اسود عنسی در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَسوَد عَنْسی، از بزرگان یمن و بازماندگان خاندان شاهی بود.
اَسوَد عَنْسی،
عبهلةبن کعببنعوف (غوث)
از تیره بنی
عنس، ملقب به
ذوالخمار و
ذوالحمار وی از بزرگان یمن و بازماندگان خاندان شاهی بود
و در میان مردم
نجران ، به ویژه
مذحج ، نفوذ بسیاریداشت.
از شرح حال
اسود آگاهی اندکی در دست است. او در «
کهف خُبّان » نزدیک نجران، زاده و همانجا بزرگ شد.
دانا،
کاهن ، سخندان و سخنران قوم بود.
شعبده میدانست و کارهای بسیار شگفتانگیز میکرد و با گفتار و کردارش دل و
دین مردم را میربود.
اعشی ،
شاعر بزرگ جاهلی، او را در
قصیدهای ستود و از وی جایزهای بسیار گرانبها ستاند.
منابع اسلامی از
ارتداد او سخن گفتهاند که کاشف از سابقه
اسلام وی است، با این حال، دلیلی بر مسلمانی او در دست نیست، بلکه تاریخ خلاف آن را ثابت میکند.
بلاذری گفته است:
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به سال ۱۱ هجری
جریربنعبداللّه بجلی را به سوی
اسود فرستاد تا او را به اسلام فرا خواند؛ ولی وی نپذیرفت. همو میافزاید:برخی از راویان چنین دعوتی را نیز انکار کردهاند.
اسود چون موفقیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در گسترش دعوت خود دید به انگیزه دستیابی به حکومت نیاکان، با ادعای پیامبری، خود را «رحمان یمن»
نامید و اعلام داشت که دو
فرشته به نامهای «سحیق» و «شریق»
بر او
وحی میآورند. وی تبلیغات خود را پنهانی
آغاز و با گفتار دلفریب و کارهای خارقالعاده مردم را جذب کرد تا آنکه بیشتر
قبیله مذحج و شمار فراوانی از مردم
نجران بدو پیوسته و وعده ریاستش دادند.
سرانجام پس از بازگشت پیامبر از
حجةالوداع ، دعوت خویش را آشکار کرد و در زادگاهش سر به شورش برداشت و در روز دهم شورش، نجران را تصرف کرد و والی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را از آنجا بیرون راند. سپس دیگر شهرهای یمن را یکی پس از دیگری گرفت و به سوی صنعا پایتخت آن پیش رفت.
شهربنباذام یا باذان
فرماندار ایرانی و مسلمان صنعا که از جانب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در این مقام بود، به رویارویی او برخاست و در
جنگ کشته شد و
اسود در بیست و پنجمین روز شورش خود صنعا را تصرّف کرد و مرزبانه،
همسر مسلمان و ایرانی وی را به زور به زنی گرفت.
به جز شهربنباذام، دیگر فرمانداران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
یمن که حدود ۱۰ تن بودند، هیچیک به مقابله با
اسود برنخاستند و او بهزودی بر سراسر یمن دست یافت و حکومتی یکپارچه و قدرتمند برپا کرد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چون از شورش
اسود آگاه شد، ضمن نامههایی به فرمانداران خود در یمن که از ترس
اسود به مناطق کوهستانی پناه برده بودند، فرمان داد مسلمانان را متحد کرده، به پیکار
اسود برخیزند. دولتمردان مسلمان ایرانی دربار
اسود (فیروز و داذویه) که مخاطب نامههای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بودند با همکاری قیسبنمکشوح و مرزبانه، شبانه
اسود را کشتند.
شورش
اسود از آغاز تا انجام سه تا ۴ ماه به درازا کشید و سرانجام در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به هلاکت رسید.
مفسران، نزول دو
آیه از
قرآن کریم را در شأن وی دانستهاند؛ به گفته
ابوالفتوح رازی و دیگران
، وی نخستین کسی بود که با ادعای پیامبری در پایان سال دهم هجری، مردم را به سوی خود خواند و شمار فراوانی از نو مسلمانان، از دین برگشته و بدو پیوستند که خداوند با نکوهش کار آنان فرمود:هرکس از دینش بازگردد به زودی خداوند قومی را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران، سرسخت باشند. در راه خدا
جهاد کنند و از سرزنش ملامتگران نهراسند:«یأَیّها الَّذینَ ءَامنوا مَن یَرتدَّ مِنکُم عن دینِهِ فَسوفَ یَأتِی اللّهُ بِقوم یُحبُّهُم و یُحِبّونَهُ أَذِلّة عَلیالمُؤمِنینَ أَعزَّة عَلی الک-فِرینَ یُجهدونَ فِی سَبیلِاللّهِ ولاَیَخافونَ لَومةَ لاَئِم ذلکَ فَضلُ اللّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ واللّهُ وسعٌ عَلیم»
ولی چون
اسود قبلا
مسلمان نشده بود تا
مرتد شناخته شود، این سبب نزول با آیه سازگار نیست و شاید به همین جهت، مفسران دیگر آن را نقل نکردهاند.
به نقل از
طبری و
ماوردی ، آیه ۹۳
انعام در پاسخ به ادعای
اسود نازل شد که مدعی بود دو فرشته بر او وحی میآورند:«و من أظلم ممّنافتری علیاللّه کذباً أو قال أُوحی إلیّ ولمیوحَ إلیه شیء و من قال سأُنزل مثل ماأنزل اللّه... »« و کیست
ستمکارتر از آنکس که بر خدا
دروغ میبندد یا میگوید:بر من وحی شده، درحالیکه چیزی به او وحی نشده باشد و آنکس که میگوید:به زودی نظیر آنچه را خدا نازل کرده است نازل میکنم».
همو از
قتاده نقل میکند که آیه درباره
اسود و
مسیلمه نازل شده است.
الاغانی؛ البدء و التاریخ؛ البیان و التبیین؛ تاریخ الامموالملوک، طبری؛ التنبیه و الاشراف؛ جامعالبیان عنتأویل آی القرآن؛ جمهرة انساب العرب؛ روض الانف؛ روض الجنان و روح الجنان؛ فتوح البلدان؛ لسان العرب؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ النکت و العیون، ماوردی.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«اسود عنسی در قرآن»