الإمتاع و المؤانسة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب
الامتاع و المؤانسة توسط
ابو حیان توحیدی ، علی بن محمد بن عباس (۳۱۰ یا ۳۲۰- حدود ۴۰۰ ق)
ادیب و
فیلسوف قرن چهارم به
زبان عربی و در موضوع، ادب و اخبار نوشته شده است.
بر اساس قراینی که از نوشتههای ابو حیان توحیدی به دست میآید، او را متولد دهه دوم سده ۴ ق و ترجیحا ۳۱۰ ق میدانند. زادگاه او را
شیراز ، نیشابور و یا واسط ذکر کردهاند.
یاقوت که کاملترین شرح احوال ابو حیان را آورده او را شیرازی الاصل و
ابن دمیاطی اصل وی را از
نیشابور و
بغدادیش میداند. همین اختلاف در زادگاه، سبب ایجاد مباحث مختلفی در توجیه
ایرانی و یا عرب بودن وی در میان معاصران شده است. ابو حیان در خانوادهای تنگدست و گمنام به
دنیا آمد و به زودی
پدر و
مادر خود را از دست داد و با سرپرستی
عمویش که با او بدرفتاری میکرد بزرگ شد اطلاع مشروحی از جوانی وی در دست نیست.
او علوم مختلف
ادب ،
فقه ،
کلام و
فلسفه را نزد علمای برجسته
زمان فرا گرفت.در
بغداد در فاصله سالهای ۳۴۸- ۳۶۸ او را نزد
ابو سعید سیرافی عالم، ادیب و
فقیه نامی مییابیم. از دیگر استادان وی میتوان به
ابو بکر قفال شاشی ،
فقیه شافعی ، قاضی ابو الفرج نهروانی و ابو سلیمان بن طاهر منطقی سجستانی اشاره کرد.
لقب «توحیدی» ممکن است چنانکه در بادی نظر پنداشته میشود و
ذهبی بر آن تصریح دارد، بدان جهت باشد که ابو حیان
صوفی یا
معتزلی و اهل
توحید بوده است چرا که معتزله خود را اهل
عدل و توحید وصف میکنند و اما
ابن خلکان ملقب شدن ابو حیان را به این لقب بخاطر این میداند که پدر ابو حیان فروشنده نوعی
خرما به نام «توحید» بوده است.
از منابع چنین برمی آید که وی در کودکی به بغداد آمد و در آنجا به کار استنساخ کتاب پرداخت. ظاهرا روحیه گوشه گیر و عافیت طلب ابو حیان، چنانکه خود میگوید، مانع از آن بود تا برخی مشاغل را که گه گاه به او پیشنهاد میشد، بپذیرد. وی به
دربار مهلبی وزیر
معز الدولة پیوست اما مهلبی به سبب
اعتقادات ابو حیان او را طرد و از بغداد بیرون کرد. وی ناچار در ۳۵۰ ق برای رسیدن به دستگاه
ابو الفضل ابن عمید ، آهنگ
ری کرد اما با ابن عمید نساخت و به بغداد بازگشت. عاقبت در ۳۶۷ ق به امید عطای
صاحب بن عباد رهسپار ری شد و ۳ سال در دستگاه وی به سر برد. اما اخلاقش با این وزیر سازگار نشد. او بعدها در کتاب «
مثالب الوزیرین » که در
هجو ابن عمید و صاحب بن عباد نوشته، اعتراف میکند که همانند این دو مرد در دربار
آل بویه وجود نداشته است. ابو حیان به بغداد بازگشت و با وساطت
ابو الوفای بوزجانی کاری جزئی در بیمارستان عضدی بغداد یافت، سپس توسط همو و زید بن رفاعه به ابن سعدان معرفی شد. به درخواست ابن سعدان در سال ۳۷۱ ق اقدام به تالیف کتاب «
الصداقة و الصدیق » کرد. پس از آنکه صمصام الدوله بویهای، ابن سعدان را به وزارت برگزید، ابو حیان به عنوان ندیم وارد دستگاه او شد و شبها در مباحث مختلف
فلسفه ،
اخلاق و
ادب با وی به گفت گو مینشست که حاصل آن به صورت کتاب «
الامتاع و المؤانسة» برجای مانده است. بعد از قتل ابن سعدان در ۳۷۵ ق، ابو حیان بزرگترین حامی خویش را از دست داد. از آن پس اطلاع چندانی از زندگی او در دست نیست.
ظاهرا در سالهای واپسین زندگی به ملک صوفیان درآمد و از روی یاس و ناامیدی و از ترس آنکه پس از درگذشت او قدر نوشته هایش را ندانند، تمامی آثارش را به
آتش کشید. تاریخ وفات ابو حیان نیز مورد اختلاف است. برخی درگذشت او را ۴۰۰ ق ذکر کردهاند و برخی هم ۴۱۰ ق و ۴۱۴ و ۴۰۴ ق.
