• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسماء بنت عمیس در قران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَسْماء بنت عُمَیس:اسماء دختر عمیس‌بن معد‌بن‌تیم خثعمی
[۲] . تاریخ‌طبری، ج۲، ص‌۳۵۱.
می‌باشد.




او به همراه همسرش جعفر، از نخستین اسلام آورندگان است
[۳] . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
که پیش از ورود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به « دارالارقم » بدو گروید.


به فرمان رسول خدا در هجرت دوم به حبشه رهسپار شد ، به همین جهت عُمَر، او را بَحریّه و حبشیه خطاب می‌کرد.
[۷] . البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۱۶۶.
جزئیات تاریخی زندگی وی و دیگر مسلمانان در حبشه، چندان روشن نیست؛ امّا بی‌تردید، تحمّل مشکلات دیار غربت جز برای کسی که عاشق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اسلام باشد، آسان نبود، چنان که وی در پاسخ به عمر‌بن‌خطاب که او را از مهاجران به مدینه نشمرده بود، به سختی‌های آن اشاره کرد.
[۹] . صحیح‌مسلم، ج۸، ص۴۳۰.
او‌در حبشه، سه پسر به نام‌های عبداللّه، عون و محمد برای جعفر آورد
[۱۱] . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.



و در سال هفتم هجری، در پی فرمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) همچون دیگر مسلمانان، از حبشه به مدینه بازگشت.
[۱۲] . صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۴۳۰.
[۱۴] . نساء من عصر النبوه، ج‌۲، ص‌۱۸۸.
در مدینه بود که با حفصه دختر عمر و همسر رسول خدا ملاقات کرد و سخن تندی از عمر شنید و در جواب وی که گفته بود:ما در هجرت از شما پیشی گرفته‌ایم، پس به پیامبر سزاوارتریم، خشمگینانه گفت:ای‌عمر! دروغ گفتی، هرگز چنین نیست. به‌خدا‌سوگند! شما با رسول خدا بودید، گرسنگان ِ شما را غذا می‌داد و نادانانِ شما را موعظه می‌کرد؛ ولی ما در سرزمین حبشه، بیگانه و غضب شده و در آزار و ترس بودیم و این، برای خدا و پیامبرش بود، آنگاه سوگند یاد کرد که داستان را به عرض پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برساند. پیامبر فرمود:هرکس چنین بگوید، دروغ گفته است. او به من سزاوارتر از شما نیست. برای وی و یارانش هجرتی است؛ ولی برای شما اهل کشتی دو هجرت است
[۱۷] . صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۴۳۰.
:هجرتی به نزد نجاشی و هجرتی به سوی من.


در سال هشتم هجرت، با شهادت جعفربن ابی‌طالب در سریّه موته ، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از اسماء دلجویی کرد و به دیگر زنان فرمود تا برای او و فرزندانش، غذایی فراهم سازند.
[۲۰] . مرآة العقول، ج‌۱۴، ص‌۱۶۶.
در سال نهم هجری به اتفاق صفیّه دختر عبدالمطلب ، عهده‌دار غسل اُمّ کلثوم
[۲۱] . البدایة والنهایه، ج‌۵، ص‌۳۱.
، دختر رسول خدا و همسر عثمان‌بن‌عفان شد و در جنگ حنین ، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) او را به ازدواج ابوبکر درآورد.
[۲۲] . الاصابه، ج‌۸، ص‌۱۵.
از این وصلت، در سال‌دهم، در ذوالحلیفه محمد‌بن‌ابی‌بکر متولد شد
[۲۳] . سنن‌النسائی، ج۵، ص۱۷۰.
و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) درباره مناسک او فرمود:مانند دیگران، اعمال را به جای آوَرَد؛ ولی طواف نکند.
[۲۵] . سنن‌النسائی، ج‌۵، ص‌۱۷۰.
[۲۶] . سنن ابی‌داود، ج‌۲، ص‌۸.

