الاعلاق النفیسه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نام کامل کتاب «الاعلاق النفیسه و یلیه کتاب البلدان»، در حقیقت دو کتاب در یک مجلد است. اولین کتاب «الاعلاق النفیسه»، نوشته «
ابن رسته اصفهانی »، (
قرن سوم هجری) است که تنها یک جلد از هفت جلد آن باقی مانده است. کتاب دوم، «کتاب البلدان»، نوشته
احمد بن اسحاق یعقوبی است. از آن جا که کتابشناسی البلدان به صورت مجزا صورت گرفته، در این نوشتار تنها به الاعلاق پرداخته شده است.
کتاب از فصول متعددی تشکیل شده است که میتوان مطالب آن را در این پنج عنوان خلاصه نمود:
نجوم و
کره زمین ،
مکه و
مدینه ،
عجائب زمین و
شهرها ،
دریاها و
رودها ،
اقالیم هفتگانه و اسامی شهرهای آنها. شیوه نگارش ابن رسته از لحاظ نحوه ارائه مطالب و اسلوب جزء تالیفاتی است که همه خوانندگان آن را میپسندند؛ ولی ظاهرا این کتاب برای منشیان و نویسندگان دیوانهای دولتی، نوشته شده است. سلیقه ادبی ابن رسته از ابن خرداذبه بهتر است. گاهی فهرست نامها را نقل میکند و در توصیفها علاقه فراوانی به قصه پردازی نیز دارد.
کتاب البلدان دارای اطلاعات مفیدی پیرامون کره
زمین و تقسیمات جغرافیایی آن، فاصله
زمین از
کره ماه و
ستارگان ، شهرها و روستاها و رودهای
ایران ، میزان
خراج ولایات، مسیر راههای کهن؛ مانند
بغداد -
ری ، ری-
نیشابور یا هرات-
سیستان ، روستاهای مسیر و فاصله منازل و نیر شرح جالبی درباره خانه کعبه است. ابن رسته در تنظیم کتابش از روش «جغرافیای ایرانی» که مبتنی بر هفت اقلیم یا هفت کشور است، عدول کرده و به هنگام بیان اقالیم، ترجیح داده است که به جای هفت اقلیم ایرانی، اقالیم یونانی را بیان کند. اساسا به نظر میآید که غرض وی از نوشتن این کتاب فراهم نمودن اطلاعاتی از تمام
جهان آن روز بوده است؛ چون علاوه بر توصیف بلاد اسلامی، سرزمینهای دیگری را که در خارج جهان
اسلام بوده نیز توصیف کرده است و به صورتی کامل و جامع از جغرافیای نجومی و
ریاضی با استناد به
آیات قرآنی و آثار نجومی و اقوال دانشمندان سخن رانده است. مطالب کتاب در مورد سرزمین
صنعا و امپراتوری
بیزانس و
هند شرقی و سقلابیان و اقوام اورال و آلتایی و اقوام اطراف
دریای سیاه و نواحی
اصفهان در خور توجه بوده و اطلاعات جمع آوری شده، در باب
مکه و
مدینه و توصیف رودها و مناطق
طبرستان از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به تنوع اطلاعاتی که در کتاب فراهم آمده، میتوان آن را دایرة المعارفی کوچک از علوم،
جغرافیا و
تاریخ گذشته جهان دانست. میدانیم
اثبات گردش
زمین به دور
خورشید که ناقض نظریه «
زمین مرکزی» پیشینیان بوده، به «
یوهانس کپلر » (سده هفدهم میلادی) منسوب است. منابع موجود ایرانی نشان دهنده این است که هر چند ایرانیان موفق به اثبات حرکت
زمین نشده بودند (یا دست کم منابعی در این
زمینه در اختیار ما نیست)؛ اما گروهی از دانشمندان ایرانی بر چنین نظریهای اعتقاد داشتهاند که در واقع خورشید ثابت بوده و
زمین بر گرد آن در چرخش است. کتاب «الاعلاق النفیسه»، یکی از شواهد مکتوبی است که «ابن رسته»، هفتصد سال پیش از «کپرنیک» مجموعهای از نظریههای دانشمندان ایرانی را گرد آورده است که برخی از آنان قائل بر یک یا دو
حرکت وضعی و انتقالی
زمین بودهاند. نویسنده جزئیات شاهراه
طوس و
مشهد و انشعابات آن را به سمت اصفهان و
شیراز به طور مفصل تشریح کرده است. میدانیم که
امام رضا علیهالسّلام بعد از حرکت از رباط سعد مستقیم از شاهراه نیشابور به
مرو ، راهش را از نزدیکی دیزباد از راه دهسرخ به طرف طوس کج کرده است و هنگامی که وارد دهسرخ شده،
ظهر بوده و در آنجا
وضو گرفته و
