البرهان فی علوم القرآن (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
البُرهان فی علوم
القرآن، نخستین کتاب مستقل درباره
علوم قرآنی است. تألیف
بدرالدین محمد بن بهادر زرکشی (۷۴۵ـ۷۹۴).
پیش از
زرکشی، برخی از
علما در ضمن متون تفسیری، و بهطور حاشیهای در تفاسیر و جوامع حدیثی خود، درباره دانشهای
قرآنی مطالبی آورده بودند، مانند
حوفی نحوی (متوفی ۳۳۰) که در کتاب
البرهان خود مطالبی مختصر درباره آن نقل کرده بود، اما زرکشی با استفاده از منابع مختلف، از جمله کتابهای
تفسیر،
ادب،
فقه و
تاریخ، به گونهای بی سابقه به تألیف کتابی مستقل درباره
علوم قرآنی پرداخت.
این کتاب، که چکیدهای از آرای محققان متقدم است و به
زبان عربی تألیف شده، مشتمل است بر: مقدمه، دو فصل، و ۴۷ باب. فصل اول درباره کلیات تفسیر، مانند
انواع تفسیر، و فصل دوم درباره علوم
قرآنی و منشأ آن است که بر مبنای نظریات مختلف علما، وجوه گوناگونی درباره آن مطرح شده است. سپس ۴۷ باب، هر یک در بیان یکی از
انواع علوم
قرآنی، آمده که عبارت است از:
شناخت سبب
نزول؛ ارتباط
آیات با یکدیگر؛ فاصل آیات؛ وجوه و نظایر؛ علم به
آیات متشابه؛ علم به آیات مبهم؛ درباره سرآغاز
سورهها؛ درباره پایان سورهها؛ درباره
شناخت آیات مکی و
مدنی؛
شناخت نخستین قسمتی که از
قرآن نازل شد؛ چگونگی نزول
قرآن؛ گردآوری
قرآن و
صحابه حافظ
قرآن؛
شناخت تقسیم بندی قرآن بر حسب سورهها و
ترتیب سورهها، آیات و تعداد آنها؛
شناخت نامهای قرآن؛ آنچه در
قرآن به «لغت» (گویش) غیرحجازی است؛ آنچه در
قرآن از لغات غیرعربی است؛
شناخت غریب القرآن؛
شناخت تصریف؛
شناخت احکام؛
شناخت لفظ یا ترکیب نیکوتر و فصیحتر؛ تفاوت کردن الفاظ بر اثر زیاد یا کم شدن؛ وقف و ابتدا؛
شناخت توجیه قرائات؛ علم به
رسم الخط قرآنی؛
فضایل قرآن؛
خواص قرآن؛ آیا در
قرآن قسمتی بهتر از دیگری است ؟؛
آداب تلاوت قرآن؛ آیا جایز است که در نوشتار، نامه و سخنرانی، قسمتی از
آیات قرآن به کار رود؟؛
امثال قرآن؛
احکام قرآن؛
جدل در قرآن؛
ناسخ و منسوخ قرآن؛ توهم اختلاف در
قرآن؛
شناخت محکم و متشابه؛ حکم آیات متشابهی که درباره
صفات خداوند است؛ اعجاز
قرآن؛
وجوب تواتر قرآن؛ یاری سنّت در فهم
قرآن؛
شناخت تفسیر قرآن؛
شناخت وجوب در مخاطبات؛ بیان
حقیقت و مجاز قرآن؛
کنایه و
تعریض؛ اقسام معنای کلام؛ تعدادی از
اسلوبهای بلاغی قرآن؛ و
شناخت ابزار و ادواتی که
مفسر به آن نیاز دارد.
مؤلف در هر یک ازاین مباحث، ابتدا تاریخچه پژوهش آن را بیان، و خود آن را تعریف میکند، سپس به بررسی دیدگاه علما درباره آن مبحث میپردازد و از کتابها و دانشمندان بسیاری نقل قول میکند، از جمله از
کشاف و
اساس البلاغه زمخشری،
المفردات راغب،
تاریخ طبری،
امالی سید مرتضی، و
اسباب النزول واحدی.
او میان آرای علما، مناظرهای غیابی به وجود میآورد، سپس از بحثها نتیجه گیری میکند و سرانجام نظریه خود را میگوید و اِشکال عقاید علمای پیش از خود را با استدلالهای ادبی، تفسیری، فقهی و حدیثی مطرح میسازد و گاهی ذیل عنوان «فصل» به مطالب حاشیهای یا شرحهای اضافی میپردازد تا سخن را تکمیل کند. وی به تناسب بلندی و کوتاهی مباحث، برخی از
انواع را به فصول و بخشهای گوناگون تقسیم کرده و به چهار
نوع واپسین (کنایه و تعریض، اقسام معنای کلام و...) تفصیل بیشتری میدهد، ازینرو البرهان از لحاظ ادبی بر دیگر
کتب علوم قرآنی امتیاز دارد.
ترتیب منطقی
انواع و فصول، بیان مشروح آرای گوناگون و دلایلِ قائلان به هر
رأی و رأی خود مؤلف، ایجاز و استحکام عبارات، و نثر ساده از ویژگیهایاین کتاب است. در مقابله متن با منابعی که زرکشی از آنها سود جسته، دقت و صحت مطالب آن آشکار میشود، زیرا مؤلف با هوشمندی و تسلط بر
انواع علوم، در
شناخت انواع سخن، از دشوار و آسان و نادر و غریب، و دریافت شاذّ و غیر شاذّ صاحبنظر بوده است.
ازاین کتاب در تألیف کتابهای دیگر استفاده شده است، از جمله
سیوطی (۸۴۹ـ۹۱۱) آن را در تألیف
الاتقان فی علوم القرآن، اساس قرار داده است. به عقیده سیوطی، هر کس پس از زرکشی در زمینه
علوم قرآنی تألیفی دارد، بر البرهان تکیه کرده است.
کتاب زرکشی پس از
الاتقان سیوطی در جوامع علمی متروک ماند و تعداد اندک نسخههای خطی آن نشان دهنده همین مطلب است.
این نسخهها در کتابخانههای معتبر نگهداری میشود.
البرهان در چهار جلد، یک بار با تحقیق
محمد ابوالفضل ابراهیم در ۱۳۷۶ در
مصر، و بار دیگر به تحقیق
عبدالقادرعطا در ۱۴۰۸ در
بیروت به چاپ رسیده است.
(۱) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامیالکتب و الفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۲) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم
القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۳) محمد بن بهادر زرکشی، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی، و ابراهیم عبدالله کردی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۴) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «البُرهان فی علوم القرآن»، شماره۱۱۳۸.