر کرده است.
بخش وفیات منابع عصر ممالیک
اوضاع و احوال علمی و اجتماعی و دینی آن عصر را تا حدودی روشن ساخته و اندازه توجه به رشتههای مختلف علمی و میزان ارزش و اعتبار علمای هر رشته را مشخص کرده است.
در تاریخهای محلی این عصر، اخبار مربوط به زمان حیات مؤلف ارزش بالایی دارند، زیرا که این قبیل مؤلفان، بسیاری از مظاهر فرهنگ و تمدن و فعالیتهای عمرانی را از نزدیک مشاهده میکردند و با بزرگان
شهر و دیار خود ارتباط داشتند.
منابع عصر ممالیک با تمام نقاط قوت، ضعفهایی نیز دارند که از ارزش علمی آنها میکاهد و آن
حب و بغضها و جانبداریهای مبالغه آمیز بسیاری از این مورخان نسبت به خلیفه و سلطان و سران کشوری و لشکری است. در کتابهای تک نگاری، چهره عملکرد سلطان بسیار غیرواقعی و مبالغه آمیز ترسیم شده است.
از دیگر نقاط ضعف این منابع آن است که چون مورخان این دوره از صاحبان مقامات دولتی بوده و بین آنان رقابت و مبارزه شدید وجود داشته است، گاهی به سعایت و سخن چینی و
توطئه چینی علیه یکدیگر میپرداختند. از این رو برخی اخبار این منابع
کینه توزانه و بغض آلود و یا حداقل بدبینانه است. این نکته در قضاوتهایی که برخی مؤلفان درباره همدیگر کردهاند و طعنه و نیش و کنایههایی که بر یکدیگر زدهاند، کاملا مشخص است.
در میان آثار فارسی غزالی، پس از کیمیای
سعادت، نصیحة الملوک بزرگترین و مهمترین کتاب اوست، که به شکل پند و اندرز برای سلاطین، وزرا و امرا نوشته شده است.
از دو بخش تشکیل شده؛ بخش اول، کمتر از یک سوم کل متن است.
نصرالله پورجوادی در کتاب خود تحت عنوان «دو مجدد» مینویسد
: «ولی حقیقت این است که چیزی که بخش اول خوانده شده مقدمه
نصیحة الملوک نیست بلکه اصل نصیحة الملوک است، چه آنچه بخش دوم نصیحة الملوک خوانده شده است اثر غزالی نیست، بلکه نوشته شخص دیگری است.» وی میافزاید «در مورد اصالت بخش اول میتوان مطمئن بود، در مورد بخش دوم، به عکس، میتوان با اطمینان گفت که از غزالی نیست.»
از جمله دلایلی که بخش دوم از غزالی نیست اینست که نویسنده دراین بخش اشعار فارسی فراوانی نقل کرده است در حالی که غزالی معمولا در آثار خود این کار را نمیکند. ذکر مطالب مربوط به پادشاهان قدیم ایران زمین مانند
گشتاسب و
شاپور و
اردشیر ، و
ستایش از قوم ایرانی با روحیه
غزالی به کلی مغایرت دارد.
عبدالحسین زرین کوب در کتاب «
فرار از مدرسه» به دلیل تفاوتی که در سبک و نوع مطالب این بخش با سایر آثار غزالی دیده میشود ثابت کرده است که بخش دوم نصیحة الملوک که شامل ابواب هفتگانه است از غزالی نیست. بعضی از محققان غربی نیز چون پاتریشا کرون انتساب بخش دوم این کتاب را به امام غزالی مردود شمردهاند.
فهرست مطالب کتاب در پایان آن ذکر شده است. آدرس روایات از منابع
اهل سنت در پاورقی کتاب آمده است.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).