الازهر فی الف عام (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الازهر فی الف عام، نام کتابی است؛ نوشته دکتر
محمد عبدالمنعم خفاجی است، به
زبان عربی ، درباره
دانشگاه الازهر مصر و سرگذشت فرهنگی و دینی و سیاسی در طی ۱۰۰۰ سال گذشته است.
کتاب با آراء مفکرین در
الازهر آغاز میگردد و در ادامه دو مقدمه از مولف و سپس در ۱۲ باب، طی سه جلد به رشته تحریر در آمده است. جلد اول؛ شامل سه باب است که باب اول آن شامل هشت فصل، باب دوم شامل چهار فصل، باب سوم شامل دو فصل میباشد. جلد دوم با اشعاری درباره اباظه آغاز میگردد و شامل سه باب، که از باب چهارم شروع و تا باب ششم ادامه مییابد. از باب هفتم تا دوازدهم در جلد سوم قرار دارد که بعد از این ابواب، در بخشی از کتاب اسلام معاصرین مولف ذکر شده و در پایان عکسهایی از دانشگاه الازهر به تصویر در آمده است.
دانشگاه الازهر یک مؤسسه بزرگ دینی اسلامی است که وظیفه اش پاسداری از
شریعت اسلام و زبان عربی و نشر آن و تعلیم دانشجویانی است که پس از فراغت از تحصیل، عهده دار تدریس علوم دین و زبان عربی و متصدی امور شرعی شوند. در ضمن دانشجویان
مسلمان از هر نقطه از کشورهای اسلامی با تفاوتهای نژادی و ملیتی در آن پذیرفته میشوند. یکی از مهمترین و قدیمیترین دانشگاهها،
جامع الازهر مصر است، معرفی دانشگاهی که بیش از ۱۰۰۰ سال از تاسیس آن میگذرد و در این مدت طولانی، شاهد فراز و نشیبهای گستردهای بوده است. در فصل اول، کشور
مصر قبل از ایجاد الازهر را بررسی نموده است.
فتح مصر را در عهد
عمر بن خطاب در سال ۱۸ ه. ق به دست
عمرو بن عاص میداند که
مسجد جامعی معروف به جامع عمرو بن عاص در
سال ۲۱ ه. ق در آن تاسیس گشت. فصل دوم از
دولت فاطمی ، قیام آنان در مصر میگوید. لغت «جامع» همواره ما را به یاد مسجد بزرگ، مسجد آدینه و یا مسجدی که در آن
نماز جمعه میخوانند و مراسم
اعتکاف به جا میآورند، میاندازد. واژه «الازهر» نیز از ریشه «ز ه- ر» به معنای تابش، درخشش و پرتوافکنی اخذ شده است. درباره این که چرا این دانشگاه به «ازهر» - تابان، درخشان، روشن- اشتهار یافته، نظرات گوناگونی وجود دارد. برخی معتقدند شاید به مناسبت کلمه زهراء
لقب حضرت فاطمه علیهالسّلام
دختر پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به ازهر نام گذاری شده باشد، برخی نیز معتقدند نام گذاری آن به سبب محاط بودن به کاخهای باشکوه
خلافت (القصورالزاهرة) یا درخشندگی آن در میان دیگر جامعهای مصر بوده است. تاسیس جامع الازهر به دوران حکومت فاطمیان بازمی گردد. فاطمیان از بزرگترین سلسلههای حکومتی
آفریقای شمالی بودند که دارالخلافهای در برابر دارالخلافه ی
بغداد تاسیس کردند. خلفای فاطمی منسوب به حضرت فاطمه سلاماللهعلیهم دختر پیامبر اسلام صلیاللهعلیه وآلهوسلّم هستند و از
شیعیان اسماعیلی به شمار میروند. این دانشگاه چون تاجی بر سر افتخارات فاطمیان میدرخشد. بنیان گذار جامع الازهر،
جوهر کاتب صقلی (وفات ۳۸۱ قمری) المعزلدین الله، چهارمین
خلیفه فاطمی است که در پی فتح مصر، چون
شهر قاهره (القاهرةالمعزیه) را به فرمان او ساخت، مسجد الازهر را نیز در جنوب شرقی و سوی
قبله قصر خلیفه در میانه محله
ترک و
دیلم بنا نهاد. بنای الازهر در ۲۴
جمادی الاول سال ۳۵۹ ق، مطابق ۴ آوریل ۹۷۰ م، آغاز شد و در ۷
رمضان ، ۳۶۱ ق، برابر با ۲۲ ژوئن ۹۷۲ م، پایان یافت و در همان رمضان، نخستین نماز جمعه (توسط ابوتمیم المعزلدین الله) در آن اقامه شد. بدین ترتیب پایدارترین یادگار سلسله فاطمی و یکی از قدیمیترین دانشگاههای
جهان تاسیس گردید. همان طور که قاهره نخستین پایتخت
تشیع بود، الازهر نیز نخستین
مسجد جامع بود که شعار تشیع را در آن آشکار نمودند و
خطبه به نام
امام علی علیهالسّلام و امامان اسماعیلی خواندند. برخی نیز از آن به عنوان جامع مشهور مصر و نخستین مسجدی که در قاهره تاسیس شد، یاد میکنند. باب اول و دوم پیرامون
تاریخ الازهر میباشد. در الازهر ابتدا فقط امور مذهبی
شیعیان انجام میشد؛ ولی به زودی این مسجد مرکز تعلیمات عالی تشیع گردید.
