یکی از بدایعقرآن ، صنعت «اقتدار» است. هرگاه گوینده، معنا و مضمون واحدی را به صورتهای گوناگون بیاورد، توانایی او بر نظم و ترکیب کلام و ریختن معانی و اغراض در قالبهای گوناگون آشکار میشود؛ مثلا گاهی از راه استعاره و گاهی از راه فن ارداف وارد شود، یا به صورت حقیقت ، مجاز یا ایجاز منظورش را بیان کند. ابن ابی الاصبع میگوید: در همه قصههای قرآن صنعت اقتدار وجود دارد؛ زیرا گاهی یک قصه با مضمون واحد به صورتهای گوناگون بیان شده است؛ به طوری که در هیچ یک از موارد، شبیه هم نیست اما معانی آنها یکی است.