نماز خوانده است. خوشبختانه منابع قرون اولیه هجری به مسیر جاده دهسرخ از نیشابور به طوس اشاره کردهاند. قدیمیترین جغرافی نویس ابن خرداد به در کتابش در ذکر مسافت نیشابور، به طوس و پس از او نویسنده کتاب
الخراج نیز دقیقا مطالب ابن خرداذبه را تکرار کرده است. ابن رسته نیز گزارش مفصل تری از راه دهسرخ و وجه تسمیه آن ارایه میکند که البته بین گزارش ابن خردادبه و ابن قدامه با ابن رسته در مورد مسافت اختلافاتی دیده میشود. این کتاب در توصیف اماکن، بسیار ارزنده است. نویسنده در ارتباط با اوضاع و احوال مکه، بنیان
کعبه و ساختمان و اوصاف آن، سخن گفته و تجدید بناها، تعمیرات و تغییرات کعبه و حرم را شرح داده است. او همچنین به چگونگی کعبه در عهد
حضرت ابراهیم علیهالسّلام تا قرن سوم (
زمان تالیف کتاب) پرداخته و اندازههای داخل و خارج و طول و عرض کعبه را نشان داده و روزنههای کعبه را که برای روشنایی تعبیه شده بوده، گزارش کرده است. لوح دیوار کعبه، اندازه آن، اوصاف پله کانهای کعبه، فاصله ستونهای دیوار خانه کعبه،... از مطالب آن است.
زمزم ، و پیدایش آن، دعاوی مالکیت بر زمزم و حفر آن توسط
عبدالمطلب بن هاشم ، عمق
چاه ، ذکر نامهای آن، وصف
مسجدالحرام و اندازه دقیق آن، شماره ستونهای
مسجد و چگونگی رنگ و زینت آنها از مطالب این کتاب میباشد.
درهای مسجدالحرام ، تعداد و اندازههای طول وعرض آنها، تعمیرات یا تزییناتی که در طول
زمان توسط اشخاص تا عصر مؤلف انجام شده، صفحاتی از این کتاب را پر کرده است. او همچنین حدود و ویژگیهای حرم را شرح داده و درباره جنبههای اعجاز آن، نمونههایی را آورده و این موضوعات حدود ۳۵ صفحه از کتاب را پر کرده است. ابن رسته در ارتباط ارتفاع و طول و عرض خانه کعبه، مطلا کردن
ناودان کعبه و در قاب طلا گرفتن لوحی که در درون کعبه بود، و تغییرات بعدی به تفصیل سخن گفته است. او نوشته است: تمام سنگهای
مرمر سفید و
سرخ و
سبزی که درون کعبه را پوشانده بود،
ولید بن عبدالملک فراهم آورده است. او اول کسی است که خانه کعبه را با سنگ مرمر زینت داد و مساجد را زیور بندی کرد. او پس از توصیف مکه و مدینه، اقسام
عجائب گیاهی و حیوانی و بناهای معروف باستانی را توصیف کرده است. پس از شگفتیهای زمینی، به تعریف دریاها و رودهای و هفت اقلیم با شهرهای معروف آن پرداخته است. وی چنان که گذشت از روش یونانیان در تقسیم اقالیم متاثر بوده، اما نسبت به روش جغرافیایی ایرانی «هفت اقلیم» نیز بی نظر نبوده است. او در توصیف سرزمینها به
ایران اهمیت خاصی میدهد. با این وجود سخن او درباره
عربستان جنوبی و شهر
صنعا و
عراق و شهر
بغداد و
مصر گرچه بسیار کوتاه و مختصر است؛ ولی بسیار ارزنده و مهم است. سخن او درباره
قسطنطنیه و
کلیسای ایاصوفیه و موکب پرمهابت امپراتور بیزانس هنگام رفتن به کلیسای ایاصوفیه و آداب و رسوم معمول در کلیسا و نواختن ارغنون «ارگ» بسیار خواندنی و جالب و از نظر
جغرافیای انسانی پرارزش است، و به حق میتوان گفت که ابن رسته تنها جغرافی دانی است که در وصف روم و شهرها و
عجائب آن، اطلاعاتی این چنین ارزنده به دست داده است، و نظیر آنها را نه فقط در آثار هم عصران که در گزارشهای جغرافی دانهای بعد از او هم نمیتوان یافت. این دانشمند، جغرافیای نجومی و ریاضی را در اثر خود بسیار خوب و رسا عرضه میکند، و در این مسائل به آثار
فرغانی و
ابومعشر بلخی تکیه بسیار دارد و به نظر میرسد که آثار آنان را به خوبی میشناخته است. ضمنا در جغرافیای طبیعی، از نفوذ ابن خرداذبه به دور نیست. او جغرافیای طبیعی را با توصیف مکه و کعبه آغاز میکند.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).