مهمترین فعالیتهای جامع الازهر را در دوره فاطمیان، بایستی به این موارد اشاره کنیم: ایراد خطبه به نام خلیفگان فاطمی، افزودن عبارت «حی علی خیرالعمل» در
اذان ، برپا داشتن سوگواری
عاشورای حسینی ، برپایی مجالس الحکمه در حضور خلیفه و وزیران و دانشمندان برای تشکیل مجالس درس، چراغانی و
قرآن خوانی چهار شب اول و نیمه
رجب ، اول و نیمه
شعبان که گاه خلیفه و خاندانش نیز در آن شرکت داشتند و به ویژه آموزشهای اسماعیلی در کنار علوم و فنون رایج آن عصر. نخستین مدرسان الازهر در سال ۳۶۵ ق، آغازین کلاسهای درس خود را در این دانشگاه تشکیل دادند.
ابوالفرج یعقوب بن یوسف بن کلش (۳۱۸- ۳۸۰ ق) نخستین
وزیر فاطمی و صاحب «
الرسالة الوزیریة فی الفقه الشیعه »،
علی بن نعمان (۳۲۸- ۳۷۴ ق)
قاضی القضات مصر فرزند قاضی ابوحنیفه و صاحب کتاب «
الاختصار » از جمله این مدرسان بودند. همچنین اگر بخواهیم از دانشمندان بزرگ عصر فاطمی و مدرسان و قاضیان و دانش آموختگان برجسته الازهر در این دوره نامی ببریم، میتوان به
حسن بن زولاق ۳۸۶ ق،
احمدبن ابی العوام قاضی مصر در زمان الحاکم، امیر مختار محمد بن عبیدالله مستجی (وفات ۴۲۰ ق) از مورخان بزرگ مصر،
حسن بن حسن بصری (معاصر حدود ۴۳۰ ق) مهندس و فیزیکدان نامی اسلام و ابوعبدالله محمد قضاعی (وفات ۴۵۴ ق) اشاره نمود.
چنانچه نگاهی گذرا به تاریخچه دانشگاه الازهر انداخته شود، این واقعیت مهم را آشکار میسازد که در طول
تاریخ بیش از هزار ساله الازهر، افت و خیزهای بسیار گستردهای در این مجموعه علمی- فرهنگی رخ داده است. گاهی مروج
مذهب شیعه بوده، گاهی
اهل سنت ؛ گاهی در اوج عزت و عظمت و گاهی در قعر انحطاط و رکود، و همین عوامل باعث شده که اهل تحقیق این دانشگاه را جزو مهمترین دانشگاههای جهان قلمداد نمایند. چنانچه در کتاب بیان میشود،با ورود علوم جدید، شرایط برای آغاز تعلیمات سنی گسترده تر گردید، و این تحول مهمی در آموزشهای دوران فاطمی محسوب میشود. اما این امر چندان نپایید. از یک سو الحاکم به دستگیری مدرسان سنی مذهب و
قتل و حبس آنان فرمان داد و از آن پس آموزشها به همان شیوه مذهبی اسماعیلیان ادامه یافت و از سوی دیگر با استقرار
حکومت ایوبیان (۵۶۷ ق) و حاکم شدن و رسمیت یافتن مدارس ایوبی بر اوضاع و احوال جدید، این دارالعلم اسباب و موجبات برتری خود را از دست داد.