اسماء هنگام بیماریِ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دلی پر‌تب وتاب داشت. او بر گرد حضرت می‌چرخید و با پیشنهاد وی، دارویی را به حضرت خوراندند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را چندان خوش نیامد.
[۲۷] . تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۲۳۰.



در روز وفات فاطمه (علیهاالسلام) دستیار علی (علیه‌السلام) بود، تا وی را غسل دهد
[۲۸] . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۵.
[۲۹] . تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۲۵۳.
و برای این‌که حجم بدن آن حضرت، هنگام تشییع نمایان نباشد
[۳۰] . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۵.
، به اشاره وی ‌طبق آنچه در حبشه آموخته بود‌ برای نخستین بار، صندوقی ساخته شد.
[۳۱] . مناقب، ج‌۳، ص‌۴۱۳.
[۳۳] . تاریخ‌یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۵.



با درگذشت ابوبکر در سال سیزدهم به همسری علی (علیه‌السلام) درآمد و تا پایان زندگی در کابین آن حضرت بود. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام یحیی و عون
[۳۵] . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
یا یحیی و محمد اصغر
[۳۶] . مناقب، ج‌۳، ص‌۳۵۰.
یا عثمان اصغر و یحیی
[۳۷] . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص۲۱۳.
بود. از این پس در تاریخ اطلاع چندانی از این بانو وجود ندارد.


اسماء از راویان حدیث پیامبر اکرم به شمار می‌رود
[۳۹] . المغازی، ج‌۲، ص‌۷۶۶.
و کسانی چون عمر‌بن‌خطاب ، ابن‌عباس ، عبداللهبن‌جعفر ، قاسم‌بن‌محمد ، عبداللهبنشدادبنالهاد و عروة‌بن‌زبیر از او روایت کرده‌اند.
[۴۰] . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.



امام‌باقر (علیه‌السلام) فرمود:خداوند رحمت کند خواهرانی را که اهل بهشت‌اند! و سپس از اسماء نام برد. بهترین دامادها (شوهر خواهرها)، یعنی رسول خدا، حمزه و عباس برای وی بودند.
[۴۳] . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
[۴۴] . نساء من عصر النبوه، ج‌۲، ص‌۱۹۳.
نزدیکی اسماء به خانواده پیامبر تا بدانجا رسید که فاطمه (علیهاالسلام)، او را مادر خطاب می‌کرد.
به نقل از ابن‌شهر آشوب و برخی منابع دیگر شیعه ، اسماء در مراسم ازدواج علی (علیه‌السلام) و فاطمه (علیهاالسلام)، در سال دوم هجرت حضور داشت و به موجب وصیت خدیجه (علیهاالسلام) یک هفته نزد دختر رسول خدا ماند
[۴۶] . مناقب، ج‌۳، ص‌۴۰۴.
؛ اما این گزارش با قول مشهور که آمدن اسماء از حبشه را سال هفتم هجرت می‌داند سازگار نیست. بنابه گزارش دیگر، آن زن اسماء، دختر یزید‌بن‌سکن انصاری بود. سیره نویسان متأخر به اشتباه او را همان اسماء بنت عمیس ثبت کرده‌اند
[۴۷] . الصحیح من سیره، ج‌۵، ص‌۲۶۳.



تجربه هجرت به کشور بیگانه، وی را با سرد‌و‌گرم روزگار آشنا کرد، ازاین‌رو گاه با وی مشورت می‌شد و عمر نیز در تعبیر خواب از وی کمک می‌جست.
[۴۸] . الاصابه، ج‌۸، ص‌۱۶.
در روزگار خلیفه دوم که بیت‌المال ، بر اساس درجات بین مسلمانان قسمت می‌شد و به زنان مهاجر و برخی دیگر، به اندازه فضل و برتری آنان ‌از ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ درهم‌ می‌پرداختند، اسماء بیشترین دریافتی را داشت.
[۴۹] . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۵۳.
گرچه در روایتی دیگر، برای وی ۱۰۰۰ درهم یاد‌شده ؛ ولی باز از فضل و ارجمندی او در نگاه حکومت حکایت دارد.


