اطمینان روح (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند مستقیما از نفوسی که در پرتو
ایمان به حالت اطمینان و آرامش رسیدهاند دعوت میکند، دعوت به بازگشت همراه با علاقه و رضایت قلبی به سوی
بهشت خلد و در سایه لطف الهی.
نیل به مقام اطمینان و بنده خاص خدا شدن، از موجبات دستیابی به بهشت:
«یـایتها النفس المطمـئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبـدی وادخلی جنتی.» «ای نفس مطمئنه خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت بازگرد و در میان بندگان من درآی و در بهشت من داخل شو.»
بعد از ذکر
عذاب وحشتناکی که دامان طغیانگران و دنیاپرستان را در
قیامت میگیرد، در آیات مورد بحث به نقطه مقابل آن پرداخته و از" نفوس مطمئنه" و مؤمنانی که در میان این
طوفان عظیم از آرامش کامل برخوردارند پرداخته و آنها را با یک
دنیا لطف و محبت مخاطب ساخته میگوید: "ای نفس مطمئنه"! (یا ایتها النفس المطمئنة). "
به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است"! (ارجعی الی ربک راضیة مرضیة).
" و در سلک بندگانم داخل شو" (فادخلی فی عبادی).
" و در بهشتم وارد شو" (و ادخلی جنتی).
چه تعبیرات جالب و دل انگیز و روح پروری؟ که لطف و صفا و آرامش و اطمینان از آن میبارد! دعوت مستقیم پروردگار، از نفوسی که در پرتو ایمان به حالت اطمینان و آرامش رسیدهاند.
دعوت از آنها برای بازگشت به سوی پروردگارشان به سوی مالک و مربی و مصلحشان.
دعوتی که آمیخته با رضایت طرفینی است، رضایت عاشق دلداده از معشوق، و رضایت محبوب و
معبود حقیقی.
و به دنبال آن تاج افتخار عبودیت را بر سر او نهادن و به لباس بندگی مفتخرش کردن و در سلک خاصان درگاه او را جای دادن! و سپس دعوت از او برای ورود در بهشت، آنهم با تعبیر" وارد بهشتم شو" که نشان میدهد میزبان این میهمانی تنها و تنها ذات مقدس او است، عجب دعوتی! عجب میزبانی! و عجب میهمانی! منظور از" نفس" در اینجا همان روح آدمی است.
و تعبیر به" مطمئنة" اشاره به آرامشی است که در پرتو ایمان پیدا و حاصل شده، چنان که
قرآن میگوید: الا بذکر الله تطمئن القلوب. " بدانید تنها با ذکر خدا دلها آرام میگیرد".
چنین نفسی هم اطمینان به وعدههای الهی دارد و هم به راه و روشی که برگزیده مطمئن است، هم در اقبال دنیا و هم در ادبار دنیا، هم در طوفانها و هم در حوادث و بلاها و از همه بالاتر در آن هول و وحشت و اضطراب عظیم قیامت نیز آرام است.
منظور از بازگشت به سوی پروردگار به عقیده جمعی از
مفسران بازگشت به ثواب و رحمت او است، ولی بهتر آن است که گفته شود بازگشت به سوی خود او است، یعنی در جوار قرب او جای گرفتن، بازگشتی معنوی و روحانی نه مکانی و جسمانی.
آیا این دعوت به بازگشت به سوی پروردگار تنها در قیامت است و یا از لحظه جان دادن و پایان گرفتن عمر؟
نفس مطمئنه نفسی است که با ایمان به پروردگار و یاد او سکونت یافته، به مقام رضا رسیده است.
"یا ایتها النفس المطمئنة"
آنچه از سیاق
آیه یعنی مقابل قرار گرفتن این نفس با اوصافی که برای آن ذکر شده با انسانی که قبل از این آیه مورد سخن بود و اوصافش از جمله دلبستگی اش به
دنیا و طغیان و
فساد و کفرانش و سوء عاقبتش ذکر میشد استفاده میشود این است که نفس مطمئنه، نفسی است که با علاقمندی و یاد پروردگارش سکونت یافته بدانچه او راضی است رضایت میدهد و در نتیجه خود را بندهای میبیند که مالک هیچ
خیر و شری و نفع و ضرری برای خود نیست " ارجعی الی ربک راضیة مرضیة"
بعضی پنداشتهاند که این خطاب بعد از حسابرسی نفوس مطمئنه به ایشان میشود.
و لیکن به نظر ما ظرف این خطاب از اول تا به آخر روز قیامت است، یعنی از همان لحظهای که نفوس مطمئنه زنده میشوند، تا لحظهای که داخل بهشت میشوند بلکه از لحظهای که مرگشان میرسد مورد این خطاب هستند تا وقتی که به جنت الخلد در میآیند.
امام خمینی اطمینان را ثبات قلب و نفس در ناملایمات روحی و ناگواریها میداند که مرتبه کامل ایمان است.
ایشان معتقد است اطمینان در نفس، سبب میشود انسان در پیشامدهای ناگوار جهان و فشارهای روحی و جسمی، از لغزش و سستی در امان باشد و بر قوه غضب و شهوت خود چیره شود و تمام قوای ظاهری و باطنی را تحت اطاعت روح درآورد.
به اعتقاد امام خمینی خداوند به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پیروانش دستور استقامت داده است تا نفسشان برخوردار از طمانینه باشد و حوصلهشان در مقابل ناملایمات روحی از حدّ فروتر نرود و در برابر ناگواریها پابرجا بمانند.
افزون بر این، طمانینه، انسان را در برابر حزب
شیطان حفظ میکند و بر لشکرهای جهل و شیطان غلبه میدهد و نمیگذارد اخلاق و خصوصیات اجانب و منافقان در او نفوذ کند و سبب میشود انسان در مقابل اخلاق زشت مردم ایستادگی کرده، وظایف فردی و اجتماعی خود را انجام دهد و در مراحل زندگانی مادی و روحانی، از لغزشها و خطاها محفوظ بماند.
به اعتقاد ایشان، اگر شخص سالک، سلوک خود را بدون طمانینه و با اضطراب طی کند، قلب و ملکوت قلب از آن منفعل نمیشود و تا طمانینه به دست نیاید، اذکار و عبادت در او تاثیر نخواهد داشت و از حد ظاهر و ملک بدن به ملکوت و باطن نفس سرایت نخواهد کرد. در این صورت، هنگام اهوال، سختیها و سکرات مرگ، اذکار فراموششده، از صفحه دل محو میشوند؛ بااینحال، تلقین نیز فایدهای برای سالک نخواهد داشت، اما اگر سالک اطمینان قلبی داشته باشد، همینکه زبان قلب باز شد، قلب، قبله زبان و سایر اعضا میگردد همه مملکت وجودی انسان،
ذکر و ذاکر میگردد.
ایشان، تاکید دارد هرگاه انسان به مقام اطمینان راه یافت، اضطراب بهطورکلی از او برداشته میشود و دل تحت تصرف حقتعالی درآمده، آرامش کامل مییابد.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۴۱، برگرفته از مقاله «اطمینان روح». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.