الاراضی - مجموعة دراسات و بحوث فقهیة اسلامیة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
" الأراضي" نوشته آية الله شيخ محمد اسحاق فياض، در زمينه
فقه اراضى.
احکام و فروعات فقهى مربوط به انواع زمين و مسائل شرعى مربوط به آنها مورد بحث قرار گرفته است. نگارنده از مراجع تقليد
شیعه در عراق و از مدرسان
حوزه علمیه نجف اشرف است كه به تدريس دوره عالى فقه و
اصول اشتغال دارند .
محمد اسحاق در سال ۱۹۳۰ ه. ق در قريه« صوبه» يكى از قريههاى ولايت غزنى در مركز
افغانستان ، واقع در جنوب پايتخت اين كشور يعنى كابل بدنيا آمد، پدرش او را در حالى كه پنج سال بيشتر نداشت، به مكتبخانه شيخ قريه مىفرستد، تا اين كه فرزند نجيب از سرچشمههاى دانش،
معرفت و
اخلاق تغذيه روحى نموده و سيراب مىگردد و فرزندى رئوف و مهربان ببار مىآيد، و در حالى پا به سن بلوغ و جوانى مىگذارد كه مؤمن و محبّ
اهل بیت علیهم السلام است، و خود تصميم مىگيرد كه دروس دينى را ادامه داده و تكميل نمايد، همانگونه كه خواست مرحوم پدرش نيز بوده است، و در نزد شيخ قريه برخى از كتب جامع المقدمات، اوليات علوم دينى و آموزش قرآن را فرا مىگيرد.
اين دانش پژوه جدى و پر تلاش، بعد از گذراندن مراحل اوليه آموزش در مكتبخانه شيخ قريه، زادگاه خود را ترك نموده و وارد منطقه مجاور بنام« حوت قل» مىشود تا جهت ادامه تحصيل وارد مدرسه دينى شيخ قربان على وحيدى رحمه اللّه گردد كه از علما و فارغ التحصيلان
حوزه علمیه نجف در عراق بوده است. در اين مدرسه دينى، كتاب«
جامع المقدمات » را تكميل و كتاب«
البهجة المرضیّة فی شرح الالفّیة » را مىخواند. تحصيل در اين مدرسه به مدت چهار سال و در محضر اساتيد بزرگوارى مانند شيخ ملا اسماعيل و ملاّ حيدر على ادامه مىيابد. محمد اسحاق والده خود را در اثر يك بيمارى شديد از دست مىدهد، و اين حادثه او را به شدّت متأثّر و ناراحت مىگرداند، اما اين مصيبت عليرغم سنگينى آن، او را از ادامه تحصيل و تعلّم باز نمىدارد، بلكه بيشتر از گذشته مصمّم شده و بر ادامه تحصيل اصرار مىورزد، و تصميم مىگيرد كه حوزه علميه منطقه را ترك نموده و به سمت
مشهد مهاجرت نمايد. شيخ
محمد اسحاق فیاض به مدت يك سال در مدرسه« حاج حسن» واقع در منطقه« بالا خيابان» شهر مقدس مشهد به سر مىبرد. او در خلال اين مدت كتاب
حاشیه ملا عبداللّه را مىخواند، و نيز بخشى از كتاب مطول را نزد استاد شهير« شيخ محمد حسين نيشابورى» معروف به
ادیب نیشابوری فرامىگيرد.
از آنجايى كه كتابى مستقل در زمينه
فقه اراضی تا تاريخ تأليف اين كتاب وجود نداشته، نگارنده سعى كرده است در يك كتاب تمامى فروعات فقهى مربوط به
فقه زمين را بررسى نمايد.
كتاب جنبه فقهى و استدلالى دارد و از روايات بهره فراوانى گرفته و ابواب و قواعد فقهى مربوط به اراضى را به صورت مبسوط بيان كرده است.
نويسنده كلياتى از مسائل مربوط به اراضى و روايات وارده در اين زمينه مطرح كرده و اقسام زمينها را از لحاظ فقهى با توجه به روايات وارد شده معرفى نموده است. سپس به تفصيل در مورد اراضى موات و فروعات فقهى مربوط به آن به بحث پرداخته است.