احادیثی که از وی در منزلت علی (علیه‌السلام) رسیده، حاکی از عشق و علاقه وافر او به حضرت و خاندان رسول است.
[۵۱] . مناقب، ج‌۳، ص‌۹۴.
علی (علیه‌السلام) لوح افتخار «أنا مَدینةٌ العِلم و علیّ بابها» را به او سپرده بود تا نگهداری کند.
[۵۲] . مناقب، ج‌۲، ص‌۳۱۳.
حدیث ردّ شمس ، با همه مباحث مربوط به آن‌که در شأن علی (علیه‌السلام) است، از طریق وی نیز به تفصیل نقل شده است.
[۵۳] . البدایة والنهایه، ج‌۶، ص‌۶۲.
تاریخ درگذشت اسماء به اختلاف گزارش شده است؛ برخی وفات وی را سال ۳۸ هجری، حدود دو سال قبل از شهادت علی (علیه‌السلام) و برخی دیگر سال ۶۰ هجری دانسته‌اند.
[۵۴] . البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۵۴.
او فرزندانی داشته که در تاریخ نقش آفریده‌اند.


اسماء که سال‌ها به دور از جمع مسلمانان زیسته بود، در دیدار از همسران رسول خدا پرسید:آیا تاکنون آیه‌ای درباره زنان نازل شده است؟ گفتند:نه. وی ناخشنود از این پاسخ، نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آمد و با صراحت عرض کرد:ای رسول خدا! زنان در نومیدی و زیانکاری‌اند، چون در قرآن ، همانند مردان به نیکی یاد نمی‌شوند.
با این سخن ، خداوند آیه ۳۵ سوره احزاب را بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرو‌فرستاد
[۵۷] . مجمع البیان، ج‌۸، ص‌۵۶۰.
[۵۸] . روض الجنان، ج‌۱۵، ص‌۴۲۱.
:اِنَّ المُسلِمینَ والمُسلِمتِ والمُؤمِنینَ والمُؤمِنتِ والقنِتینَ والقنِتتِ والصّدِقینَ والصّدِقتِ والصّبِرینَوالصّبِرتِ والخشِعینَ والخشِعتِ والمُتَصَدِّقینَ والمُتَصَدِّقتِ والصّئِمینَ والصّئِمتِ والحفِظینَ فُروجَهُم والحفِظتِ والذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا والذّاکِرتِ اَعَدَّ اللّهُ لَهُم مَغفِرَةً و‌اَجرًا عَظیما= بی‌گمان، مردان و زنان‌ مسلمان ، و مردان و زنان مؤمن ، و مردان و زنان فرمانبر، و مردان و زنان درستکار، و مردان و زنان شکیبا ، و‌مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه بخش، و مردان و زنان روزه‌دار، و مردان و زنان پاکدامن، ومردان و زنانی که خداوند را بسیار یاد‌می‌کنند، خداوند برای همه آنان آمرزش و پاداشی بزرگ آماده ساخته است». نزول این آیه که به نظر بسیاری از مفسران برای پاسخ به اسماء بوده
[۵۹] . جامع البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۱۴.
، تساوی زنان با مردان را در صفات متعالی نشان می‌دهد.


اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ الاعلام؛ البدایة و النهایه؛ بحارالانوار؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ الیعقوبی؛ تفسیر منهج‌الصادقین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ رجال الطوسی؛ روض‌الجنان و روح الجنان؛ سنن ابی‌داود؛ سنن النسائی؛ سیر اعلام النبلاء؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)؛ الطبقات الکبری؛ کتاب الوافی بالوفیات؛ مجمع البیان فی تفسیرالقرآن؛ مرآة العقول فی شرح اخبار آل‌الرسول؛ المغازی؛ مناقب آل‌ابی‌طالب؛ نساء من عصرالنبوه.


