اصول لفظی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصول لفظی به قواعد عقلایی در مقام
شکّ در مراد متکلّم اطلاق میشود.
اصول لفظی، قواعدی است که از سوی
عقلا به هنگام شک در مراد متکلم، برای تعیین
معنای مورد نظر وی به کار گرفته میشود، مانند:
اصالت ظهور ،
اصالت اطلاق ،
اصالت عموم و
اصالت عدم قرینه .
شک در
کلام ، دو گونه است:
۱. شک در
معنای موضوع له ، مانند شک در این که آیا
موضوع له لفظ «صعید»، تراب (خاک خالص) است یا مطلق وجه الارض (هر آن چه که به آن در
عرف «سطح زمین» گفته میشود)؛
۲.
شک در مراد متکلم بعد از
علم به
معنای موضوع له.
برای بر طرف کردن شک در
معنای موضوع له، علامات تشخیص
معنای حقیقی از مجازی به کار گرفته میشود، ولی برای زدودن شک در مراد متکلم، از اصول لفظی استفاده میشود.
برای مثال، جایی که علم به
معنای حقیقی وجود دارد ولی تردید شده آیا متکلم
معنای حقیقی را
اراده کرده است یا
معنای مجازی را، با تمسک به
اصالت حقیقت ، به اراده
معنای حقیقی از سوی متکلم
حکم میشود.
دلیل
حجیت تمسک به اصول لفظی که یک
سیره عقلایی است
امضا و تایید این
سیره از سوی
شارع میباشد.
اصول لفظی و
اصول عملی از دو نظر با هم تفاوت دارند:
۱. از نظر کاربرد: اصول عملی برای رهایی
مکلف از سرگردانی در
مقام عمل است؛ اما کاربرد اصول لفظی در جایی است که مراد گوینده روشن نباشد؛ بنابراین، اصول لفظی
اماره میباشد؛
۲. از نظر جستوجو: در اصول لفظی، لزوم جستوجو برای دفع احتمال وجود
مانع (مخصّص و مقیّد) بعد از وجود مقتضی است، که همان
ظهور جمله میباشد؛ اما جستوجو در اصول عملی، پیرامون اثبات
اصل وجود مقتضی است، زیرا قبل از جریان اصول عملی، مقتضی موجود نیست.
فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۱۶، برگرفته از مقاله «اصول لفظی».