وى اراضى موات را جزء
انفال دانسته و آن را اجماعى معرفى كرده و قول برخى از فقها در مورد اينكه" اگر اراضى موات مالك مشخصى داشته باشد، جزء انفال محسوب نمىشود" را نقد مىكند و ادله فقهى مبنى بر اينكه اراضى موات در حال موات نمىتواند داراى صاحب و مالك مشخص باشد و تنها در صورتى كه شخصى اين اراضى را احياء كند مىتواند آن را تملك نمايد، را مورد بررسى قرار مىدهد. نگارنده مناقشات مختلف علما و فقها در زمينه
احیای اراضی موات و تملك آنها را نيز نقل مىنمايد و مورد ارزيابى قرار مىدهد.
از نظر نويسنده قول معروف علماى فقه و قول صحيح اين است كه احياى اراضى موات سبب ملكيت مىشود و مناقشه در روايات متعارض در اين باب وجهى ندارد و نهايتاً بايد در اينگونه موارد قايل به تفصيل شويم.
امّا در عين حال وى معتقد است كه احياى اراضى موات و در نتيجه مالك شدن آن بايد به اذن امام باشد و در صورت عدم دسترسى به
امام و عدم احراز
اذن او بايد از
فقیه عادل يا دولت اسلامى
اجازه گرفت. وى همچنين شرايط شخص احياءكننده اراضى موات را بيان كرده و اسلام را شرط اصلى
احیاء دانسته است; امّا در عين حال اظهار مىدارد قبل از تشريع مسئله انفال اگر شخص كافرى زمين مواتى را احياء نمود مالك آن محسوب مىشود. سپس نگارنده به بحث حريم چاهها، قناتها، نهرها، خانهها، روستاها و مزارع اراضى موات مىپردازد و برخى ديگر از شرايط احياى اراضى موات را با توجه به روايات و قواعد فقهى بيان مىكند و برخى ديگر از فروعات فقهى مربوط به اراضى موات را ارائه مىنمايد.
در بخش ديگرى به بحث درباره
اراضی مفتوحه عنوه يعنى زمينهايى كه در جنگ امام عليه السلام با كفار بدون درگيرى و خونريزى به دست مىآيد پرداخته شده و فروض مختلف مسئله از جنبه فقهى مورد تجزيه و تحليل قرار مىگيرد. برخى اين نوع زمين را هم از انفال دانسته و عوايد حاصل از آن را متعلق به امام معصوم عليه السلام و مسلمين دانسته و ادله مالكيت اراضى مفتوحه
عنوه توسط امام را مورد نقد و بررسى روايى قرار مىدهد و وجوب خمس بر اراضى مفتوحه
عنوه را ثابت مىكند. نگارنده ديدگاههاى فقهى فقها را مطرح كرده و شرايط و ويژگىها و احكام اراضى مفتوحه
عنوه را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است.
قسم ديگرى از اين اراضى آن مواردى مىباشد كه توسط كفار به مسلمانان اهداء مىشود در حالىكه آن شخص كافر قبل يا پس از اهداء
مسلمان شود. وى آراء مختلف در اين زمينه و احكام فقهى اين قسم از زمين را مطرح و نقدهايى بر آنها وارد مىكند. در بحث حيازت نگارنده ضمن بحث، قائل به عدم ملكيت زمين با حيازت مىشود. در همين زمينه احكام حيازت را نيز در مورد برخى از اموال بيان مىكند. برخى ديگر از انواع زمين مانند زمين صلح و زمينهاى ديگر و احكام فقهى آن از مباحث بعدى كتاب مىباشد.
در ادامه نگارنده تحت عنوان معادن به بحث درباره انفال بودن معادن پرداخته و احكام معادن و اختيارات امام يا
ولی فقیه را در مورد معادن و ثروت حاصل از آن مورد بحث و بررسى قرار مىدهد. احكام مربوط به آبهاى جارى و طبيعى و استيفاى آنها و اكتشاف آن با كندن چاههاى عميق و اينكه در چه صورتى اين آب جزء انفال مىشود از مباحث پايانى كتاب است. در پايان كتاب نگارنده پنج مسئله از مسائل مربوط به اراضى را پاسخ مىدهد. كتاب داراى فهرستى اجمالى و تفصيلى از موضوعات مىباشد. در پاورقى كتاب منابع روايى مورد استفاده مؤلف معرفى شده است.
نرم افزار جامع فقه أهل البيت عليهم السلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی