• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصول حاکم بر مجازات‌ها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصول حاکم بر مجازات‌ها از مباحث علم حقوق بوده که مهمترین این اصول عبارت‌اند از:‌ اصل قانونی بودن مجازات‌ها، اصل تساوی مجازات‌ها‌ و اصل شخصی بودن مجازات‌ها‌. اصل قانونی بودن مجازات‌ها كه از قواعدی چون قاعده‌ قبح عقاب بلابیان ناشی می‌گردد، درصدد بیان این معناست كه هیچ مجازاتی بدون وجود قانون قابل تصور نیست. در اصل تساوی مجازات‌ها، ملاك عمل این است كه افراد فارغ از موقعیت‌های اجتماعی و شغلی همگان در مقابل قانون یكسان‌اند و علل تشدید جرم و كیفیات تخفیف‌دهنده را نیز قانون معین می‌سازد نه موقعیت افراد. اصل شخصی بودن مجازات‌ها در مقام بیان این اصل است كه تنها مرتكبان جرم مسئول عواقب عمل مجرمانه خویش‌اند و اقوام و بستگان و نزدیكان مجرم قابل تعقیب و مجازات نخواهند بود.



به موجب این اصل هیچ عملی جرم نیست و هیچ مجازاتی قابل اعمال نمی‌باشد، مگر این که در قانون پیش‌بینی شده باشد. اصل مزبور تضمینی برای حقوق و آزادی‌های افراد در مقابل حکومت است. برای تبیین و اهمیت این اصل ذکر همین نکته کافی است که بیش‌تر کشورها، اصل یا اصولی از قانون اساسی را به آن اختصاص داده‌اند کما این که اصول ۲۲، ۲۵، ۳۲، ۳۳، ۳۶، ۳۷، ۱۵۹، ۱۶۶، ۱۶۹ قانون اساسی و مواد ۲ و ۱۱ قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران به صورت صریح یا ضمنی اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها را بیان می‌کند. این اصل هم چنین مصلحت عمومی اجتماعی و مساوات میان مردم و عدالت کیفری را نیز تضمین می‌کند.
[۱] زراعت، عباس، حقوق جزای عمومی تطبیقی، ص۱۶، تهران، فکرسازان، ۱۳۸۴، چاپ اول.


بدین توضیح که حفظ حقوق و آزادی‌های مردم اقتضا می‌کند که همواره از تجاوز و تعدیات کارگزاران حکومتی در امان باشند بنابراین، وجود قوانین ثابت که در پناه آن شهروندان بتوانند آزادانه و بدون هراس و دل نگرانی مناسبات اجتماعی خود را گسترش و سامان دهند، شرط تضمین این حقوق و آزادی‌هاست. برای حفظ و رعایت آن واجب است پیش از آن قانون‌گذار حد و مرز افعال مجاز و ممنوع را تعیین کند تا در ضمن آن تکلیف کارگزاران در قبال شهروندان نیز معلوم شود.
[۲] اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۱۲۹، تهران، میزان، زمستان ۸۵.


عدالت نیز اقتضاء می‌کند که همگان در برابر قانون برابر باشند، وجود قوانینی ثابت که در تشریع آن شایبه هیچ‌گونه غرض ورزی و جانبداری نباشد و صرف نظر از مورد یا موارد خاصی به اجرا گذاشته شود را برای وصول به این مقصود هموار می‌سازد. به طور کلی یکی از مبانی مهم این اصل، اصل آزادی است، زیرا هر فعلی که جرم تلقی شده و مجازاتی برای آن پیش‌بینی‌ شود، تنگنا و محدودیتی برای انسان پدید می‌آورد. و مغایر با آزادی است، بنابراین حرمت کرامت انسانی حکم می‌کند که حریم آزادی‌های او معلوم و محفوظ باشد.
[۳] اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۱۲۹، تهران، میزان، زمستان ۸۵.



در مقررات اسلامی با آن قسمت از آیه مبارکۀ سوره اسری «.... ما کنّا معذبین حتی نبعث رسولاً» توجیه می‌شود.
[۵] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۱۷، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
از اصل یاد شده دو قاعدۀ مهم نتیجه می‌شود:

۲.۱ - عطف به ماسبق نشدن قوانین جزائی

علی الاصول قوانین برای آینده تدوین می‌شوند و بر اعمال گذشته باز نمی‌گردند.
[۶] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۵۷، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
این قاعده دارای یک وجه کلی و یک جنبۀ تعدیل‌کننده است. از نظر کلی، قاضی نمی‌تواند قانون جدیدی را که عملی را جرم می‌شناسد که در گذشته جرم نبوده یا مجازات شدیدتری را مقرر می‌دارد که در گذشته وجود نداشته است به اعمال ارتکابی قبل از قانون جدید که هنوز درمرحلۀ رسیدگی هستند یا شروع به رسیدگی نشده‌اند، تسری دهد. اما از نظر قدرت تعدیل، قاعدۀ عطف به ماسبق نشدن در موردی که قانون جدید خفیف‌تر است اجرا نمی‌شود و یا به عبارت دیگر قانون جدید خفیف‌تر بلافاصله قابل اجراست. اجرای این قاعده در قوانین ماهوی و شکلی متفاوت است.
[۷] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۵۹، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.


