• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصلاح ذات البين (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اصلاح ذات البين: (وَ أَصْلِحُواْ ذَاتَ بِيْنِكُمْ)
اصلاح ذات البين: به معنى ايجاد تفاهم، زدودن كدورت‌ها و دشمنی‌ها و تبديل آن‌ها به صميميت و دوستى است.
اصلاح ذات البين، يكى از مهم‌ترين برنامه‌هاى اسلامى به شمار مى‌آيد.
«ذات» به معنى «خلقت و بنيه و اساس چيزى» است.
«بين» به معنى «حالت ارتباطى و پيوند ميان دو شخص يا دو چيز» است.
بنابراين «اصلاح ذات البين» به معنى اصلاح اساس ارتباطات، تقويت، تحكيم پيوندها، از ميان بردن عوامل و اسباب تفرقه و نفاق است (صلح افكندن).



به موردی از کاربرد اصلاح ذات البين در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - اصلاح ذات البين (آیه ۱ سوره انفال)

(يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَ أَصْلِحُواْ ذَاتَ بِيْنِكُمْ وَ أَطِيعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ)
(از تو درباره انفال (غنايم، و اموال بدون مالک) سؤال مى‌كنند؛ بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ پس، از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و خصومت‌هايى را كه در ميان شماست، اصلاح كنيد و اگر ایمان داريد، از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد؛»)

۱.۲ - اصلاح ذات البين در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در عبارت ذات بين كه به معناى آن حالت و رابطه بدى است كه در ميان دو فرقه پديد مى‌آيد، چون دشمنى و خصومت هميشه بين دو طرف واقع مى‌شود، پس اين دشمنى صاحب بين است كه عبارت ديگر آن ذات بين مى‌شود، پس منظور از جمله‌ (وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ) اين است كه آن حالت بد و آن فسادى كه در بينتان رخ نموده و آن تيرگى رابطه را اصلاح كنيد.
راغب در مفردات مى‌گويد: ذو بر دو وجه است يكى آن است كه به توسط آن چيزى را كه بخواهيم به اسم جنس و اسم نوع وصف مى‌كنيم. و در اين صورت تنها به اسم ظاهر اضافه مى‌گردد و به صيغه تثنيه و جمع نيز در مى‌آيد، مثلا در تثنيه گفته مى‌شود: ذواتا و در جمع: ذوات و به هيچ وجه در هيچ صورت جز به اضافه استعمال نمى‌شود.
سپس اضافه كرده است: علماى معانى اين كلمه را استعاره گرفته و عبارت دانسته‌اند از عين هر چيز، چه اين‌كه جوهر باشد و يا عرض، (و بر خلاف آن‌چه كه گفتيم) آن را مفرد و مضاف به ضمير و با الف و لام استعمال نموده و عينا معامله لفظ نفس و خاصه را با آن كرده و گفته‌اند: ذاته، نفسه و خاصته ليكن بايد دانست كه اين نحوه استعمال از كلام عرب نيست.
وجه دوم از لفظ ذو لغت قبيله طى است كه آن را عينا به جاى الذى بكار برده و در حالت رفع، نصب ، جر و همچنين در حالت جمع و تانيث به يک لفظ استعمال مى‌كنند. هم چنان كه شاعر گويد: «و بئرى ذو حفرت و ذو طويت» يعنى و چاه من آن چاهى كه حفر كردم و آن چاهى كه سنگ چين كردم. اين‌كه گفت در اين صورت تنها به اسم ظاهر اضافه مى‌شود از فراء نقل شده است و لازمه‌اش اين است كه اگر ديديم مضاف به ضمير استعمال شده بگوييم: اين نحوه استعمال از كلام مولدين است و انصاف بر اين است كه اين نحوه استعمال كم است نه اين‌كه به كلى متروک شده باشد، به شهادت اين‌كه در كلمات امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در بعضى از خطبه‌هاى نهج‌البلاغه ديده مى‌شود.

۱.۳ - اصلاح ذات البين در تفسیر نمونه

در تعليمات اسلامى به اندازه‌اى به اين موضوع اهميت داده شده كه به عنوان يكى از برترين عبادات معرفى شده است، اميرمؤمنان على (علیه‌السلام) در آخرين وصايايش به هنگامى كه در بستر شهادت بود به فرزندانش فرمود.
«فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) يَقُولُ: صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.»
«من از جدّ شما، پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شنيدم كه مى‌فرمود اصلاح رابطه ميان مردم از انواع نماز و روزه برتر است»
در يكى از روايات مى‌خوانيم كه مفضّل (يكى از ياران امام صادق (علیه‌السلام) روزى دو نفر از شيعيان را ديد كه در مورد ارث با هم نزاع دارند، آن‌ها را به منزل خود دعوت كرد و چهارصد درهم كه مورد اختلاف آن‌ها بود به آن‌ها پرداخت و غائله را ختم كرد، سپس به آن‌ها گفت: بدانيد كه اين از مال من نبود، امام صادق (علیه‌السلام) به من دستور داده است: «هنگامى كه ميان دو نفر از پيروان ما مشاجره‌اى ببينى (كه مربوط به امور مالى است) از مال من غرامت بپرداز (و آن‌ها را با هم صلح ده) »
لذا با استفاده از سرمايه امام، اقدام به صلح و مصالحه كردم. بنابراين اگر مشاجره‌ها و اختلافات كوچک اصلاح نشود، ريشه عداوت و دشمنى تدريجا در دل‌ها نفوذ مى‌كند و يک ملت متحد را به جمعى پراكنده مبدل مى‌سازد، به همين دليل بعضى از مراحل اصلاح ذات البين شرعا واجب و حتى استفاده از امكانات بيت المال براى تحقق بخشيدن آن مجاز است و بعضى از مراحل آن‌كه با سرنوشت مسلمانان، زياد تماس ندارد مستحب مؤكد است.


۱. انفال/سوره۸، آیه۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۴۸۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۳۸۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۳۳۳.    
۵. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ص۱۵۲.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۱۵۶.    
۷. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۶، ص۲۱۷.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۷، ص۸۳.    
۹. انفال/سوره۸، آیه۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۷۷.    
۱۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۳۳۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۵۸.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۷.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی- ط الاسلامیة، ج۷، ص۵۱.    
۱۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی- ط الاسلامیة، ج۲، ص۲۰۹.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۷، ص۸۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اصلاح ذات البین»، ج۲، ص۶۲۲.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره انفال | لغات قرآن




جعبه ابزار