برخی از آثار وی که تاکنون به دست ما رسیده عبارتند از:
الاشارات الالهیة ،
الامتاع و المؤانسة،
الرسالة البغدادیة ،
البصائر و الذخائر ،
رسالة الحیاة ،
الصداقة و الصدیق ،
المقابسات و...
این کتاب شرح مجالس ابو حیان با ابن سعدان وزیر است که بر سیاق
داستانهای هزار و یک شب ، در ۴۰
شب ترتیب یافته است. بدین سان که وزیر مسالهای را مطرح میکرد و ابو حیان با خاطری آسوده بدان پاسخ میگفت.
موضوعات این مجالس را مطالب گوناگونی درباره
فلسفه ،
اخلاق ،
کلام ،
شریعت ،
تصوف ،
ادب و
حساب تشکیل میدهد و اگرچه از جنگهای ادبی ابو حیان است، اما مسائل فلسفی متعددی در جای جای این کتاب بیان شده است. هر مجلس با شعری یا لطیفهای با نام «ملحة الوداع» یا «خاتمه المجلس» پایان میپذیرد. نوع مطالب، بیانگر چگونگی محافل اشرافی- فرهنگی آن روزگار است، اما در عین حال جوش و خروش
جامعه نیز در این کتاب منعکس شده است و ابو حیان در این مورد دقیقا نویسندهای مردمی است. موضوعات کتاب به قدری متنوع است که تن به هیچ ترتیب و تبویبی نمیدهد بلکه تابع خطورات ذهنی و طیران مرغ خیال است تا جائیکه که در این کتاب مسائلی از هر
علم و فنی را مییابیم: ادب، فلسفه، اخلاق،
طبیعت ،
بلاغت ،
تفسیر ،
غناء ، سیاست و تحلیل شخصیت فلاسفه و ادیبان معاصر نویسنده و...
قفطی در «
اخبار الحکماء » در وصف این کتاب میگوید: این کتاب هر کس را که به نحوی در فنون علمی مشارکت داشته باشد، حقیقتا بهره مند میسازد، چرا که ابو حیان به عمق هر یک از این فنون فرو رفته است. بعید نیست که ابو حیان چیزهایی به این کتاب افزوده باشد که در مجلس وزیر بدان نپرداخته است، چرا که او به این قبیل کارها معروف است.
شاید ابو حیان را بتوان به معنی واقعی کلمه
ادیب نامید، ادیبی که از هر فنی بهره جسته است. ابو حیان در میان شیوههای مرسوم نگارش، شیوه پیشوای خود
جاحظ را که سخت شیفته او بود، دنبال میکرد. صفت
فصاحت و شیوه
خطابه بر آثار وی غالب است و در بسیاری موارد حالت پرسش و پاسخ به خود گرفته است. تناسب بین لفظ و معنا، وصل و فصل درست جملهها، سلامت انشاء، سهولت و بی تکلفی و استفاده از صفت ازدواج و نیز میل به بسط و اطناب از خصوصیات نثر اوست که قلمش را به قلم جاحظ نزدیک میکند. به گفته
یاقوت ابو حیان طبع تندی داشت و طعن
مردم از ویژگیهای بارز آثار اوست. وی در «
الامتاع و الموانسة» حتی بسیاری از استادان خود از جمله
ابو علی سکویه را مورد انتقاداتی گزنده قرار داده است. از دیگر ویژگیهای آثار ابو حیان
روح ناامید و مایوس اوست. وی در آثار خود پیوسته
زبان به
شکایت گشوده و بر آلام خود میگرید. اما بارزترین ویژگی آثار وی آمیختگی ادب و فلسفه در آنهاست. از فواید کتاب «
الامتاع» اطلاعی است که درباره نویسندگان رسائل
اخوان الصفا به دست میدهد. زکی مبارک احتمال داده که ابو حیان خود از این جماعت بوده است. در حقیقت همدلی و نزدیکی افق فکری ابو حیان با اخوان الصفا لااقل در مرحلهای از زمان قابل قبول است و مشابهت او با اخوان الصفا کم نیست. یکی دیگر از نکات برجسته این کتاب مباحثه
ابو سعید سیرافی با متی بن یونس در مقایسه میان
نحو و
منطق است. به درستی مشخص نیست آنچه در این کتاب آمده، عین مذاکرات مجالس شبانه با ابن سعدان است و یا ابو حیان هنگام گردآوری در آن دخل و تصرف نموده است.
نسخهای از این کتاب در طوبقبو سرای، موجود است. این اثر که از جامعترین آثار ابو حیان است، در
قاهره و به کوشش احمد امین و احمد زین در ۳ مجلد در سال ۱۹۳۹ ۱۹۴۴ م، به چاپ رسیده است. نسخه مورد استفاده در کتاب توسط انتشارات «شرکة ابناء الشریف الرضی» للصباعة و النشر و التوزیع در سال ۱۴۲۴ ق به طبع رسیده است. قطع کتاب وزیری است.
۱. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ابو حیان توحیدی.
۲. تاریخ الادب العربی، کارل بروکلمان.
۳. مقدمة ناشر کتاب
نرم افزار كتابخانه تراث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.