۲.۲ - تفسیر محدود یا مضیق قوانین جزائی

تفسیر در قوانین جزائی باید محدود یا مضیق باشد و متون قانونی باید به همان شکلی که هستند به طور صحیح به اجرا درآیند و نمی‌توان کلمات را به بازی گرفت و ماورای آنها برای رسیدن به مقصود پیش رفت، در حالی که در قانون مدنی چنین نیست و قاضی می‌تواند خارج از قانون و یا با تفسیر آن به قضیه رسیدگی کند.
[۸] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۷۲، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
که نتیجۀ تفسیر مضیق قوانین جزائی عبارت است از: تبرئه در حال شک و منع دلیل‌تراشی به وسیلۀ قیاس است.
[۹] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۷۴، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.



همۀ افراد در مقابل قانون با همدیگر مساوی هستند و اجرای کیفر بدون توجه به موقعیت افراد باید انجام شود.
[۱۰] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۱۹، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
در منابع اسلامی نیز بر این مساله تاکید شده و معیار عدم تساوی، تقوای افراد است «انَّ اکرمکم عندالله اتقکُم» این اصل بیش‌تر نظری است تا عملی، زیرا از سوئی افراد از موقعیت‌هائی مختلف برخوردارند و بخصوص شرایط مالی بزهکاران در موارد بسیاری می‌تواند موجب رهائی آنها و شکستن این اصل باشد. از سوی دیگر هر قاضی در برخورد با افراد به دلیل شخصیت خاص خود به نحو جداگانه برخورد می‌کند. به هر حال، اصل تساوی را شرایط گوناگون شخص مجرم و موقعیت اجتماعی او، خلق و خوی قاضی، افکار عمومی و بسیاری مسائل دیگر محدود می‌کند.
[۱۲] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۱۹، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.



طبق این اصل مجازات فقط باید بر مجرم اعمال گردد، نه بر اعضای خانواده و خویشان او، آثار مجازات نیز باید به مجرم محدود شود و نباید به اشخاص ثالث سرایت کند.
[۱۳] محسنی، مرتضی، دوره حقوق جزای عمومی (مسئولیت کیفری)، ج۳، ص۱۴، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۶، چ اول.

در قدیم نه تنها شخص بزهکار مورد تعقیب قرار می‌گرفت بلکه خانوادۀ او نیز از تعرض مصون نبوده و در مقابل عمل بزهکار مسئولیت داشت.
[۱۴] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۲۰، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
پیش از تثبیت این اصل، مجازات افزون بر مجرم، ‌بر اشخاص دیگری که به هیچ وجه در ارتکاب جرم دخالت نداشتند بار می‌شد. در چنین زمانی، حقوق کیفری بر پایۀ جرم و مجازات استوار بود. مجازات بر مجرم اعمال می‌شد و صغیر، مجنون، مکره یا مضطر بودن او تاثیری نداشت و چون مسئولیت کیفری، موضوعی و مادی بود، به صرف ارتکاب جرم و صرف‌نظر از عامد یا غیرعامد، صغیر یا مجنون بودن عامل، مجازات بر او اعمال می‌شد.
[۱۵] گلدوزیان، ایرج و حسین جانی، بهمن، اصل شخصی بودن مجازات، ص۱۲۹، مجله تخصصی الهیات و حقوق، بهار و تابستان ۱۳۸۴، چاپ دوم، شماره ۱۵ و ۱۶.
پس از گذشت این برهه، احراز شرایط مسئولیت کیفری برای اعمال مجازات ضروری شناخته شد و مجازات بر کسی اعمال می‌شد که تقصیری به او منتسب باشد. بدین ترتیب اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری پدید آمد که به موجب آن، مجازات فقط بر فرد مسؤول (عاقل، بالغ، آگاه و مختار) اعمال می‌شود نه هر فردی که مرتکب جرم شود؛ بنابراین، هر فرد باید در برابر اعمال مجرمانۀ خود یا نتیجۀ مجرمانه‌ای که به بار آورده است، پاسخگو باشد، نه دیگران.
[۱۶] اردبیلی، محمدعلی، مسئولیت کیفری ناشی از فعل غیر در حقوق کیفری ایران، ص۲۲۳، مجله تحقیقات حقوقی، پائیز ۷۴، بهار ۷۵، شماره ۱۶-۱۷.


