اقرار بلقیس (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بانویی به نام «
بُلْقَیس» در
سرزمین یمن، بر
ملت خود
حکومت میكرد و دارای تشكیلات عظیم سلطنتی بود.
نام ملکه
سبأ را "
بلقیس بنت شراحیل"
ذکر کردهاند.
بلقیس دارایی عظیمی داشته است و به نقل
قرآن او و قومش
آفتاب پرست بوده اند: «وَجَدتُّهَا وَ قَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَ زَيَّن لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُون»
«او و قومش را ديدم كه براى غير خدا (
خورشید) سجده می كنند و
شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده و آنها را از راه بازداشته و از اين رو
هدایت نمىشوند!»
بلقیس به
ربوبیت خدای یگانه بر
جهان اعتراف کرد.
قیل لها ادخلی الصرح... قالت رب انی ظـلمت نفسی واسلمت مع سلیمـن لله رب العـلمین.
(به او گفته شد: «داخل
حیاط (قصر) شو!» هنگامی که نظر به آن افکند، پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را
برهنه کرد (تا از آب بگذرد؛ امّا
سلیمان) گفت: «(این
آب نیست،) بلکه قصری است از بلور صاف!» (
ملکه سبأ) گفت: «پروردگارا! من به خود
ستم کردم؛ و (اینک) با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است
اسلام آوردم!»).
بلقیس به گذشته کفرآمیز خود و ستم بر خویشتن اعتراف کرد.
انی وجدت امراة تملکهم... • قیل لها ادخلی الصرح... قالت رب انی ظـلمت نفسی واسلمت مع سلیمـن لله رب العــلمین.
(مقصود از «ظلم»،
شرک و
کفر است).
انی وجدت امراة تملکهم... • ... قالت رب انی ظـلمت نفسی واسلمت مع سلیمـن لله رب العــلمین.
در این گفتار بلقیس نخست، به درگاه پروردگارش
استغاثه میکند، و به
ظلم خود که خدای را از
روز اول و یا از هنگامی که این
آیات را دید نپرستیده
اعتراف نمود، سپس به
اسلام و تسلیم خود در برابر
خدا شهادت داد.
و در این جملهاش که گفت: (اسلمت مع سلیمان لله)، التفاتی نسبت به خدای تعالی به کار برد، التفات از خطاب به غیبت، و وجه این التفات این است که خواست از ایمان اجمالی به خدا در جمله (رب انی ظلمت نفسی)، به توحید صریح انتقال یابد، چون در جمله بعدی، اسلام خود را بر طریقه اسلام سلیمان دانست، که همان
توحید صریح باشد، و آنگاه تصریح خود را با جمله (رب العالمین) تاءکید کرد، یعنی
اقرار دارم که جز خدا در هیچ جای عالمیان ربی نیست و این همان
توحید در ربوبیت است، که مستلزم
توحید در عبادت است، که
مشرکین (و از آن جمله آفتاب پرستان) قائل به آن نیستند.
انی وجدت امراة تملکهم... • فلما جاءت قیل اهـکذا عرشک قالت کانه هو واوتینا العلم من قبلها وکنا مسلمین.
(مقصود از «کنا مسلمین» ایمان به خداست.
). از ظاهر سیاق برمی آید که این جمله، تتمه کلام ملکه
سباء باشد، بنابراین، وضع چنین بوده که وقتی ملکه تخت را میبیند، و درباریان سلیمان از آن تخت از وی میپرسند، احساس کرده که منظور آنان از این پرسش این است که: به وی تذکر دهند که متوجه
قدرت خارق العاده
سلیمان علیهالسّلام باش، لذا چون از سوال آنان، این اشاره را فهمیده، در پاسخ گفته است: ما قبلا از چنین
سلطنت و قدرتی خبر داشتیم، یعنی احتیاجی به این اشاره و تذکر نیست، ما قبل از دیدن این
معجزه، از قدرت او و از این حالت خبر داشتیم و
تسلیم او شده بودیم و لذا در
اطاعت و فرمان او سر فرود آوردهایم.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۴۶، برگرفته از مقاله «اقرار بلقیس». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۸۲، برگرفته از مقاله «اقرار بلقیس».