۱. . الطبقات، ج۳، ص۱۲۶.    
۲. . تاریخ‌طبری، ج۲، ص‌۳۵۱.
۳. . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
۴. . الطبقات، ج‌۸، ص‌۲۱۹.    
۵. . سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۲۸۳.    
۶. . الطبقات، ج‌۴، ص‌۲۵.    
۷. . البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۱۶۶.
۸. . الطبقات، ج‌۸‌، ص‌۲۱۹.    
۹. . صحیح‌مسلم، ج۸، ص۴۳۰.
۱۰. . الطبقات، ج۸، ص۲۱۹.    
۱۱. . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
۱۲. . صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۴۳۰.
۱۳. . الطبقات، ج‌۴، ص‌۲۵.    
۱۴. . نساء من عصر النبوه، ج‌۲، ص‌۱۸۸.
۱۵. . الطبقات، ج‌۸، ص‌۲۲۰.    
۱۶. . سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۲۸۴.    
۱۷. . صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۴۳۰.
۱۸. . الطبقات، ج‌۸، ص‌۲۲۰.    
۱۹. . الطبقات، ج‌۸، ص‌۲۲۰.    
۲۰. . مرآة العقول، ج‌۱۴، ص‌۱۶۶.
۲۱. . البدایة والنهایه، ج‌۵، ص‌۳۱.
۲۲. . الاصابه، ج‌۸، ص‌۱۵.
۲۳. . سنن‌النسائی، ج۵، ص۱۷۰.
۲۴. . الطبقات، ج۸، ص‌۲۲۲.    
۲۵. . سنن‌النسائی، ج‌۵، ص‌۱۷۰.
۲۶. . سنن ابی‌داود، ج‌۲، ص‌۸.
۲۷. . تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۲۳۰.
۲۸. . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۵.
۲۹. . تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۲۵۳.
۳۰. . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۵.
۳۱. . مناقب، ج‌۳، ص‌۴۱۳.
۳۲. . سیر اعلام‌النبلاء، ج‌۲، ص‌۲۸۴.    
۳۳. . تاریخ‌یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۵.
۳۴. . الطبقات، ج‌۸، ص‌۲۲۲.    
۳۵. . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
۳۶. . مناقب، ج‌۳، ص‌۳۵۰.
۳۷. . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص۲۱۳.
۳۸. . رجال الطوسی، ص‌۵۳.    
۳۹. . المغازی، ج‌۲، ص‌۷۶۶.
۴۰. . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
۴۱. . الاصابه، ج‌۸، ص‌۱۵.    
۴۲. . بحارالانوار، ج‌۲۲، ص‌۱۹۵.    
۴۳. . اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۱۳.
۴۴. . نساء من عصر النبوه، ج‌۲، ص‌۱۹۳.
۴۵. . بحارالانوار، ج‌۷۸، ص‌۲۵۶.    
۴۶. . مناقب، ج‌۳، ص‌۴۰۴.
۴۷. . الصحیح من سیره، ج‌۵، ص‌۲۶۳.
۴۸. . الاصابه، ج‌۸، ص‌۱۶.
۴۹. . تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۵۳.
۵۰. . الطبقات، ج‌۸، ص‌۲۲۲.    
۵۱. . مناقب، ج‌۳، ص‌۹۴.
۵۲. . مناقب، ج‌۲، ص‌۳۱۳.
۵۳. . البدایة والنهایه، ج‌۶، ص‌۶۲.
۵۴. . البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۵۴.
۵۵. . الوافی بالوفیات، ج‌۹، ص‌۳۴.    
۵۶. . احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۵۷. . مجمع البیان، ج‌۸، ص‌۵۶۰.
۵۸. . روض الجنان، ج‌۱۵، ص‌۴۲۱.
۵۹. . جامع البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۱۴.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اسماء بنت عمیس».    




جعبه ابزار