از عوامل دیگری که باعث رکود دانشگاه الازهر گردید، انقراض سلسله شیعی مذهب
آل بویه در
ایران و
عراق و چیرگی
سلجوقیان پشتیبان خلافت عباسی بود که در سستی بنیان دولت فاطمیان و روند علمی- آموزشی الازهر تاثیرات شگرفی داشت. این افت و خیزها در عصر ایوبیان و
عثمانی با شدت و حدت بیشتری ادامه یافت. به عنوان مثال در دوران عثمانی گاهی الازهر در اوج قدرت و گاه در نهایت سستی و رکود بوده است.
در باب سوم به بعد، از شیوخ الازهر، شخصیات ازهریه، اعلامی که در عصر جدید از الازهر بیرون آمدهاند و شرح حال بعضی از فرهیختگان الازهر و بهرههای علمای که این مجموعه به وجود آورده است، یاد شده است. شورای عالی الازهر که در اصطلاح «مجلس الازهر الاعلی» خوانده میشود، بالاترین مرجع رسیدگی به تمامی امور دانشگاه است. این شورا به ریاست «شیخ الازهر» از معاونت دانشگاه، رؤسای دانشکدهها، چهار عضو از اعضای آکادمی تحقیقات اسلامی، نمایندهای از وزارتخانههای
اوقاف ،
آموزش و پرورش ،
دادگستری و دارایی، رئیس
فرهنگ و هیاتهای مذهبی کشورهای
مسلمان ، رؤسای مؤسسات الازهر و سه کارشناس ویژه ی امور آموزش و روابط عمومی دانشگاه تشکیل شده است. ریاست دانشگاه الازهر، از نیمه
قرن یازدهم قمری مطابق سده هفدهم میلادی نخستین بار توسط حکمرانان عثمانی به یکی از دانشمندان مشهور علوم دینی سپرده شد، که وی لقب «شیخ الازهر» را به خود گرفت. نخستین متصدی این مقام،
شیخ محمدبن عبدالله خرسئی مالکی بود که در سال ۱۱۰۰ ق شیخ الازهر گردید، وی یک سال در این مقام ماند و در سال ۱۱۰۱ ق/ ۱۶۹۰ م درگذشت. همچنین
شیخ ابراهیم بن محمد برمادی (وفات ۱۱۰۶ ق/ ۱۶۹۵ م) و
شیخ محمد نشرتی (وفات ۱۱۲۰ ق/ ۱۷۰۸ م) از فقیهان بنام و نخستین مشایخ الازهر در عصر عثمانی بودهاند. از میان مشایخ الازهر دو تن به روشنی درخشیدند. یکی
شیخ محمد مصطفی مراغی که اصلاحات واقعی و دامنه دار الازهر را به او نسبت میدهند و دیگری
شیخ محمود شلتوت که از رؤسای اخیر الازهر به شمار میآید. شیخ محمود شلتوت بود که از همین دانشگاه فارغ التحصیل شد و تالیفات بسیاری در زمینههای مختلف علمی از خود برجای نهاد، برآن شد که روحیه ی روشنگری و
اجتهاد را در این دانشگاه برانگیزد. از جمله اقدامات ارزنده ی او تاسیس کرسی
فقه شیعه جعفری بود، که پس از تاسیس دو کرسی
فقه حنفی و
شافعی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه
تهران در سال ۱۳۳۵ ش، به عنوان عملی متقابل صورت گرفت. در اعصار بعدی نیز دانشمندانی که در زمینههای ادب،
تاریخ ،
جغرافیای تاریخی ، علوم دینی و مذهبی،
حدیث و دیگر شاخههای علوم انسانی و احیانا دانشهای عقلی درخشیدهاند، بیشتر از سرزمین مصر و در شمار استادان و دانش آموختگان الازهر بودهاند. این روند در دوره عثمانی و اعصار پس از آن نیز همچنان ادامه داشته است. این اساتید و دانشمندان گاهی نقشهای متعددی را در دانشگاه الازهر ایفا مینمودند. یکی از این نقشهای ویژه، نقش برجسته روحانی آنان بود. دانشگاه الازهر در طی قرون و اعصار متمادی دچار تغییرات و تحولات عظیمی گشته که در ابعاد گوناگون، فراز و نشیبهای گستردهای را به ارمغان آورده است.
در پایان هر جلد، فهرستی از مطالب آن جلد عنوان شده است و خالی از سایر فهارس میباشد. در انتهای جلد سوم، تصاویری از
دانشگاه الازهر بعضی از شخصیهای علمی این دانشگاه به چشم میخورد.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).
تاریخ مصر