• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اقسام بینه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بینه مؤنث بيّن است و در لغت به معناى فاصل، روشن و آشكار می باشد.



بینه در اصطلاح به معناى حجت و دلیل مى‌باشد. چرا كه حجت دليل آشكاركننده و فيصله دهنده حق است. ماده ۱۶۷۶ در المجله، در تعريف بيّنه آمده است: «البيّنة هى الحجة القويه»، «بيّنه عبارت است از حجت و دليل نيرومند».


در كتب حقوقى امروز، بيّنه به دو معنى به كار مى‌رود: بيّنه شخصى يا به تعبير فنى خاص: شهادت، و بيّنه كتبى يا سند. ما در اينجا به بررسى حجّيت و نحوه آن در مورد هر دو نوع نخست از نظر فقه و سپس از نظر قوانين معاصر مى‌پردازيم.
بيّنه شخصى يا «شهادت»


شهادت در لغت: به معناى حضور است. در حدیث نبوى آمده است «الغنيمة لمن شهد الواقعه». يعنى غنیمت جنگى از آن كسى است كه در واقعه جنگ «حاضر» بوده است. وقتى مى‌گويند فلان كس شاهد فلان ماجرا بوده، يعنى حاضر در قضيه بوده است. « شهید » را از آن جهت گويند كه مرگش در صحنه كارزار روى داده است.

۳.۱ - کاربرد کلمه

واژه‌هاى هم خانواده كلمه شهيد، زياد است. مثلا «مشهد» به معناى «محضر» است، و يا مشاهده به معناى معاينه. چنانچه واژه شهيد با حرف اضافه (باء) بيايد به معناى گواهى دادن است. مثل آن كه گويند «شهد بكذا» يعنى به فلان امر گواهى داد. با حرف اضافه «على» چنانچه بعد از «على» چيزى باشد به معناى گواه شدن بر امرى است. مى‌گويند «و اشهد ته على كذا فشهد عليه» يعنى من او را به شهادت طلبيدم و او بر آن امر گواه گرديد و چنانچه بعد از «على» كسى باشد، به معناى گواه دادن به زيان كسى است كما اين كه اگر حرف اضافه «ل» باشد به معناى شهادت به نفع كسى است. كلمه‌هاى اشهاد و استشهاد به يك معناست.
چه گفته شود «اشهدت الرجل على اقرار الغريم» و چه بگويند «استشهدت الرجل ...» هر دو يك معنا مى‌دهد و بالاخره شاهد از نظر لغوى به معناى كسى‌
است كه آنچه مى‌داند بيان مى‌كند.
[۱] تاج اللغه و صحاح العربیه، جوهری، ج۱، ص۲۳۸.
[۳] معجم مقائیس اللغه، ابن فارس، ج۳، ص۲۳۱.
[۴] لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص۲۲۵.
[۶] لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص۲۲۷.
[۸] علم القضاء، الحصری، ج۱، ص۶۵.



شهادت در اصطلاح فقها: شهادت گاهى به معناى تحمل شهادت، يعنى گواه شدن است، و گاهى به معناى اداى شهادت يعنى گواهى دادن است. آنچه در ادله اثبات دعوى مطرح مى‌شود اداى شهادت است كه تعاريف زيادى بر آن ارائه شده و هر كس سعى كرده كه تعريفى جامع و مانع مطرح نمايد. در يكى از متون معتبر حنفی چنين تحليل شده كه نسبتا جالب است. «اخبار بر سه گونه است؛ اخبار شخصى به نفع ديگرى و به زيان شخص ثالث، اين شهادت است.
اخبار شخصى به نفع ديگرى به زيان خود خبر دهنده، اين اقرار است. اخبار شخص به نفع خود خبر دهنده به زيان ديگرى، اين دعوى است.
[۹] علم القضاء، الحصری، ج۱، ص۶۶.
[۱۰] تاج الشریعه، در متن الوقایه، مطبوع در حاشیه کشف الحقایق، ج۲، ص۷۵.

اگر چه تعاريف ديگرى هم در متون فقها وجود دارد ولى كافى است در تعريف گفته شود كه: شاهد يا گواه كسى است كه وجود امرى را به نفع يكى از متداعیین و زيان ديگرى اعلام مى‌دارد.
[۱۱] تاج الشریعه، در متن الوقایه، مطبوع در حاشیه کشف الحقایق، ج۲، ص۷۵.



۱. تاج اللغه و صحاح العربیه، جوهری، ج۱، ص۲۳۸.
۲. تاج اللغه و صحاح العربیه، جوهری، ج۲، ص۴۹۴.    
۳. معجم مقائیس اللغه، ابن فارس، ج۳، ص۲۳۱.
۴. لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص۲۲۵.
۵. لسان العرب، ابن منظور، ج۳، ص۲۳۸.    
۶. لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص۲۲۷.
۷. لسان العرب، ابن منظور، ج۳، ص۲۴۰.    
۸. علم القضاء، الحصری، ج۱، ص۶۵.
۹. علم القضاء، الحصری، ج۱، ص۶۶.
۱۰. تاج الشریعه، در متن الوقایه، مطبوع در حاشیه کشف الحقایق، ج۲، ص۷۵.
۱۱. تاج الشریعه، در متن الوقایه، مطبوع در حاشیه کشف الحقایق، ج۲، ص۷۵.



قواعد فقه، محقق داماد، سید مصطفی، ج۳، ص۵۸، برگرفته از مقاله «بینه».    




جعبه ابزار