اسوههای ناپسند (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رابطه همسران
نوح و
لوط ، به خاطر
خیانت ، از خاندان نبوت و وحى قطع شد، و گرفتار
عذاب الهی شدند.این دو
زن به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند؛ البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده
عفت نبود؛ زیرا هرگز همسر هیچ پیامبرى آلوده به بىعفتى نشده است.خیانت همسر ((لوط)) این بود که با دشمنان آن
پیامبر علیهالسلام همکارى مىکرد، و اسرار خانه او را به دشمن مىسپرد، و
همسر نوح نیز چنین بود.
همسر لوط ، در
کفر و خیانت ـ بهرغم حضورش در کنار پیامبر الهی ـ نمونهای قابل تأمل بود:
• «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛
خداوند براى کسانى که
کافر شدهاند، به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند؛ ولى به آن دو خيانت کردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر
عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد
آتش شويد، همراه کسانى که وارد مىشوند!».
همسر نوح، در
کفر و
خیانت ـ بهرغم حضورش در کنار پیامبر الهی ـ نمونهای قابل تأمل بود:
• «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛
خداوند براى کسانى که کافر شدهاند، به همسر
نوح و همسر
لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند؛ ولى به آن دو خيانت کردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه کسانى که وارد مىشوند!».
خداوند در قرآن به ماجراى همسران
پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) اشاره مىکند، و براى اینکه درس عملى زندهاى به آنها بدهد، به ذکر سرنوشت فشرده دو نفر از
زنان بىتقوا که در خانه دو پیامبر بزرگ خدا بودند، مىپردازد؛ و به این ترتیب به دو همسر پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) که در ماجراى افشاى اسرار و آزار آن حضرت (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) دخالت داشتند، هشدار مىدهد که گمان نکنند همسرى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) به تنهایى مىتواند مانع کیفر آنها باشد؛ همانگونه که رابطه همسران نوح و لوط، به خاطر خیانت، از خاندان
نبوت و
وحی قطع شد، و گرفتار عذاب الهى شدند.
و در ضمن هشدارى است به همه
مؤمنان در تمام قشرها که پیوندهاى خود را با اولیاء الله ـ در صورت
گناه و
عصیان ـ مانع عذاب الهى نپندارند.
به هر حال این دو زن به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آنها هرگز
انحراف از جاده
عفت نبود؛ زیرا هرگز همسر هیچ پیامبرى آلوده به بىعفتى نشده است؛ چنانکه در حدیثى از پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) صریحا آمده است، ((ما بغت امراءة نبى قط)): ((همسر هیچ پیامبرى هرگز آلوده
عمل منافى عفت نشد)).
خیانت همسر ((لوط)) این بود که با دشمنان آن پیامبر (علیه السلام) همکارى مىکرد، و
اسرار خانه او را به دشمن مىسپرد، و همسر نوح نیز چنین بود.
جامعهای ناسپاس از
امنیت و
رفاه ، با عاقبتی ناامن و قحطیزده، نمونه جامعه نامطلوب است:
• «وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ
مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا
كَانُواْ يَصْنَعُونَ؛
خداوند (براى آنان که
کفران نعمت مىکنند،) مثلى زده است: منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزيش از هر جا مىرسيد؛ اما به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند؛ و
خداوند به خاطر اعمالى که انجام مىدادند، لباس گرسنگى و
ترس را بر اندامشان پوشانيد»!
در
آیات مورد بحث نتیجه کفران نعمتهاى الهى را در قالب یک مثال عینى مىخوانیم.
نخست مىگوید:
خداوند براى آنها که ناسپاسى نعمت مىکنند مثلى زده است: منطقه آبادى را که در نهایت امن و امان بوده (ضرب الله مثلا قریة کانت آمنة).
((این آبادى آنچنان امن و امان بود که ساکنانش با
اطمینان در آن زندگى داشتند)) و هرگز مجبور به
مهاجرت و کوچ کردن نبودند (مطمئنة).
علاوه بر نعمت
امنیت و اطمینان، ((انواع روزیهاى مورد نیازش بهطور وافر از هر مکانى به سوى آن مىآمد)) (یاتیها رزقها رغدا من کل
مکان).
((اما سرانجام این آبادى - یعنى ساکنانش - کفران نعمتهاى خدا کردند و خدا لباس گرسنگى و
ترس را به خاطر اعمالشان بر اندام آنها پوشانید)) (فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما
کانوا یصنعون).
نهتنها نعمتهاى مادى آنها در حد
کمال بود که از نعمتهاى معنوى یعنى وجود فرستاده خدا و تعلیمات آسمانى او نیز برخوردار بودند، پیامبرى از خود آنها به سوى آنها آمد و آنها را به آیین
حق دعوت کرد و
اتمام حجت نمود؛ ولى آنها به تکذیبش پرداختند (و لقد جائهم رسول منهم فکذبوه).
((در این هنگام عذاب الهى آنها را فرو گرفت؛ در حالى که
ظالم و ستمگر بودند)) (فاخذهم العذاب و هم ظالمون).
با مشاهده چنین نمونههاى زنده و روشنى، شما در راه آن غافلان و ظالمان و
کفران کنندگان نعمتهای الهی گام ننهید، شما از آنچه خدا روزیتان کرده است
حلال و پاکیزه بخورید و
شکر نعمتهاى او را بهجا آورید، اگر او را مىپرستید (فکلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا و اشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۳۶۸، برگرفته از مقاله «اسوههای ناپسند».