۴.۱ - محدودیت اصل

گر چه اصل شخصی بودن مجازات‌ها، صرف اعمال کیفر در مورد بزهکاران را مورد توجه قرار می‌دهد اما نباید نادیده انگاشت که به هر تقدیر مجازات مجرم نمی‌تواند نسبت به خانوادۀ او بی اثر باشد. کسی که به زندان کوتاه یا دراز مدت و یا اعدام محکوم می‌گردد بی شک خانواده‌اش از فقدان او دچار تشویش، نگرانی و ناامنی می‌شود و در این موارد مجازات به شکلی غیرمستقیم آنها را نیز متاثر می‌سازد در نتیجه اصل شخصی بودن محدود می‌گردد.
[۱۷] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۲۱-۴۲۰، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.


۴.۲ - تفاوت با اصل شخصی بودن مسئولیت جزائی

اصل شخصی بودن مجازات را نباید با اصل شخصی بودن مسئولیت جزائی اشتباه کرد هر چند غالباً نتیجۀ اصل اخیر به اولی برمی‌گردد، زیرا ممکن است در مواردی کسی شخصاً مسئولیت جزائی داشته باشد اما مجازات او را دیگری تحمل کند. مسئولیت جزائی ناشی از عمل دیگری در قوانین عرفی و مسئولیت عاقله طبق قوانین شرعی ما از زمرۀ مواردی هستند که تفکیک دو اصل در آنها به روشنی دیده می‌شود.
[۱۸] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، پاورقی ص۴۲۰.


۴.۳ - تفاوت با اصل فردی کردن مجازات‌ها

اصل شخصی بودن مجازات‌ها را نباید با اصل فردی کردن مجازات‌ها (هر کس برای تقصیری که مرتکب شده است مؤاخذه می‌گردد) یکی دانست زیرا در فرض اخیر توجه به شخصیت مجرم، جنسیت، سن و شرایط ارتکاب جرم و... مورد نظر برای تعیین مجازات است که نسبت به هر یک از مجرمین تفاوت دارد.
[۱۹] نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، پاورقی ص۴۲۰.
و بعلاوه این که قلمرو حکومت اصل فردی بودن در مرحلۀ دادرسی است، حال آنکه قلمرو حکومت اصل شخصی بودن در مرحلۀ اجرای حکم است.
[۲۰] اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۲، پاورقی ص۶۶، تهران، میزان، زمستان ۱۳۸۵، چ ۱۴.



۱. زراعت، عباس، حقوق جزای عمومی تطبیقی، ص۱۶، تهران، فکرسازان، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۲. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۱۲۹، تهران، میزان، زمستان ۸۵.
۳. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۱۲۹، تهران، میزان، زمستان ۸۵.
۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.    
۵. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۱۷، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۶. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۵۷، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۷. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۵۹، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۸. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۷۲، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۹. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۱۷۴، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۱۰. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۱۹، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۱۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۱۲. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۱۹، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۱۳. محسنی، مرتضی، دوره حقوق جزای عمومی (مسئولیت کیفری)، ج۳، ص۱۴، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۶، چ اول.
۱۴. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۲۰، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۱۵. گلدوزیان، ایرج و حسین جانی، بهمن، اصل شخصی بودن مجازات، ص۱۲۹، مجله تخصصی الهیات و حقوق، بهار و تابستان ۱۳۸۴، چاپ دوم، شماره ۱۵ و ۱۶.
۱۶. اردبیلی، محمدعلی، مسئولیت کیفری ناشی از فعل غیر در حقوق کیفری ایران، ص۲۲۳، مجله تحقیقات حقوقی، پائیز ۷۴، بهار ۷۵، شماره ۱۶-۱۷.
۱۷. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، ص۴۲۱-۴۲۰، تهران، دادآفرین، ۱۳۷۸.
۱۸. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، پاورقی ص۴۲۰.
۱۹. نوربها، رضا، حقوق جزای عمومی، پاورقی ص۴۲۰.
۲۰. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۲، پاورقی ص۶۶، تهران، میزان، زمستان ۱۳۸۵، چ ۱۴.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اصول حاکم بر مجازات‌ها»، تاریخ بازیابی ۹۹/۴/۳۱.    






جعبه ابزار