• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الأصول فی النحو (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«الأصول فی النحو» اثر عربی ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل است.



«الأصول فی النحو» اثر عربی ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل( ۳۱۶ ق / ۹۲۹ م) در علم نحو و قواعد مربوط به آن می‌باشد.

هدف نویسنده از نوشتن این کتاب، ذکر اصول و مواردی است که در کلام عرب شیوع داشته و اشاره به علتی که بعضی از قواعد تکرار می‌شوند.

یاقوت درباره این کتاب گفته است: «اصول و قواعد نحوی پراکنده و غیر قابل فهم بود تا اینکه ابن سراج آن‌ها را در کتاب اصول خود گردآورد و قابل فهم گردانید».

شرح‌هایی که علمای بعد از او بر این کتاب نوشته‌اند، مؤید ارزش و اهمیت کتاب است.




۲.۱ - مقدمه‌ محقق

در ابتدای کتاب، مقدمه‌ای از محقق ذکر شده و بعد از آن، مقاله‌ای از ابوالحسین احمد بن فارس آمده که در آن بیان می‌کند که علم عرب، اصل و فرعی دارد که فرعِ آن، معرفت اسماء و صفات است و اصل آن، قولِ به وضع لغت، اولیتِ آن و منشأش بر رسوم عرب در مخاطباتشان می‌باشد که مورد حقیقت یا مجاز بوده است. این مقاله شامل هفت مبحث می‌باشد.

در ادامه، به شرح حال مولف پرداخته شده و از آثار و مصنفات وی نام برده شده است. سپس عملیاتی که محقق در این کتاب انجام داده، معرفی شده است.

۲.۲ - مقدمه‌ مؤلف

در ادامه، با مقدمه‌ای از مولف کتاب، به متن اصلی کتاب، اشاره می‌شود.

۲.۳ - روش کتاب

روش کتاب بدین صورت است که متن اصلی، بالای صفحه آمده است و در پاورقی، شرح و تعلیقات محقق درباره متن، ذکر شده است.

۲.۴ - پایه‌گذار علم اصول نحو

به درستی معلوم نیست اطلاق نام «اصول» بر این کتاب نحوی، چه وجهی داشته است. نویسنده هر جا که به هدف خود در تألیف این کتاب اشاره کرده، از «ایجاز» نیز سخن رانده است. گویی وی از آغاز بر آن بوده که کتاب آشفته و بی‌نظام سیبویه را (که احتمالاً از حفظ می‌دانسته) سروسامانی بخشد، آنچنان که هر موضوع نحوی از آن تشتت و پراکندگی که در «الکتاب» به آن دچار شده، رهایی یابد و ذیل یک عنوان نشیند. در نتیجه این کار، واحدهای دستوری در چارچوبی تکامل یافته جلوه‌گر می‌شوند و در چنین حالی است که می‌توان پس از بررسی همه شکل‌ها جمله یا کلمه، در هر باب قواعد عام‌تری در نحو یا صرف زبان به دست آورد. بی‌گمان این امر موجب گردیده که برخی ابن سراج را پایه‌گذار «علم اصول نحو» به شمار آورند.

اما ابن سراج تنها در جمع‌آوری موضوع‌های نحوی و تبویب آن‌ها موفق بوده و بدین‌سان کار پژوهندگان این وادی را اندکی آسان ساخته است: اینک هر موضوع را می‌توان در باب معینی یافت، اما وی هرگز نتوانسته است قوانینی عام که در زبان عربی شمول تام داشته باشد، بیابد و به عنوان «اصول» نحو عرضه کند. به این جهت بررسی تغییرات ظاهری کلمات، بدون توجه به نقش نحوی آن‌ها و یا تغییرات صرفی خالص و نیز بیان مسائل آواشناختی در کتاب او، بسی بیشتر از آن چیزی است که نحو به معنای اخص می‌نامیم. این امر را ابن جنّی نیک دریافته و در خصائص خود آشکارا از پذیرفتن این کتاب به عنوان کتابی در اصول نحو سر باز می‌زند. وی حتی هوشمندانه چنین ابراز نظر می‌کند که تا زمان وی هیچ‌کس، چه در مکتب کوفه و چه در مکتب بصره، نتوانسته است کتابی در این باب بنویسد. البته این موضوع به معنای انکار ارزش و اهمیت والای این اثر و تأثیر بسزای آن در مکتب‌های نحوی نیست.




