• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أفلح (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: فلح (مفردات‌قرآن)، فلاح.


افلح: (قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ)
«افلح» از مادّه‌ «فلح» و «فلاح» در اصل به معنای شکافتن و بریدن است؛ سپس، به هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است.



(قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ) (به يقين مؤمنان رستگار شدند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب در مفردات می‌گوید: کلمه فلح - به فتحه فاء و سکون لام- به معنای شکافتن است و لذا می‌گویند الحدید بالحدید یفلح- آهن با آهن شکافته می‌شود. و کلمه فلاح به معنای ظفر یافتن و به دست آوردن و رسیدن به آرزو است. و این به دو نحو است:
یکی دنیوی، و دیگری اخروی، اما ظفر دنیوی رسیدن به سعادت زندگی است، یعنی، به چیزی که زندگی را گوارا سازد. و آن در درجه اول بقاء و سپس توانگری و عزت است. و ظفر اخروی در چهار چیز خلاصه می‌شود: بقایی که فناء نداشته باشد، غنایی که دستخوش فقر نشود، عزتی که آمیخته با ذلت نباشد و علمی که مشوب با جهل نباشد، و به همین جهت گفته‌اند: عیشی جز عیش آخرت نیست پس اگر دست‌یابی به سعادت را فلاح خوانده‌اند، به این عنایت است که موانع را شکافته، کنار می‌زند و رخسار مطلوب را نشان می‌دهد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۴۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۴۰۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۲۱۲.    
۵. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۲.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۴۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۳۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۷۶.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «افلح»، ص۵۸.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره مؤمنون | لغات قرآن




جعبه ابزار