۳.۱ - جلد اول



۳.۱.۱ - اسم

نویسنده در ابتدای کتاب، به شرح اسم پرداخته و می‌گوید که اسم آن چیزی است که دلالت بر معنای مفرد می‌کند و این معنا گاهی شخصی است و گاهی غیر شخصی.
[۱] الأصول فی النحو، ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل، متن کتاب، ص۴۱.


۳.۱.۲ - فعل

وی درباره فعل می‌گوید که آن چیزی است که دلالت بر معنا و زمانی بنماید و آن زمان یا ماضی است یا حاضر و یا مستقبل.
[۲] الأصول فی النحو، ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل، متن کتاب، ص۴۴.


۳.۱.۳ - حرف

همچنین به شرح حرف پرداخته و اشاره می‌کند که حرف آن چیزی است که نمی‌شود از آن خبر داد و همچنین نمی‌تواند خبر واقع شود، همچنین از خصوصیات حرف این است که اگر در کنار حرف دیگری قرار بگیرد، از ترکیب آن‌ها کلامی صورت نمی‌پذیرد. همچنین از ترکیب فعل و یک حرف، معنایی محقق نمی‌شود.
وی در باب بعدی، از مواقع حروف سخن رانده و بیان می‌دارد که حرف از هشت موضع خالی نیست: یا داخل بر اسم می‌شود یا فعل، یا ربط برای اسم و اسمی دیگر و گاهی بر اسم به تنهایی داخل می‌شود مثل لام تعریف، گاهی بر فعل به تنهایی داخل می‌شود؛ مثل سوف و سین و گاهی رابط دو اسم است مانند جاء زید و عمرو. گاهی رابط دو فعل است مثل قام و قعد. گاهی رابط اسم و فعل است، مثل مررت بزید. گاهی داخل بر کلام تام و جمله‌ها می‌شود و گاهی رابط بین دو جمله است و گاهی نیز به عنوان حرف زائد استفاده می‌شود؛ مثل «فبما رحمه من الله».

۳.۱.۴ - اعراب

وی در باب بعدی، از اعراب، معرب و بناء و مبنی سخن رانده و بیان می‌دارد که اعراب، چیزی است که ملحق به اسم مفرد سالم متمکن می‌شود و متمکن، یعنی کلامی که شبیه حرف نباشد.

۳.۱.۵ - عوامل در کلام

وی عوامل در کلام را سه امر اسم، فعل و حرف دانسته و در ادامه، به شقوق این بحث اشاره کرده است.
[۳] الأصول فی النحو، ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل، متن کتاب، ص۵۸.


۳.۱.۶ - مباحث دیگر

در ادامه، به مباحثی چون ذکر افعالی که صرف نمی‌شوند، اسمائی که عمل فعل را انجام می‌دهند، صفت مشبه به اسم فاعل، مصدر و مسائل آن، همچنین به معرفه و نکره و مسائل آن پرداخته شده و سپس به اسماء منصوب اشاره شده است. همچنین مفعول به، فعلی که به سه مفعول متعدی می‌شود، مفعول فیه، اسم مکان، مفعول له، مفعول معه، منصوبات، اموری که منصوب فیه از جهت معنایی مرفوع باشد، اموری که شبیه مفعولند و فعل حقیقی در آن‌ها عمل می‌کند، تمییز، استثناء، نداء، نفی با لاء، جر و اسماء مجروره، حروف جر، رُبّ و مسائلش، اسماء مخفوضه در قسم و... .

۳.۲ - جلد دوم

در جلد دوم هم به اعراب افعال و بنای آن پرداخته شده و مطالب با بحثی در اموری که شاعر در مواقع اضطرار، زیباست آن‌ها را حذف نماید، خاتمه یافته است.


پاورقی‌ها مربوط به ذکر اسانید و شرح و تعلیقاتی است که محقق برای متن نوشته است.

فهرست مطالب کتاب در پایان هر جلد ذکر شده است.


دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۳، ص ۶۷۱.


۱. الأصول فی النحو، ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل، متن کتاب، ص۴۱.
۲. الأصول فی النحو، ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل، متن کتاب، ص۴۴.
۳. الأصول فی النحو، ابن سراج ابوبکر محمد بن سری بن سهل، متن کتاب، ص۵۸.



نرم‌افزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی.




جعبه ابزار